اختصاصی طرفداری - طرفداران تیم ملی انگلیس که صندلی های ویمبلی را پر کرده بودند با اعلام نام وین رونی از بلندگوها شروع کردند به "هو کردن". رونی کمی بعدتر که جلوی بازیکنان پا به میدان گذاشت هو شد. در سراسر دیدار. در طول نود دقیقه بازی. حتی پس از پیروزی تک گله برابر اسلواکی. او کاپیتان تیم ملی بود و برای بار 116 با پیراهن ملی راهی میدان شده بود که یعنی پس از پیتر شیلتون رکورددار بود. با این وصف نه تنها ستایش نشد بلکه هو شد و هو. ولی چرا؟ واقعا چرا؟
هو کردن رونی چندان ارتباطی به فرم جسمی اش در این فصل نداشت، به دویدن و ندویدنش، به پاس دادن و ندادنش، به شوت زدن و نزدنش، به یارگیری کردن و نکردنش. نه نداشت. هو کردن رونی ورای فوتبال می رفت. ورای خیلی چیزهای دیگر. رونی برای تماشاگران نمادی از فاصله بازیکنان درون میدان و آنها بود. نشانی از حفره پر نشدنی بین میلیونرهای درون زمین و میلیون ها نفری که در سراسر انگلیس برای یک لقمه نان جان می کنند. رونی توصیف کننده روزگار فاصله های عمیق تر شده، دورانی لبالب از بی عدالتی که شمار قلیلی همه چیز دارند و سایرین جان می کنند و جان.
اگر کارگر باشید و اشتباهی ازتان سر بزند جریمه می شوید و اگر منشی باشید و متنی را غلط تایپ کنید در مرز اخراج قرار می گیرید. و شما به بازیکنان تیم تان نگاه می کنید که بارها و بارها شوت های مسخره می زنند. تنبلی می کنند و بی میل دنبال توپ می دوند و شاید هم ندوند. همان هایی که طی هر بازی با یک آرایش مو وارد زمین می شوند و آرایش موی شان خاطر نشان می کند ماهی چند هزار پوند خرجش کرده اند. همان هایی که وظایف شان را انجام نمی دهند. نمی دوند. پاس نمی دهند. خودخواهانه بازی می کنند. روی زمین دراز می کشند و ادای درد کشیدن را درمی آورند. به آنها نگاه می کنید و به خودتان نگاه می کنید که برای به دست آوردن چند پوند جان می کنید. جان می کنید تا قسط های تان را بدهید. تا روزی روزگاری یک کفش نو بخرید و رویای خریدن یک اتومبیل را در خواب ببینید. به منچستر یونایتد نگاه کنید که وین رونی نمی داند چه پستی دارد و وظیفه اش چیست. به تیمی که بهترین مربی جهان را دارد. به تیم ملی انگلیس نگاه کنید که سام آلردایس به رونی گفته بود "هر جایی می خواهی بازی کن پسر".
بنابراین تا دل تان می خواهد هو کنید و هو.
بله هو کردن وین رونی از دل فاصله های بیشتر شده بین فقرا و اغنیا هم برخاسته است. رونی یکی از آن بچه میلیونرهایی است که پیراهنی را به تن می کند که میلیون ها نفر آدم عادی دوستش دارند. بنابراین تا دل تان می خواهد هو کنید و هو. فوتبال در سرزمینی که مردمانش خسته شده اند از قول و قرارهای سیاستمداران، بهانه ای شده برای رو کردن خشم از نادیده گرفته شدن، از به هیچ گرفته شدن. هو کردن رونی در ویمبلی هو کردن پسر انگلیس و یونایتد نبود، هو کردن دولت انگلیس بود، هو کردن راه و رسمی که آنها را به حاشیه رانده است. به فرهنگی که در آن حرص و تمامیت خواهی حرف اول و حرف آخر را می زند. به سیاستمدارانی که دائما تکرار می کنند همه چیز روبراه است، ولی مردمان عادی با جیب های خالی تر شده خوب می فهمند هیچ چیز روبراه نیست، نه نیست.
رونی سی و یک ساله ماهی یک میلیون پوند دریافت می کند و همیشه هم خوب بازی نمی کند، در حالی که متوسط دستمزد ساعتی برای یک مرد انگلیسی 12.5 پوند است و برای زنان 11 دلار که یعنی ماهی حدود 2000 پوند، یعنی سالی 25 هزار پوند هم گیرشان نمی آید و همیشه هم در خطر اخراج قرار دارند. دستمزد رونی هفته ای 250 هزار پوند است در حالی که آمار نشان می دهد 60 درصد انگلیسی ها ته حساب شان کمتر از هزار پوند پس انداز دارند.
بنابراین تا دل تان می خواهد هو کنید، هو.
البته می توان پرسید چرا وین رونی؟ چرا او که همیشه بازیکن زحمتکش و سختکوشی بوده؟ قهرمان اروپا شده و قهرمان انگلیس، رکورد گلزنی برای تیم ملی کشورش را شکسته. چرا او؟
رونی دارای همه آن چیزهایی است که فوتبالیست های این دوران دارند. پریدن از پایین به بالا در سن و سال کم. کسب معروفیت (در بریتانیا، کالین رونی همسر وین رونی همان قدر معروف است که خود رونی). وین رونی رکورد شکن بوده، برابر همه بزرگان بازی کرده است. می توان او را کنار مسی و رونالدو قرار داد و بالاتر از خیلی ها. بله هو کردن رونی بی رحمانه به نظر می رسد، ولی برای آن چه که دور و برمان می گذرد بی رحمانه تر از هو کردن است. بنابراین تا دل تان می خواهد هو کنید، هو.