میلان سال گذشته میلادی را با شکست برابر همشهری و دشمن دیرینه به پایان رساند و سال نو را با پیروزی برابر آتالانتا آغاز کرد تا همگان بگویند میلان دوبازه زنده شده است. اما تنها یک هفته بعد میلان آلگری به ایستگاه ساسولو رسید، تیمی نه چندان قدرتمند و مشهور که به تازگی گام به سری آ نهاده بود و روی کاغذ کاندیدای اول بازگشت به سری بی نامیده شد. جوانک 19 ساله ای به نام براردی یک تنه نسخه آلگری را پیچید همین کافی بود تا آلگری ساک به دست شود.
قماری به نام سیدورف
میان نام های بزرگی که از آن ها به عنوان جانشینان احتمالی آلگری یاد می شد یک نام خودنمایی می کرد: کلارنس سیدورف، شوالیه ای که هنوز در سرزمین قهوه پا به توپ می شد. میلان که با شرایط مالی نه چندان مساعد دست و پنجه نرم می کرد بهترین گزینه را هافبک باتجربه هلندی سابق خود دانست و پیشنهاد رسمی خود را برای وی ارسال کرد. سیدورف نیز نتوانست نه بگوید. پس به سرعت کفش های خود را آویخت تا بار دیگر به تیم سابقش بازگردد و البته این بار به عنوان سرمربی! سیدورف در گام اول طعم شیرین پیروزی را چشید و به لطف پنالتی بالوتلی سرخود را بالاگرفت. اما این رایحه خوش به سرعت از یادها رفت و این بار میلان سیدورف در جام حذفی ایتالیا مغلوب اودینزه شد تا رویای حضور در رقابت های اروپایی رنگ ببازد. سیدورف قماری بود که سران میلان انجام دادند و برای دیدن نتیجه آن تنها باید صبر کرد.
اولویت های کاری شوالیه
سیدورف که یکی از موفق ترین فوتبالی ها به لحاظ آماری محسوب می شود کار چندان آسانی در میلان نخواهد داشت. ملی پوش سابق هلندی که از نظر یوفا صلاحیت کافی را برای هدایت تیم ها ندارد باید کارهایی را انجام دهد که آلگری به لحاظ مدرک طراز اول نتوانست.
• خانه از پایه ویران است
بحث دروازه بانی میلان مشخص است: آبیاتی مسن، آملیای پر اشتباه، کوپولای بی کیفیت، و گابریل جوان و بی تجربه. دفاع میلان شرایط اسف باری دارد، دفاعی که روزی بزرگانی چون باره زی، مالدینی، نستا، کاستاکورتا، دزایی و یاپ استام را در خود می دید امروز بیشه اش خالی از شیر است. اولویت اول سیدورف در میلان باید ساختن دفاعی باشد که براردی های 19 ساله نتوانند به راحتی از پس بونه را ها و زاپاتاها برآیند. سیدورف شش گزینه روی میز دارد: زاپاتا، بونه را، زاکاردو، مکسس، سیلوستره و رامی. سرمربی جدید باید از میان این پنج نفر دو نفری را برگزیند که بتوانند ساختاری قدرتمند را در قلب دفاع ایجاد کنند.
• شمع را بفروش، چراغ بخر
حضور بازیکنانی چون کوین کنستانت، آنتونیو نوچرینو (دیروز به صورت قرضی به وستهام پیوست)، کریستین زاکاردو، ماتری (به فیورنتینا ملحق شد)، سولی مونتاری و دیگران این چنینی از دلایل عمده شکست آلگری در کسب نتیجه بود. آلگری علاقه فراوانی به استفاده از کنستانت و مونتاری داشت، بازیکنانی که شاید استقامت فراوان و دوندگی بی پایانی داشتند اما کیفیتی در خور تیم بزرگی چون میلان نداشتند. سیدورف باید باغچه را زیر و رو کند، علف های هرز را از ریشه بکند و به جایشان گل بخرد و بکارد.
• استفاده از تاکتیک های مناسب
کارشناسان اصلی ترین علت ناموفقیت آلگری را استفاده از بازیکنان در پست های نامناسب می دانند. به طور مثال آلگری عادت داشت وظیفه های بازی سازی تیمش را بر دوش بوآتنگ بگذارد و یا از آرایش هایی استفاده کند که عملا برای پیاده سازی آن ها ابزار مناسب را در اختیار نداشت. سیدورف در بدو ورودش نظام چینشی 4-2-3-1 را برگزید که این را می توان یک گام مثبت رو به جلو ارزیابی کرد. اگر شوالیه نیمکت میلان تاکتیک های بدیع را با استفاده از ابزار مناسب در نظام چینشی درست پیاده سازی کند می تواند روز به روز بر احتمال موفقیت خود در سن سیرو بیفزاید.
• به دست آوردن قلب های کوروا سودی
دو آتشه های میلانی را کوروا سود (Curva Sud) می گویند، هوادارانی که حتی در شکست ها نیز حمایت شان را از آلگری ابراز می کردند. روزی که سیدورف سکان دار روسونری شد جمعی از هواداران با پلاکاردهای ”سیدورف، نه ممنون!“ برابر ساختمان اصلی باشگاه تجمع کردند. سیدورف می تواند با به دست آوردن قلب های کوروا سودی جایگاهش را در میلان تثبیت کند.
• مهار کردن سوپر ماریو
بالوتلی بازیکن بسیار با استعداد و با کیفیتی است. اما تنها زمانی می توان از توانایی های او نهایت استفاده را برد که بتوان او را مهار کرد. سوپر ماریو به همان اندازه که در تغییر دادن سرنوشت یک بازی توانایی دارد در ایجاد حاشیه نیز برای خود کسی است. سیدورف باید به نوعی مگس های حاشیه را از گرد شیرینی بالوتلی دور کند تا بتواند با خیال راحت شاهد درخشش مهاجم اول خود باشد. البته کار سیدورف آسان تر شده است چرا که بالوتلی در مصاحبه های خود از شخصیت بالای سیدورف صحبت کرده و ابراز خوشحالی نموده است که با شوالیه هلندی کار می کند. بالوتلی در بازی با ورونا تک گل تمیش را از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند و آن را به سیدورف تقدیم کرد، سیدورف نیز با اشاره دست جواب سوپرماریو را داد.
به هر حال این مصاحبه ها و اتفاقات دلیلی بر آسان بودن کار سیدورف در این زمینه نمی شود. نشان به این نشان که بالوتلی، بالوتلی است!
• برلوسکنی و گالیانی، از دیدارتان خوشبختم
سران میلان و سرمربی جدید به خوبی هم دیگر را می شناسند. این می تواند از یک سو مثبت و از سوی دیگر ویران کننده باشد. سیدورف سال های زیادی با پیراهن میلان به میدان رفته و به خوبی با شرایط مدیریتی میلان آشناست. این نکته برای سران میلان نیز صدق می کند. اما اکنون سیدورف به عنوان سرمربی روی نیمکت روسونری می نشیند، نه به عنوان بازیکن. این شناخت نباید باعث سوء استفاده طرفین در روزهای پیش رو شود. اکنون سیدورف سرمربی است و طبیعتا حقوق و وظایف یک سرمربی برای او کاملا روشن است. به نظر می رسد بهتر باشد سیدورف کمی دچار فراموشی شود تا نه تنها بتواند خواسته های خود را به گوش سران تیم برساند و آن ها را برآورده شده ببیند بلکه تحت تاثیر فشارهای بالاسری قرار نگیرد.
سیدورف قمار سران میلان است، قماری که از یک سو می تواند آینده ای روشن را برای تیم میلان به ارمغان بیاورد و از سوی دیگر دو فصل دیگر نیز میلان را در آغوش بحران نگه دارد. کسی چه می داند شاید در این قماربازی شوالیه با چشم باز و برگ برنده قمار کرده باشد. آقای سیدورف، موفق باشید!