مطلب ارسالی کاربران
سه آسياب مهدي طارمي !
پنج شنبه 22 تیر 1396 - 18:10
در فرهنگ ايرانيان و شايد در همه جهان دو عنصر "آب " و " نان " بسيار مهم هستند. انسانها با دو عنصر نان و آب زندگي مي کنند و شايد از اين رو است که سمبلي به نام آسياب آن هم از نوع آبي مثل هاي گوناگوني دارد . آقاي گل دو فصل گذشته قرار است اولين تمرين خود را پس از سه روزها که از اردوي پيش فصل تيمش گذشته است انجام دهد و حکايت امروز مهدي طارمي هم مي توان با سه آسياب بيان کرد که عبارتند از
1/ آبها از آسياب بيافتند !
اين اصطلاح به معني وقت گذراندن تا همه چيز به مروز زمان به فراموشي سپرده شدن است
طارمي تصميم گرفت که سکوت کند و شايد هم مديران باشگاه اين گونه وانمود کردند. در روزي که ملي پوشان به تمرينات تيم اصلي اضافه شدند اعلام شد که طارمي دو روز دير تر يعني بجاي چهارشنبه در روز جمعه مي آيد. آدينه گذشت قرار شد که طارمي قبل از سفر اوکراين تکليفش روشن شود و حکايت مرخصي 14 روزه پيش آمد طارمي مصاحبه مي کرد و اعلام داشت که مي خواهد به خارج برود حتي دست به دامان رسانه ها شد مصاحبه کرد که تيم بدون او هم کامل است ( که کامل است ) بعد پدرش وارد ماجرا شد با زبان ايما و اشاره حرف زد و.... اين حرفها هر روز بيشتر شد و شايد حکايتي که در ذهن طارمي مي گذشت اين بود " بزودي آبها از آسياب مي افتد " يعني مردم يادشان مي رود اما اين گونه نبود مردم يادشان نرفت نه بخاطر اين که اعتماد به بقيه تيم و خصوصا کادر فني نداشتند خير اين طور نبود رفتار طارمي منطقي و حرفه اي نبود
2/ آب به آسياب دشمن ريختن
اين مثل را براي زماني استفاده مي کنند که شخصي که خودي است و قرار است همراه مردمش باشد پشت به آنها مي کند و به قولي به نفع غريبه ها و يا دشمن عمل مي کند
طارمي با عدم آگاهي و با راهنمائي هاي نادرست که هر کسي به او داده بود آب به آسياب دشمن ريخت که اين دشمن مي توانست دشمن خودش هم باشد طارمي به پند برانکو گوش نکرد که مي گفت "هر روز که بازيکني در سال جام جهاني تمرين نکند به ضرر خودش کار کرده است "
اما او تمرين نکرد و بحث هاي خارج از فضاي حرفه اي داشت زيرا شاهديم وراتي در اولين تمرين پاري سن ژمن شرکت مي کند ام باپه در تمرين موناکو شرکت مي کند موراتا در تمرين رئال مادريد شرکت مي کند و مديران برنامه اش به دنبال کار آنها هستند نه اين که کارشان اين باشد که چمدان موکلشان را از باشگاه بگيرند کار وکيل حمل چمدان موکل نيست او بايد قابليت هاي بيشتري داشته باشد اما نداشت که کار طارمي به اينجا کشيد
3/ آسياب به نوبت
اين اصطلاح يعني اين که نوبت بهره برداري از آسياب به هر کسي مي رسد
محصول آسياب آرد است مفهوم زندگي دارد اگر قصد همزاد پنداري داشته باشيم آرد آسياب را بايد به استفاده از موقعيت ها ربط دهيم طارمي با اشتباهش باشگاه و کادر فني و هم تيمي ها و طرفداران باشگاه را سخت رنجانده است او بي تجربه است داراي شخصيت مناسب بين المللي نيست او فوتبال خوب بازي مي کند اما از بعد شخصيت اجتماعي کاستي هائي دارد اما اي کاش متنبه شود و بداند يک ملت را نمي توان بازي داد حالا نوبت آسياب او است او بايد کارش را انجام دهد به اندازه يک فصلي که در تيم مانده است بايد عمل کند سکوت و کار و بي هيچ حرکت اضافه او مديون است نوبت آسياب را به او دادند درست يا غلط نوبت آسياب او است.
به قلم: دکتر تورج عاطف