امید چکاین یکی واقعیه
سال پیش اربعین که داشتیم میرفتیم کربلا تو مسیر مهران به نجف تو یه ون بودیم همه هم خواب بودن به غیر از دو نفر دو تا پسر عمم (اینم بگم که کلا 11 نفر بودیم که 4 تامون تقریبا بچه سال ) که راننده یه دفه پیچید تو یه فرعی که کل کوچه تاریک بود و تهش فقط نخلستون دیده میشد یه 2 دیقه رفت که ما همه بیدار شدیم و همچنین همه کلا ریدن فلان فلان شده میگفت دارم از میانبر میرم پسر عمم از ماشین در حال حرکت پیاده شد که یه 20 تا سگ ریختن دور ماشین همه ریده بودن کلا
ما هم بزور اینو دوباره برگردوندیم تو مسیر قبلی ولی خیلی ترسناک بود بیشترشم بخاطر وجود داعش و اینا بود