اختصاصی طرفداری- داستانِ انتقال ماریو مانژوکیچ به یوونتوس، چیز جدیدی نسبت به انتقال مهاجمان قبلی این تیم نداشت. مطابق انتظار، هواداران در روز امضای قرارداد غر زدند و بعد از یک یا دو فصل، طرف را به آسمان ها بردند.
با این حال محبوبیت مانژوکیچ در تورین که این روزها به اوج خود رسیده، کاملا مسیر متفاوتی داشت. ماریو، قدرت تمام کنندگی امثال سوارز، هیگواین یا لواندوفسکی را نداشت و برای ماندن در ترکیبِ یکی از بهترین تیم های جهان، باید چیز دیگری از خود نشان می داد. نکته ای که مکس الگری، سرمربی باهوش بیانکونری بعد از یک فصل به آن رسید و سیستم جدید تیمش را بر محور مانژوکیچ بنا کرد. اتفاقی که احتمالا بهترین حرکت تاکتیکی او در تورین است.
در دوران کونته و حتی اوایل آلگری، یووه همچنان به سیستم سنتی بازی مستقیم خود ایمان داشت و همین مسئله باعث می شد در برابر تیم هایی مثل بارسلونا یا بایرن مونیخ، از موضع ضعف وارد میدان شود. آلگری این فصل در نهایت تصمیم گرفت که به قهرمان ایتالیا، فرصتِ استفاده از وینگ یا گوشه های زمین را بدهد. حالا یوونتوسِ آقای متفکر ایتالیایی ها، می تواند حداقل با ۵ سیستم به میدان رود که این عدد در فوتبال اروپا، منحصر به فرد به نظر می رسد. یوونتوس و ۱-۳-۲-۴ زمانی یکدیگر را در آغوش گرفتند که سران باشگاه فرصت امضای قرارداد با بازیکنانی مثل یولیان دراکسلر را به خاطر همان سیستم قبلی رد کرده بودند. با این حال، آلگری این جرات را داشت که تیمش را به سبکی جدید سوق دهد.
آلگری چند ماه قبل متوجه شد که مانژوکیچ برای ربودن قلب هواداران یوونتوس، باید تغییر پست دهد. ماریو از نظر فیزیک بدنی شاید بهترین مهاجم نوک دنیا باشد اما تورینی ها به چیزی بیشتر از این برای گل کردن موقعیت ها نیاز داشتند. با انتقال ۹۰ میلیون یورویی هیگواین، بسیاری فکر می کردند مانژو تسلیم می شود اما او نگذاشت سرنوشت، وی را به باشگاه های ترکیه یا آمریکا بکشاند. آلگری مهاجم ۱۹۰ سانتی متری اش را به وینگر چپ تغییر پست داد، چیزی که بر خلاف تصور بسیاری از علاقه مندان به فوتبال، مانژو با آن غریبه نبود. او در سال های اول فوتبالش برای تیم های کروات و حتی وولفسبورگ، در گوش چپ به میدان رفته بود. با این حال الگری از مانژوکیچ نمی خواست که وظایف یک وینگر را لزوما برعهده بگیرد، بلکه از او می خواست فول بک های حریف را طوری تخریب کند که اصلا بازی تیم های حریف که اغلب امروز به وینگر و دفاع کناری متکی هستند، شکل نگیرد.
فلیکس ماگات زمانی در مورد مانژوکیچ گفته بود که او تا حدی قدرتمند است که می تواند ۲ دیدار ۹۰ دقیقه را پشت سر هم و حتی بدون یک دقیقه استراحت بازی کند. در فضای مجازی، هیت مپ یا نقشه گرمایشی حضور مانژوکیچ را چنین تصور می کنند:
در واقعیت، داستان خیلی متفاوت نیست. مانژوکیچ در یکی از بازی های این فصل یوونتوس، چنین هیت مپی را از خود به جا گذاشت:
مانژوکیچ در ابتدا قرار بود یکی از سمت های حریف را ببندد اما در ادامه مشخص شد که مسئولیت پذیری و غیرت او نمی گذارد سمت دیگر هم خالی بماند! ماریو برای دقایقی که احساس خطر کند به دفاع می آید و مانند بونوچی تکل می زند. او در خط هافبک، نخریدن بازیکن توسط مدیران را کاملا توجیه کرده و در فاز هجومی، هر زمان لازم بوده یا گل زده یا هیگواین و دیبالا را صاحب توپ کرده است. تقریبا همه باور دارند که ماریو مانژوکیچ، اهمیتی به ۱۰ گل و ۸ پاس گلی که به ثبت رسانده نمی دهد. او فقط می خواهد تیمش ببرد و این همان چیزی است که سوپرماریو را نزد هواداران یوونتوس به عرش برده است.
مانژوکیچ که چند روز قبل ۳۱ ساله شد، حالا می تواند تا ۳۵ سالگی در یوونتوس باشد و شاید در همین تیم از فوتبال خداحافظی کند. این همان پاداشی است که سران یووه به خاطر نمایش هایش به او دادند. مانژو برای مذاکره بر سر تمدید قرارداد و با وجود داشتن پیشنهادی نجومی از ترکیه، تنها یک جلسه با یوونتوس مذاکره کرد. او در فوتبالِ باشگاهی به همه چیز رسیده است اما تعهدی در خود دارد که تا تیمش را به موفقیت نرساند آرام نمی گیرد. کسی که تمام بازی های بیانکونری را در فصل دیده باشد می داند که ماریو مانژوکیچ، مهم ترین بازیکن یوونتوس است. اگر در قدیم او را به عنوان قاتل دروازه حریف می شناختیم، امروز در یوونتوس او را با لقب قاتل بازیکنان حریف می شناسیم. البته این دلیل نمی شود که او جلوی خوی گلزنی اش را بگیرد و به حریفان، آن هم در روزهایی که هیگواین روزش نیست، گل نزند.
تاریخ نشان داده که در تورین هواداران لزوما تحت تاثیر ادا و اطوار، چشم و ابرو و حتی گلزنی بازیکنان قرار نمی گیرند. از همان تابستانِ ۲۰۰۶ همه چیز عوض شد. در تورین از شما غیرت می خواهند، همین.