آشنایی با شغل دریانوردی از زبان یک کاپیتان کشتی
بعضي شغلها خيلي جالب و متفاوت هستند، وقتي يک شغل متفاوت باشد يا آدمهاي کمي در آن حرفه مشغول باشند، خواندن و شنيدن درباره آن ميشود جذاب!
این متن گفتگو با يک کاپيتان کشتي است، کاپیتان «مرتضيآهنچيان». با آنکه چند سالی از این گفتگو میگذرد اما سخنان او همچنان جذاب و کاربردی است، چرا که بسیاری از واقعیتهای دریا و دریانوردی را دربر دارد؛ واقعیتهایی که در هیچ دانشگاه و کتابی درباره آن نخواهید آموخت.
با ما در مسیر ایرانی همراه باشید:
از کجا شروع کنيم، از يک کاپيتان يا از يک کشتي؟
به نظرم از يک کاپيتان شروع کنيم بهتر است، البته کاپيتاني که در مرحله تحصيل است و هنوز کاپيتان نشده است.
شايد هم يک مقداري آن طرفتر، از زماني که ميخواست اين رشته را انتخاب کند!
ببينيد اين رشته، رشتهاي است که فقط علاقه ميخواهد و در ميان شغلهايي که توي دنيا وجود دارد شايد تنها شغلي است که فقط يک مشکل دارد. اين شغل يک مشکل دارد و يک عالم خوبي! البته اين مشکل خيلي بزرگ است، چون دوري از خانواده است. به جز اين مورد از نظر ديگر مواردي چون رفاه، حقوق و مزايا، جايگاه اجتماعي، معنويات، دنياگردي و ديگر مسايل اين شغل، شغلي خوب است.
خب اين دوري از خانواده به قول خودتان واقعأ بزرگ است؟
بله، ولي الان با توجه به اينکه نياز به اين نيرو خيلي زياد است و در همين لحظه از سال نو بر اساس آمار ارايه شده هفتاد هزار کمبود نيرو در دنيا وجود دارد و تا سال2015 اين آمار به 130 خواهدرسيد که معضل جهاني نيروي دريانورد خواهدبود. يعني حتي ممکن است شرکتها کشتيهايشان را به خاطر نبود نيرو بخوابانند، که اين واقعا فاجعهاي است.
پس با اين حساب از نظر مالي يا همان حقوق و مزايا حسابي به دريانوردان بايد توجه شود!
بله، طي سه سال گذشته حقوقهاي کادر دريايي 400 درصد افزايش داشتهاست. اروپاييها به خاطر اين مشکل ديگر دريا نميروند و دارند از جاهاي ديگر نيرو ميگيرند يا اين که ژاپن دانشآموزان سوم راهنمايي را بورسيه کرده و حقوق ميدهد که اينها بعد از اينکه ديپلم گرفتند به هزينه آن شرکت دريايي بروند دانشگاه علوم دريايي و برايشان درس بخوانند، تنها به اين شرط که براي آنها کار کنند.
يک جور نيرو پيش خريد ميکند!
بله، همينطور است.
دروسي که در اين رشته بايد گذرانده شوند چگونهاند؟
توي اين رشته تمامي دروس به زبان انگليسي هستند و دانشجوها قبل از شروع دروس يک ترم پيشنياز را ميگذرانند. دانشجويان کارشناسي در اين رشته دو سال را به طور نظري و نيمه عملي ميگذرانند، بعد از آن يک سال را ميروند دريا تا تجربه کسب کنند، بعد از گذراندن اين دوره يک سال باقي مانده را دوباره به دانشکده باز ميگردند سپس فرد عنوان فرمانده سه را کسب ميکند. فرمانده دو شدن که بعد از سه قرار دارد، غالبا به شرکتها بستگي دارد که چند ماهه ارتقاي نيرو ميدهند. براي جنجاليشدن بحث هم بد نيست بدانيد که در اين مرحله افراد ماهي حدود 1500 دلار حقوق ميگيرند که خب اگر اين به مراحل بالاتر برود و به کاپيتاني برسد که ديگر ارقام نجومي ميشود.
حدود؟
الان توي بازار کمترين حقوق هفت هزار دلار است.
اينطوري که شما گفتيد بازار، با توجه به اين که شرکتها پايشان در ميان است و وابسته به وزارت بازرگاني هستيد، احساس ميشود که خيلي وابسته به بازار است؟
نه، وابسته به بازار نيست، وابسته به نيرو است و کمبود آن! الان من به عنوان فردي که هشت سال کاپيتاني کردهام و بيش از بيست سال روي آب بودهام، گاهي به اين مرز ميرسم که نياز دارم برگردم توي خشکي، به همين دليل نيروها ميآيند بيرون و بايد نيروي جديد جايگزين شود. به خاطر همين جابجايي و البته کمبود نيرويي که وجود دارد وضعيت اينگونه است، نه بازار! يک نيرو براي اينکه بتواند فرمانده سه شود چهار سال طول ميکشد در حالي که در يک سال پانزده تا کشتي ساختهميشود.
اين روي آب بودن، چقدر روي آب بودن واقعي است؟
ببينيد در اين شغل شش ماه شما روي آب هستيد و چهارماه در خشکي. چهار ماهي را که در خشکي ميگذرانيد کاملا در اختيار خودتان است، از طرف ديگر آن شش ماهي را هم که در آب ميگذرانيد، حداقل سه ماه و نيم تا چهار ماه را در بنادر هستيد و کنار سواحل. سواحلي که در حالت عادي شايد نشود به دلايل مختلفي که وجود دارد، آنها را ديد و آشنايي با مردم و فرهنگهاي گوناگوني در نقاط مختلف دنيا که به سادگي، دريک سفر تفريحي دست نميدهد. به قولي هم فال است و هم تماشا!
اين توضيحات قبول، اما با توجه به اينکه تحصيل در اين رشته بايد از طريق موسسات غير دولتي انجام شود، هزينه بالايي در بر دارد؟
درست است که تحصيل اين رشته هزينه در بر دارد، اما مگر غير از اين است که شما براي تحصيل در هر رشتهاي بايد هزينه پرداخت کنيد با قيد اين بند که بعد از تحصيل بيشک بازار کار مناسبي پيدا نخواهيدکرد! در اين رشته دانشجويان ميتوانند يقين داشته باشند که بعد از تحصيل شرايط کاري کاملا فراهم است.
خودتان هم جذب همين فضاي فراهم و درآمد عالي شديد که به سمت اين شغل آمديد؟
من سال 64 که ديپلم گرفتم، اعزام به خارج قبول شدم. آن سالها حتي رفتن به ترکيه هم بسيار سخت بود و مشکل. توي اين موقعيت زماني من اعزام به خارج از طرف کشتيراني جمهوري اسلامي قبول شدم در کشور بلژيک، يکي از کشورهاي اروپا، اين براي من بهترين جاذبه بود و البته الان هم خوشحالم که انتخابش کردهام چون آدم را از زندگي تکراري دور ميکند و شغلي متفاوت است.
اگر بخواهيد الان بعد از چيزي حدود بيست و چهار سال آشنايي و رفاقت با دريا آن را تعريف کنيد، چه ميگوييد؟
مظهر زيبايي و پاکي
توي اين سفرها اقيانوس هم داشتهايد؟
بله، همه سفرها اقيانوس دارند و من چيزي حدود 65 درصد از کشورهايي که بندر دارند را رفتهام.
از اين ماجراهاي ترسناک و خطرناک هم در خاطرتان از سالهاي گذشته داريد؟
به آن شکل که شما ميخواهيد يا در فيلمها ديدهايد نه! چون در سالهاي اخير درصد خطاها به شدت پايين آمده است و بازرسان بينالمللي همه چيز را چک ميکنند.
يعني اينقدر همه چيز آرام است؟
بله، چيزهايي که در فيلمها نشان ميدهند، جلوههاي ويژه است نه واقعيت! که همين بزرگنماييها باعث شدهاست که خيليها از اين حرفه دوري کنند.
يعني حتي ديگر بادبانها هم دچار بادزدگي نميشوند؟
نه، ديگر بادباني وجود ندارد که دچار مشکل شود؛ وضعيت الان خيلي استاندارد است و هيچ مشکلي وجود ندارد جز تصادف وسط اقيانوس و آتشسوزي. آن زمان کريستوف کلمب بود که کشتيها دچار طوفانهاي سخت و امواج و ديگر خطرات ميشدند.
البته خطر دزدان دريايي هنوز وجود دارد؟
بله، شايد هم بيشتر از قبل! ولي ما پيشبيني ميکنيم که بيشتر از يک سال ديگر نميتوانند دوام بياورند.
توي يک کشتي چه آدمهايي يا چه نقشهايي وجود دارند؟
نفر اول در يک کشتي کاپيتان کشتي است که تمامي مسئوليتهاي کشتي بر دوش اوست و تمام کشتي در اختيار اوست. بعد فرمانده يک قرار دارد که درصورتي که کاپيتان دچار مشکلي شود کشتي در اختيار اوست، بعد از فرمانده يک، فرمانده دو و سه به ترتيب قرار دارند، موتورخانه مسئولي جدا دارد، يک سر مهندس در قسمت موتورخانه داريم که مسئوليت تمامي تجهيزات را بر دوش دارد و مشاور فني کاپيتان هم هست، پس از او به ترتيب مهندس دو، سه و چهار قرار دارند. در اين قسمت يک مهندس الکترونيک داريم و يک مهندس مخابرات. در قسمت ملواني هم هفت يا هشت نفر ملوان داريم که در قسمت عرشه فعاليت ميکنند. آشپز و ديگر نيروهاي خدماتي هم وجود دارند.
براي کاپيتان توي کشتي چه تعريفي داريد؟
اميد همه بعد از خدا.
کسي هم هست توي کشتي که دوست داشته باشد سر به تن اين اميد نباشد؟
شايد! ولي از آنجايي که کاپيتان در کشتي بايد مديريت کند، اگر کسي نخواهد يا نتواند کارش را درست انجام دهد، به خاطر بررسيهايي که وجود دارد ممکن است از کايپتان راضي نباشد.
کشتيهايي که کاپيتانيشان را بر دوش داريد، غالبا باربري هستند؟
بله، فقط سال 77_78 بود که من کاپيتاني کشتي مسافربري ميرزاکوچکخان را بر عهده داشتم در درياي خزر. که البته به خاطر نداشتن توجيه اقتصادي همان سال کشتي را فروختند.
چرا؟
از سفرهاي دريايي به خاطر هزينههاي وقتي و مالي که دارد در ايران چندان استقبالي نميشود.
اين عدم استقبال در آموزش هم ديده ميشود، چرا با توجه به اهميت و جايگاهي که اين صنعت يا شغل دارد، به آن توجه نميشود؟
يک بازار کار خوب با يک درآمد خوب اينجا وجود دارد که خيليها از جمله فيليپينيها، پاکستانيها وديگر کشورهايي که نيروي کار فراوان دارند، از آن استفاده ميکنند و دولتشان براي شناساندن اين شغل فعاليت ميکند ولي متاسفانه در ايران کسي سعي نکرده است کاري انجام دهد و اگر برنامهاي يا صحبتي بودهاست جسته و بريده بودهاست. به نظر من يک وظيفه انساني است که اين شغل و شغلهايي از اين دست شناسانده شوند. ما در ايران نيروي طالب کار زياد داريم که اطلاعات، شناخت و آگاهي براي انتخاب ندارند.
با اين اوصاف براي آخرين سوال اگر کسي اين حرفهاي ما را خواند و به اين حرفه علاقهمند شد به کجا بايد مراجعه کند؟
مراکزي چون آموزش کشتيراني جمهوري اسلامي، آموزش شرکت ملي نفتکش، آموزش کشتيراني ايران و هند و مراکز خصوصي که در اين زمينه فعاليت ميکنند، مراجعه نمايند.
البته جهت شناخت بيشتر اين حرفه و تصميمگيري صحيحتر خوانندگان ميتوانند روي مشاورههاي اينجانب حساب بازکنند.
منبع : ویزه نامه جیم: روزنامه خراسان