. تکنیک، توانایی قل دادن توپ بیش از هزار بار نیست و اگر این بود هزاران نفر از تماشای این نعمت در سیرک بهره میبردند و نیازی به آمدن به استادیوم فوتبال نبود. تکنیک یعنی پاس دادن توپ با یک ضرب از پای راست شما با سرعت مناسب به سوی پای راست هم تیمی شما.
۲. بازیکنی که با توپ در هوا بازی میکند و به ۴ مدافع فرصت بازگشت کامل به دفاع را میدهد، بازیکن فوتبال نیست و بهتر است هنر خود را در سیرک نشان دهد.
۳. بهترین بازیکنها را برای هر پست به خدمت بگیرید ولی مطمئن باشید که قویترین تیم را نخواهید ساخت بلکه تیمی را تشکیل خواهید داد که از بهترین مهرهها به شکل مجزا تشکیل شده است.
۴. در تیم من، دروازهبان شروع کننده حمله و مهاجمها شروعکننده دفاع هستند.
۵. چرا باشگاههای کوچک توانایی شکست باشگاههای ثروتمند را نداشته باشند؟ به امروز ندیدم که کیسهای از پول بتواند گل بزند.
۶. همیشه پرتابهای اوت را انجام میدادم؛ چرا که اگر توپ به سمت من بر میگشت، تنها بازیکنی بودم که یارگیری نشدهام.
۷. من در گذشته بازیکن، مربی و رئیس افتخاری بودهام. این لیستی از گذر عمر من است.
۸. بازیکنهایی که رهبر واقعی نیستند و به آن تظاهر میکنند، معمولا آنهایی هستند که در جریان بازی اشتباه هم تیمیشان را بارها به او گوشزد میکنند. رهبر واقعی تیم همیشه باور دارد که اشتباه از هر بازیکنی سر خواهد زد.
۹. سرعت چیست؟ خیلی از کسانی که فوتبال میبینند، سرعت را جلو بودن یک بازیکن از بازیکن دیگر میدانند در صورتی که ممکن است یک بازیکن زودتر استارت زده باشد و به همین خاطر جلوتر از بازیکن دیگر قرار گرفته باشد.
۱۰. فقط یک لحظه وجود دارد که شما به موقع به توپ برسید. در غیر این صورت شما از او جا مانده یا عبور کردهاید.
۱۱. قبل از اینکه اشتباهی در زمین بکنم، آن اشتباه را انجام نمیدهم.
۱۲. در فوتبال به طور متوسط هر بازیکن سه دقیقه توپ را در اختیار دارد. بنابراین مهمترین قسمت بازی هر بازیکن آن است که در ۸۷ دقیقه باقی مانده که توپ را در اختیار ندارد، به چه شکل بازی میکند و این مبنای مقایسه بازیکن خوب و بد است.
۱۳. وقتی شما برنده چیزی باشید، دیگر ۱۰۰ درصد نیستید، بلکه ۹۰ درصد شدهاید. چرا که بردن مانند باز کردن آب گاز دار است و وقتی که برای بار اول بازی میکنید، قسمت از گاز بطری برای همیشه از بین می رود.
۱۴. فقط یک توپ در بازی وجود دارد و بهتر است که در تصاحب تیم شما باشد.
۱۵. من انسانی مذهبی نیستم. در اسپانیا هر ۲۲ بازیکن نشان صلیب را درست میکنند و پس از آن به زمین میآیند. اگر قرار بود این کشیدن صلیب جواب بدهد، تمام بازیها مساوی میشد.
۱۶. ما باید مطمئن باشیم که ضعیفترین بازیکن حریف توپ را بیشتر از بقیه بازیکنهایشان در اختیار داشته باشد؛ اگر این اتفاق بیفتند، در زمان کمی میتوانیم توپ را پس بگیریم.
۱۷. وقتی توپ در اختیار شماست، باید تا میتوانید زمین را برای خودتان بزرگ کنید و زمانی که توپ در دست حریف شماست، باید زمین از همیشه کوچک تر باشد.
۱۸. در فوتبال هر دروازهبانی مربی مخصوص خودش را دارد، در حالی که سرمربی تیم باید ۱۵ بازیکن را به تنهایی مدیریت کند. این ظالمانه است.
۱۹. هیچگاه صعود از مرحله اول آرزوی من نبود. ایدهآل من این بود که با آلمان، آرژانتین یا برزیل همگروه شویم و حداقل دو بازی از سه بازی را با پیروزی از زمین خارج شویم.
۲۰. امروزه بازیکنهای فوتبال فقط قادر به شوت کردن با روی پای خود هستند. من میتوانستم با داخل و بیرون پا هم شوت بزنم و این یعنی ۶ برابر از بازیکنان امروزی بهتر بودم.
۲۱. کیفیت بالای تیم بدون نتیجهگیری هیچ معنایی ندارد. نتیجهگیری بدون کیفیت هم خستهکننده است.
۲۲. بازیکنهای بسیار کمی در فوتبال وجود دارند که بدانند وقتی یارگیری نشدهاند باید چکار کنند. بنابراین زمانهایی میتوان بهترین مهاجمان را یارگیری نکرد چراکه آنها نمیدانند در آن شرایط باید چگونه حرکت کنند.
۲۳. من بسیار اذیت میشوم، وقتی میبینیم استعدادهای فوتبال با آمار و ارقام کامپیوتر رد میشوند. بر اساس این آمار، من توسط آکادمی آژاکس رد شده بودم. وقتی ۱۵ ساله بودم نمیتوانستم با شوت پای چپم ۱۵ متر و پای راستم بیشتر از ۲۰ متر توپ را حرکت دهم. کیفیت من با هیچ کامپیوتری قابل رویت نبود.
۲۴. فوتبال بازی کردن بسیار ساده است ولی ساده بازی کردن فوتبال بسیار دشوار است.۲۵. اگر میخواستم شما متوجه شوید که من چه میگویم، آن را بهتر توضیح میدادم.