طرفداری - میلان پایتخت مد اروپا و یکی از مهمترین شهر های ایتالیا و اروپا است اما همچنین، این شهر زیبا را از دو تیم بزرگ فوتبالش می شناسیم. دو تیمی که سال ها دربی دلا مادونینا را به یکی از جذاب ترین حوادث فوتبال تبدیل کرده اند. همیشه قدرت و شکوه دو تیم میلانو، جهان را مسحور می کرد اما در سال های اخیر، هر دو تیم افت فاحشی داشته اند و در اروپا نیز برای ایتالیا، درخششی نشان نداده اند. با این حال، هیچ چیز دائمی نیست و سن سیرو، باز هم روز های اوجش را شاهد خواهد بود.
پول در فوتبال امروزی، نقشی اساسی ایفا می کند و فوتبال بیش از هر زمان دیگری ظالم به نظر می رسد اما باید قبول کرد که شرایط همین است. می خواهید سوار قطار شوید یا از آن جا بمانید؟ میلان و اینتر ترجیح دادند سوار قطار شوند و حقیقت را بپذیرند تا از قافله عقب نمانند.
سیلویو برلوسکونی، از میلان رفت اما جوانانی که جذب کرده بود و رشد داده بود، در این تیم ماندند و مالکان جدید، خریدهای جذابی را مانند بونوچی، چالهان اوعلو، ریکاردو رودریگز، فرانک کسیه و آندره سیلوا را جذب کردند تا همه مطمئن شوند که میلان در مسیر بازگشت است و در حال معرفی خودش به عنوان یک قدرت در ایتالیا است.
اما اینتر چطور؟ آیا آنها زیر سایه میلان قرار دارند؟ نه، مطمئنا اینطور نیست. میلان خریدهای درخشانی انجام داده روی کاغذ، چنین کاری در عرض چند ماه، باور کردنی نیست. با این حال اینتر این کار را از زمان توهیر و بعد سونینگ، پیش از این آغاز کرده و می توان گفت یک قدم از رقیب همشهری اش جلوتر است. آنها در بازار تابستانی قبلی خرج کردند و پس از گذشت یک سال، با تجربه بیشتر، سعی کرده اند تا اشتباهات فصل گذشته را جبران کنند: یعنی داشتن یک پیش فصل خوب و کامل. تابستان گذشته، از نظر خریدها، اینتر خوب بود اما از نظر ساختار و ثبات تیمی، خوب کار نکرد. سرمربی آنها مانچینی، تکلیفش معلوم نبود و دو هفته مانده به آغاز فصل، از این تیم جدا شد. دی بوئر و پیولی، با داشتن زمان کم، و همینطور در حالی که بازیکنان تیم را خودشان انتخاب نکرده بودند، نتوانستند نتایج خوبی بگیرند.
اینتر می تواند برای فصل آینده امیدهای زیادی داشته باشد. اسپالتی هدایت این تیم را به عهده گرفته و مطمئنا گزینه بسیار مناسبی است. پیش از هر چیزی، اسپالتی این توانایی را داشته که فکر بازیکنان را تغییر دهد و گذشته را در ذهن باشگاه و هواداران از بین ببرد. ماموریت او این است که بازیکنان اینتر را به یک تیم تبدیل کند و برای این کار، بورخا والرو را انتخاب کرد. خرید والرو 40 میلیون یورو هزینه نداشت اما حتی مرسدس بنز هم به تنظیم نیاز دارد. ژوائو ماریو در پیش فصل پیشرفت زیادی داشته و اگر پریشیچ قراردادش را تمدید کند، باید بیش از پیش خوشبین باشیم. مائورو ایکاردی بالاخره تغذیه می شود اما هنوز یک مشکل وجود دارد:
از هر کسی که تمام بازی های اینتر را در جوزپه مه آتزا از نزدیک دیده، سوال کنید، یک جواب به شما می دهد: مدافعان کناری بزرگترین مشکل نراتزوری هستند. دی آمبروزیو یک نمونه کلاسیک است. او بالاخره به حدی رسید که مانند دوران حضورش در تورینو کار می کند. به همین دلیل جذب شد اما کیفیت او به اندازه کافی نیست. به طور واضح، سانتون، ناگاتومو و آنسالدی باعث افت کار تیمی اینتر می شوند و کیفیت این تیم را پایین می آورند. مخصوصا تیم های لوچانو اسپالتی، همیشه به مدافعان کناری سریع با قدرت پرسینگ بالا نیاز دارند. مدافعان کناری فضاهای خالی در دفاع را پر کنند، در دفاع قدرتمند باشند و رو به جلو حرکت کنند. به همین دلیل اینتر به دنبال خرید دالبرت، مدافع چپ نیس است.
پیروزی اینتر در بازار نقل و انتقالات، به خرید مدافعان کناری با کیفیت بالا بستگی دارد. موفقیت پریشیچ و کاندروا در پست وینگر نیز به عملکرد مدافعان کناری بستگی دارد تا فضاهای خالی را پوشش دهند و با آنها همکاری داشته باشند. یک تیم قدرتمند، یک شبه ساخته نمی شود. اینتر پروژه اش را از قبل آغاز کرده و برای کامل کردن پروژه اش، به برنامه جدید نیازی ندارد. فقط کافی است تا کاری که از قبل آغاز کرده اند را به سرانجام برسانند.