اول-جمعه 15 بهمن 1350:در امجدیه روی یک توپ هوایی همایون بهزادی کاپیتان پرسپولیس و نصرالله عبداللهی مدافع استقلال به هوا می پرند.در این برخورد ابروی بهزادی به طرز بدی آسیب می بیند و او برای مداوا به کنار زمین می آید.نصرالله هم بازی را رها می کند و روند مداوای بهزادی رو به نظاره نشسته و از او عذرخواهی می کند.برای چند دقیقه دو تیم ده نفره به بازی ادامه می دهند.دو بازیکن با هم به زمین بر می گردند و برای تیم خود بازی می کنند.
دوم-پنجشنبه 3 فروردین 1351:دقیقه 50 بازی 0-0 است و استقلال بازی را در کنترل خود دارد.ناگهان صفر ایرانپاک به تنهایی پا به توپ می شود و از یک زاویه کاملا بسته توپ را وارد دروازه ناصر حجازی می کند.مدافعان استقلال حجازی را به خاطر گل بدی که خورده شماتت می کنند.روند بازی عوض می شود و در نهایت در دقیقه 90 روی یک ضدحمله حسین کلانی تیر خلاص را به استقلال می زند.بلافاصله پس از سوت پایان بازی ناصر حجازی گریان به سمت رختکن می دود.این صحنه ایرانپاک را تحت تاثیر قرار میدهد و اشک های این بازیکن دل نازک خوزستانی هم جاری می شود.ایرانپاک به سمت حجازی می رود،اشک های او را پاک می کند و خطاب به خبرنگارانی که با تعجب صحنه را می نگرند می گوید من این نوع پیروزی را نمی خواهم.من این نوع گل زدن را دوست ندارم.
سوم-25 خرداد 1352:ثانیه های پایانی است.تاج با تک گلی که به دست آورده از حریف دیرینه پیش افتاده و در حال اداره بازی است.اما در یک لحظه حسین کلانی با سرعت مدافع مقابلش را جا میگذارد و شوتی صفیرکش روانه دروازه استقلال می کند.توپ به تیرک افقی دروازه برخورد می کند و از محوطه جریمه خارج می شود.داور سوت پایان را می زند.اشک های کلانی جاری می شود.حجازی در میان انبوه خوشحالی بازیکنان استقلال که سعی دارند او را در آغوش بگیرند به سمت کلانی می رود و او را برادرانه در آغوش می کشد.
چهارم-جمعه 15 مهر 1362:یک رکورد جدید زده شده است.120000 تماشاگر برای یک بازی!حتی داخل پیست هم تماشاگر نشسته است.شرایط به گونه ای است که اگر توپ به اوت برود بازیکنان باید به میان تماشاگران بروند و اوت را پرتاب کنند.بازی در آستانه لغو شدن است ولی علی پروین و ناصر حجازی با هم هماهنگ می کنند و هر کدام به سمت هواداران خودی می روند و مطالبی را به آن ها می گویند.در نتیجه تماشاگران آرام می گیرند و بازی برگزار می شود.در پایان استقلال با یک گل پیروز می شود و بازیکنان دو تیم از بین هواداران پرسپولیس به رختکن می روند و حتی خون از دماغ کسی نمی آید.
پنجم-18 شهریور 1367:نفرات دو تیم به صف ایستاده اند تا مراسم ابتدایی بازی انجام شود.غلامحسین مظلومی سرمربی استقلال به وسط زمین می آید و با مهربانی با همه بازیکنان حریف دست می دهد و با آن ها خوش و بش می کند. رفتار مظلومی با بازیکنان پرسپولیس به گونه ای است که گویا او یکی از هواداران پیشکسوت پرسپولیس است که با بازیکنان تیم محبوبش دیدار کرده.این کار مظلومی نه تنها به بازیکنان بلکه به تماشاگران هم حس ادب و آرامش و دوستی می دهد و نتیجه آن می شود که دربی که قبل از آن روزنامه ها و مجلات آن را به عنوان یک جنگ در بوق و کرنا کرده بودند به یک بازی آرام و بی جنجال تبدیل می شود.
ششم-8 خرداد 1371:نیمه دوم بازی آماده شروع است اما علی پروین هنوز در رختکن است و روی نیمکت پرسپولیس ننشسته است.داور بدون توجه برای اینکه بازی سر موقع شروع شود قصد دارد بازی را آغاز کند ولی جمعی از بازیکنان استقلال مانع می شوند و بعد از آمدن علی پروین به داخل زمین چمن هم به رسم ادب با او احوالپرسی مجدد می کنند و سر پست های خود بر می گردند.گرچه چنین موردی هیچ کجا رسم نیست وحتی خلاف قوانین است ولی ادب و رعایت بزرگتری و کسوت در این صحنه جالب توجه بود.
هفتم- پنجشنبه 14 بهمن 1388:یک روز از داربی گذشته است.دیروز طلسم شش بازی متوالی تساوی 1-1 با شوت سرکش کریم باقری شکسته شد.یکی از برنامه های ورزشی سیما به همین بهانه باقری را دعوت می کند.کریم بعد از سلام و عرض ادب قبل از اینکه به شرح مسابقه بپردازد می گوید:از تماشاگران استقلال معذرت می خواهم که با ناراحتی ورزشگاه را ترک کردند.امیدوارم که آن ها از دست کریم باقری ناراحت نباشند.