اختصاصی طرفداری- در حالی که تقریبا اکثر طرفداران و کارشناسان انتظار تلاش برای خرید یک مدافع مرکزی و پوشش ضعف های لوورن و ماتیپ را داشتند، اولین خرید بزرگ تابستانی کلوپ نه یک مدافع غول آسا که یک وینگر سرعتی است. حرکت معنی داری که در تطابق حداکثری با اندیشه های کلوپو قرار دارد و با در نظر گرفتن هماهنگی و در عین حال تفاوت های او با سایر بازیکنان لیورپول می توان به خوبی حضور او در آنفیلد را توجیه کرد جایی که سرعت و فرصت طلبی او زهر تیم کلوپ را افزایش می دهد و به گزینه های کلوپو برای انتخاب و چیدمان تهاجمی تنوع می بخشد.
اگر از منظر آمار به قضیه نگاه کنیم شرایط، شرایط خوبی است: 15 گل زده در کنار 11 پاس گلی که صلاح در رم از خود به جای گذاشت با آمار تیمو ورنر که گزینه دیگر کلوپ بود برابری می کند. اگرچه در اکثر بازی های فصل صلاح به عنوان وینگر راست برای اسپالتی ایفای نقش کرده، تاثیرگذاری مستقیم او بر روی گل (گل زده و پاس گل) یکی کمتر از دیگو کوستا و هیگواین 90 میلیونی بوده، یکی بیشتر از دله آلی پدیده جوان انگلیسی و دو تا بیشتر از گریزمان یکی از سه بازیکن برتر دنیا در فصل قبل و سه تا بیشتر از نیمار. پس اوضاع آن قدر ها که باید برای یک بازیکن مصری در لیگ جزیره بد به نظر برسد هم بد نیست. با این همه مهم ترین تئوری پشتیبان در جذب صلاح در کنار نقشی که او می تواند با دستکاری 3-3-4 کلوپ به 1-3-2-4 در ترکیب اصلی ایفا می کند را می توان در پشتیبانی در پوشش خط حمله لیورپول جست وجو کرد. جایی که قرمز ها با یک استوریج نا آماده و اوریگی نسبتا متوسط تنها سه بازیکن با کفیت در پیکار تهاجمی خود را در اختیار داشتند که آن هم با مصدومیت های گاه و بی گاه و نبود سادیو مانه (به خاطر حضور در جام ملت های آفریقا) وضعیت غم انگیزی را به ویژه در شروع سال جدید برای قرمزها به بار آورد.
علی رغم سرعت بسیار بالا و تکنیک انفرادی مناسب، صلاح از آن دسته دریبل زن هایی نیست که مایل باشد با توپ به قلب دفاعی حریف بزند. ترجیح صلاح با توجه به آن چه در رم از او دیدیم این است که با پیدا کردن شکاف های خطوط دفاعی حریف خود را به آنجا برساند و از فضاهای خالی دفاع حریف برای حمل توپ و خلق موقعیت استفاده کند. 36 دریبل موفق او در سری آ در مقایسه با 68 دریبل موفق مانه بیانگر همین مسئله است. این آمار در مقایسه با ویلفرید زاها با 144 ادن هازارد با 143 و فیلیپه اندرسون با 117 دریبل موفق بیش از پیش یک تصور رایج در مورد دریبل زن بودن محمد صلاح را به چالش می کشد حال آنکه ضعف نسبی او در از پیش رو برداشتن بازیکنان مقابل را با در نظر گرفتن سایر ویژگی های ذاتی فوتبال او می توان به دیده اغماض نگریست.
جاناتان ویلسون او را اینگونه معرفی می کند: بسیار سریع و با مهارت بالا. از این رو ارزش اصلی صلاح چیزی فراتر از 35 گل و 20 پاس گلی است که در طول دو فصل اخیر برای رم و فیورنتینا به ثمر رسانده؛ کارآیی او بیشتر متوجه تلاش و انرژی است که او در هر بازی برای تیمش به ارمغان می آورد. صلاح متوسط 0.5 تکل موفق به علاوه 1 قطع توپ در هر بازی را دارد و 1.5 توپ ربایی در مقایسه با 1.2 توپ ربایی سادیو مانه در خط جلوی تیم نشان دهنده اهمیت بالای او برای پرسینگ مورد نظر کلوپ در فاز تهاجمی است. شتاب اولیه رعد آسای او در استارت های انفجاری در کنار چابکی و توانایی حفظ سرعت بالا در مسافت های نسبتا طولانی ویژگی هایی هستند که از صلاح یک وینگر بسیار ایده آل برای بازی ضد حمله ای کلوپ می سازند؛ فوتبالی که مبتنی بر وارد آوردن ضربه به حریف در کوتاه ترین زمان ممکن است.
صلاح را به عنوان یک inside forward بیشتر در سمت راست 1-2-4-3 اسپالتی دیدیم جایی که در کنار ناینگولان و با استفاده از ویژگی های درگیرانه او فرصت استفاده از فضاهای خلق شده فراوانی را پیدا کرد که منجر به همکاری خیره کننده او و ژکو شد. از 11 پاس گلی که صلاح در فصل قبل ساخت 7 تایش برای ژکو بود که بعد از زوج عثمان دمبله و پیر امریک اوبامیانگ دومین زوج موفق از این حیث در اروپا به حساب می آیند. البته این وضعیت در لیورپول قاعدتا برای او فراهم نخواهد بود چرا که شکل تهاجمی لیورپول برخلاف رم دارای ماهیتی تغییر کننده است که در آن جایگاه بازیکن ها در فاز تهاجمی دائما دستخوش تغییر می شود. اما به جز تامین یک پوشش بسیار مناسب و قابل اعتماد برای مانه در فصلی که چیزی در حود 60 بازی در انتظار آنهاست، دور از ذهن نیست با انتقال صلاح به سمت چپ کوتینیو را در مرکز و پشت مهاجم ببینیم و به جای 3-3-4 شاهد 1-3-2-4 باشیم جایی که این نابغه برزیلی با خلاقیت خود هارمونی بیشتری به فضای درهم ریخته میانه میدان تیم بدهد. هرچند ایفای نقش یک مهاجم سایه پشت سر اوریگی و استوریج هم می تواند یکی از گزینه های روی میز برای این وینگر مصری باشد.
وقتی در پیروزی 1-0 مقابل غنا توانست در یک چهارشنبه به غایت مرطوب در پورت جنتیل در زمینی که تعریف شما از یک زمین به معنای واقعی کلمه "بد" را به چالش می کشد به خوبی نقشش را ایفا کند تردید خوره های لیگ جزیره مبنی بر موفقیت او در سه شنبه های بارانی استوک نباید خیلی محلی ازاعراب داشته باشد. چه جنگجویی که از آن منجلاب آفریقایی جان سالم به در برد احتمالا از هر آمفی تئاتر دیگری زنده از میدان بیرون می آید. جالب است بدانید کوتینیو، مانه و فیرمینو هیچ کدام از جهت مجموع تاثیر مستقیم روی گل در 20 تای اول فصل قبل قرار نمی گیرند و علت اصلی آن تمرکز زدایی عامدانه ای است که کلوپ به فاز تهاجمی تیمش می دهد. تمرکززدایی که باعث می شود با پخش شدن عناصر خطرناک به کل تیم، خط حمله لیورپول برای مدافعین حریف غیرقابل پیشبینی و ترسناک بماند. مصریان باستان می گفتند: "همه از اهرام می ترسند و اهرام از گذر زمان." گذر زمان اثبات می کند به این خط آتش مرگبار ابهت اوزیماندیاس اضافه شده است یا پشت آن هیبت 45 میلیون یورویی تنها مومیایی بی جان خفته است.
پی نوشت: اوزیماندیاس نام دیگر رامسس دوم فرعون معروف مصر باستان است که دستمایه یکی از زیباترین سروده های پرسی بیش شلی شاعر رومانتیک انگلیسی شد.