مطلب ارسالی کاربران
بررسی کامل داستان بازی devil may cry ( قسمت دوم )
بکش یا کشته می شوی
دانته اکنون به جوانی رعنا و مزدوری برای نابودی شیاطین تبدیل شده است و وی هنوز مغازه Devil May Cry (شیطان شاید گریه کند) را برای تخصص خود دارد. در یکی از روزهای کاری دانته ، دختری جوان به نام Trish وی را برای کاری استخدام می کند که البته قبل از استخدام ، تریش با حمله ور شدن به وی قدرت او را می سنجد. تریش از لحاظ ظاهری به مادر دانته شباهت زیادی داشته و دانته بی خبر از همه جا پیشنهاد وی را قبول می کند. ماموریت دانته در جلوگیری از قدرت گرفتن شیطانی به نام Mundus است. دانته ساده لوح به انجام ماموریت می پردازد ولی غافل از اینکه تریش برای نابودی دانته قدم برداشته است. Mundus شیطانی بود که دستور قتل مادر دانته را داده بود و دانته از این مسئله آگاه نبود. در ماجراجویی دانته وی با فردی به نام Nelo Angelo رو به رو می شود. دانته متکبر با وی مبارزه می کند ولی در نهایت ناباوری دانته ، Nelo وی را شکست می دهد. پس از شکست دانته ، Nelo چشمش به گردنبند دانته میفتد و در ادامه چندین بار دیگر نیز به دانته حمله می کند. در نهایت دانته وی را می کشد و میفهمد که وی برادرش ویرژیل بوده است! پس از شکست ویرژیل ، دو گردنبند به یکدیگر ملحق شده و Force Edge تبدیل به شمشیر اصلی اسپاردا می شود و در نهایت دانته ، فرزند خلف اسپاردا صاحب قدرت کامل وی می شود.
در ادامه ماجرا ، تریش اعتراف می کند که وی نیز به علت در معرض خطر قرار گرفتن جانش برای Mundus کار می کند. دانته تصمیم می گیرد که به جای انتقام از تریش ، به وی کمک کند. در نبرد نهایی دانته با Mundus ، تریش باری دیگر در معرض کشته شدن قرار می گیرد که دانته تصمیم میگیرد وی را نجات دهد ولی با این کار وی زخمی می شود. Mundus در صدد کشتن وی اقدام می کند ولی اینبار نوبت تریش است که جبران کند و وی سپری برای حملات دانته قرار می گیرد. در اینکه تریش و دانته عاشق یکدیگر شده بودند شکی نیست. به همین علت خشم دانته به حدی رسیده بود که از قدرت نهایی شمشیر پدرش استفاده کند. دانته هم اکنون از Mundus قوی تر بود و پیروز میدان بود. Mundus باید فرار می کرد. دانته به فرم عادی خود تبدیل شده بود ولی تریش قدرت خود را به صورت موقتی به دانته انتقال داد تا جلوی فرار Mundus را بگیرد. دانته در نهایت Mundus را نابود می سازد.
دانته و تریش در نهایت با یکدیگر به شغل شکارچی شیاطین می پردازند. برای بار دیگر اسم مغازه دانته تغییر پیدا کرده بود. Devil never cry !
پیروان اسپاردا:
شهر Furtuna ، قبیله ایی از انسان ها در آن زندگی می کردند که Sparda را می پرستیدند. آنها به خود لقب ” پیروان شمشیر” را داده بودند. Nero شخصیت جدیدی بود که روحش خبر از ماجراهای پیش رو نداشت. نرو طی مراسمی که نامزدش Kyrie در آن شرکت داشته حضور به هم رساند تا اجرای وی را ببیند ولی دانته از ناکجاآباد مراسم را با ورودش خراب کرد و کشیش اعظم یعنی Sanctus را بدون هیچ درنگی ترور کرد. پیروان شمشیر به سرعت سازماندهی شدند و Credo ، برادر Kyrie به دنبال قاتل روانه شدند ، بی آنکه بدانند وی فرزند اسپاردا است! اولین مقابله نرو با دانته در اینجا بود. نرو و دانته با یکدیگر به مبارزه پرداختند. دانته حرکات بسیار سنجیده انجام می داد ولی با اینحال نرو چابک تر از دانته پیر بود. نرو از قدرت شیطانی خود استفاده کرد تا دانته را نابود کند. دانته با دیدن قدرت خفته نرو ، وی را تحقیر کرده و از مهلکه می گریزد. پس از فرار دانته ، پیروان شمشیر در میابند که کسانی که دانته کشته ، همگی جزو شیاطین بودند. نرو از تغییر شکل خود متعجب شده بود. برای اولین بار قدرتی را احساس کرده بود که قبلا طعم آن را نچشیده بود.
Cred به نرو ماموریت می دهد تا دانته را بیابد و انگیزه اصلی وی را بفهمد. ماجراجویی های نرو با ورود نیروهای کمکی به شهر شروع می شود. با بدو نیروهای کمکی ، شهر توسط شیاطین مورد حمله قرار می گیرد و این اتفاق به گردن دانته انداخته می شود. سران شهر مستاصل شده و برای چاره اندیشی به قصر شهر می روند. نرو نیز راهی قصر می شود که در میان راه با شخصیتی جدید به نام Gloria آشنا می شود که به جمع سران می پیوند. در ادامه ماجراجویی ، نرو در میابد که فردی به نام Agnus آزمایشگاهی مخفی برای آزمایش قدرت های شیطانی تکه های شمشیر Yamato دارد. یاماتو شمشیر افسانه ایی ویرژیل ، برادر دانته بود. به دستور Sanctus ، ارتشی ویژه برای حفاظت از Sanctus فراهم گشت. توسط همین آزمایشگاه ، Sanctus باری دیگر با کمک روح شیاطین به دنیا بازگشت. نرو به مقابله با Agnus پرداخت ولی به علت ضعف خود توسط وی در آزمایشگاه کشته می شود. نیروی عجیبی یاماتو را که در نزدیکی نرو بود ترمیم داد و یاماتو به سمت نرو جذب شد. نرو باری دیگر متولد شد ولی با ظاهر و قدرتی بیشتر! ظاهرا روح ویرژیل در نرو حلول پیدا کرده بود. Agnus با دیدن این قضیه پا به فرار گذاشت و به Sanctus گزارش این حادثه را داد. نرو به دنبال Agnus روانه شد و بالاخره وی را گیر انداخت ولی Agnus توانست دروازه های جهنم را باز کند و قدرتی بیش از حد پیدا کند. نرو طی نبردی بسیار طاقت فرسا وی را شکست داد. در اینجا بود که نرو دریافت که Credo نیز عضوی از این توطئه بود. اینبار نوبت Credo بود تا جلوی نرو را از جست و جوی حقیقت بگیرد. در کشمکش بین نرو و Credo ، Agnus نامزد نرو را به وی نشان می دهد و نرو را تحریک می کند تا به فرم شیطانی خود تبدیل شود. Kyrie با دیدن این صحنه از نرو متنفر می شود. در نهایت نرو Credo را شکست می دهد. Credo با دیدن اینکه از خواهرش سواستفاده شده از نرو عذرخواهی کرده و به وی اجازه پیشروی می دهد تا خواهرش را نجات دهد. دانته پس از این حادثه جلوی راه نرو را سد می کند و از وی شمشیر یاماتو را می خواهد و می گوید که قدرت این شمشیر بیش از توان و ظرفیت نرو است ولی نرو از دادن یاماتو امتناع می کند و با دانته باری دیگر وارد مبارزه می شود. پس از مبارزه و با اینکه نرو از دانته شکست خورد ، دانته بیان می کند که این فقط یک آزمایش بود تا بداند که جای یاماتو پیش نرو امن است. در این بینابین ، گلوریا ظاهر می شود و در اینجا افشاسازی انجام می شود که گلوریا همان تریش ، همکار دانته است که به وی کمک می کند.
در نهایت نرو به Sanctus می رسد. وی بر تندیس عظیم الجثه اسپاردا تکیه کرده بود و در اینجا نیز افشاسازی دیگری انجام می شود. بر طبق گفته های Sanctus ، خون فرزند اسپاردا ، یاماتو و شمشیر اسپاردا می تواند این مجسمه را که Sanctus آن را “منجی” می نامد زنده کند تا به وی در حکمرانی کمک کند. حرص و طمع در چشمان Sanctus موج می زد و باری دیگر کسی خواهان تبدیل شدن به یک خدا بود. تریش برای جلب اعتماد Sanctus ، شمشیر اسپاردا را از قبل به وی داده بود و اکنون Sanctus نیاز به خون نواده اسپاردا و یاماتو دارد. در اینجا افشاسازی نهایی اتفاق میفتد که نرو از نوادگان اسپاردا و به احتمال زیاد نواده ویرژیل است. نرو کلید آزاد شدن نیروی جهنمی به شهر Fortuna به شمار می آید. نرو برای نابودی Sanctus اقدام می کند ولی وی در آخرین لحظه با سپر قرار دادن Kyrie توانست حمله وی را دفع کند و وی را اسیر کند. برای موتور محرکه “منجی” باید از یک شیطان قدرتمند استفاده می شد و علی رغم میل Sanctus که می خواست از دانته استفاده کند، نرو را برای این کار مناسب دید. نرو گرفتار در تندیس اسپاردا باعث شد تا “منجی” بیدار شود. Credo خیلی دیر به نرو ملحق شد و نتوانست کاری از پیش ببرد و توسط Sanctus کشته شد. تریش و دانته نیز پس از Credo به وی ملحق شدند و Credo در آخرین لحاظت زندگی خود از دانته قول گرفت تا نرو و خواهرش را نجات دهد.
از آنسو Agnus شروع به باز کردن دروازه های جهنم کرد تا “منجی” با نمایشی مثلا حماسی مردم را نجات دهد و مردم بیش از پیش به عبادت اسپاردا بپردازند. حال نوبت دانته بود تا وارد عمل شود.
دانته یکی پس از دیگری دروازه های جهنم را می بندد و در نهایت در خانه اپرا Agnus را برای همیشه می کشد. همچنین یاماتو را پس می گیرد و آخرین دروازه را نیز می بندد. سپس به تریش دستور می دهد تا آنجایی که می تواند به مردم مفلوک دربرابر شیاطین کمک کند. حال نوبت به مبارزه نهایی دانته و “منجی” رسیده بود. دانته باید “منجی” را نابود کرده و نرو و Kyrie را نجات دهد.
دانته می دانست که “منجی” در ظاهر فناناپذیر است ولی نیروی محرکه تندیس سنگی ، وجود نرو در درونش بود. پس دانته تصمیم گرفت تا یاماتو را به قلب “منجی” پرتاب کند تا شاید نرو بیدار شود و عکس العمل نشان دهد. این نقشه با موفقیت انجام شد و دانته از خارج و نرو از داخل “منجی” را نابود کردند. Sanctus دیگر چیزی برایش باقی نماند و فقط Kyrie را به عنوان زندانی به عنوان برگ برنده در اختیار داشت. نرو با استفاده از شمشیر جدش ویرژیل “منجی” را شکست داده و Kyrie را آزاد کرد. در انتهای این مبارزه ، نرو شمشیر اسپاردا را به صاحب اصلی خود یعنی دانته برگرداند ولی هنوز مشکلی وجود داشت. تندیس سنگی ، روح Sanctus خبیث را جذب کرده بود و دوباره بیدار شده بود. باری دیگر نرو به مبارزه با “منجی”ِ لعنتی پرداخت و برای همیشه آن را نابود کرد.
پس از پایان ماجرا ، نرو یاماتو را نیز به دانته تحویل داد چون دیگر نیازی به قدرت ویژه یاماتو نداشت ولی دانته ، نرو را لایق شمشیر برادرش دانست و شمشیر Yamato پس از دست به دست شدن های بسیار توسط کاراکترهای بازی در نهایت به نرو رسید.