طرفداری- 12 سال از شروع رقابت ژوزه مورینیو و آرسن ونگر می گذرد. اما هرگز تا به امروز واضح نشده بود که دشمنی آن ها با یکدیگر تا چه سطحی بالاست. کتاب جدید ژوزه مورینیو -"بسیار نزدیک و شخصی" - به وسیله راب بیزلی به نگارش در آمده است. در این کتاب، بیزلی مکالمات شخصی اعجاب آوری را که با مورینیوی 53 ساله درباره آرسن ونگر داشته را عمومی می کند.
راب بیزلی - از خبرنگاران اسپورتس میل - در هر دو دوره حضور ژوزه مورینیو در استمفوردبریج، نزدیک ترین ژورنالیست به او بود و بهتر از هر کسی می داند که چه چیزهایی این مرد جنجالی را به هیجان می آورد. بیزلی رابطه مستمری را با "آقای خاص" داشته است و آن ها ایمیل ها و پیام های کوتاه زیادی را رد و بدل کرده اند.
آنچه که در زیر می خوانید، بخش هایی از کتاب جدید و جنجالی ژوزه مورینیو - نوشته شده به وسیله راب بیزلی - است که به طور سریالی به وسیله روزنامه SportsMail منتشر می شود و چشم انداز جذابی از آنچه که در ذهن سرمربی کنونی منچستریونایتد می گذرد را به مخاطب ارائه می دهد.
وقتی که در مقابل رسانه ها، از کسی با عناوین "متخصص در ناکامی" یا "نظر باز جنسی (شخصی که از تماشای بدن عریان یا رابطه جنسی اشخاص دیگر لذت می برد)" یاد می کنید، واضح است که چندان از شخص مذکور خوشتان نمی آید. فراتر از جایی مقابل لنز دوربین های تلویزیونی و پشت میکروفون های مطبوعاتی، نظرات ژوزه مورینیو درباره آرسن ونگر چگونه است؟ همان گونه که انتظار دارید، دیدگاه های او حتی سرسختانه تر از آن چیزی است که تاکنون از زبان او بیان شده و هر زمان که نام موسیو ونگر طنین انداز می شود، دستکش های مشت زنی مورینیو نیز در دستان او سفت و محکم می شوند.
ژوزه چندین بار حتی از میلش برای درگیری فیزیکی با این مرد فرانسوی صحبت کرده است. پایه و اساس رقابت سنتی آن ها در طول سال های اخیر تا چنین مرزهایی گسترش یافته است. از زمان ورود ژوزه مورینیو به فوتبال انگلستان در سال 2004، رقابت این دو نفر شروع شد و در حالی که آن ها یکی از طولانی ترین خصومت های تاریخ فوتبال را دارند، بیزاری عمیقی بین آن ها حکم فرماست.
رابطه مورینیو و ونگر از همان ابتدا و با گذشت زمان رو به وخامت و خصومت بیشتر و بیشتر گذاشت و اکنون به حدی رسیده است که آن ها دیگر نمی توانند از تحقیر یکدیگر دست بردارند و چنین احساسی را پنهان کنند. در تابستان 2013، مورینیو با چلسی به لیگ برتر برگشت و بار دیگر به رقیب اصلی ونگر تبدیل شد. طولی نکشید که خاکسترهای روشن خصومت آن ها بار دیگر شعله ور شود.
در ژانویه 2014، آرسن ونگر درباره برنامه های چلسی برای فروش ستاره 37 میلیون پوندی اش - خوان ماتا - به منچستریونایتد صحبت کرد. او در پاسخ به این که آیا از این انتقال متعجب شده است یا خیر، اظهار داشت: "بله متعجب شده ام، چون آن ها یک بازیکن عالی را به یک رقیب مستقیم می فروشند" . ونگر همچنین به این نکته اشاره کرد که چلسی تا آن مقطع از فصل 2 بار با منچستریونایتد روبرو شده است و بنابراین توانایی های ماتا دیگر در مقابل چلسی به نمایش در نخواهد آمد، اما تیم هایی همچون آرسنال را که یک بار در مقابل یونایتد به میدان رفته اند را آزار خواهد داد. "زمان بندی این انتقال، بار دیگر سوالاتی را در مورد آن به وجود می آورد".
مورینیو این اظهارات را به عنوان یک مدرک دیگر برای اثبات وسواس فکری و ذهنی ونگر نسبت به چلسی دید، اما برای یک بار هم که شده از واکنش نشان دادن به ونگر خودداری کرد. ماه بعد اما همه چیز تغییر کرد. یک ماه بعد از آن واقعه، آرسن ونگر در اظهار نظری طعنه آمیز اعلام کرد که ژوزه مورینیو عامدانه شانس های قهرمانی تیمش در لیگ برتر را پایین جلوه می دهد، زیرا"از شکست خوردن می ترسد". این صحبت ها برای مورینیو که نگرشی فوق العاده رقابت طلبانه دارد دیگر قابل تحمل نبود، بنابراین وقتی از او درباره اظهارات ونگر پرسیده شد، مورینیو دنده ماشینش را روی خلاص گذاشت و ضامن کلمه هایش را آزاد کرد.
می دانید، آرسن ونگر یک متخصص در ناکامی است. 8 سال بدون کسب یک جام، این یک ناکامی است. اگر من در چلسی چنین عملکردی را از خودم به جای بگذارم، لندن را ترک می کنم و دیگر به آن بر نمی گردم.
در روز روشن، مورینیو با خونسردی به ترور دشمنش پرداخته بود. این اظهارات مورینیو از نظر بسیاری، خیلی شدید بیان شده بود و آن ها اعتقاد داشتند که صداقت بی رحمانه مورینیو، بیش از اندازه کینه جویانه و بد نهادانه است. چند روز بعد از آن مصاحبه، مورینیو همچنان در جو صحبت های ونگر بود. او به من پیام کوتاه داد و گفت:
پس آقای ونگر از چلسی و منچستریونایتد برای انتقال خوان ماتا انتقاد می کند... یک روز او را خارج از زمین فوتبال پیدا می کنم و استخوان صورتش را می شکنم.
چنانچه دور از انتظار نبود، مورینیو چند هفته بعد بار دیگر حمله ای را به ونگر ترتیب داد. آن روز، 22 مارس 2014 بود، روز برگزاری هزارمین تجربه سرمربیگری آرسن ونگر، و خیلی اتفاقی این بازی با دیدار خارج از خانه آرسنال مقابل چلسی همزمان شد. نتیجه نهایی بازی؟ چلسی 6-0 آرسنال!
ونگر به بدترین شکل ممکن تحقیر شده بود، آن قدر شدید که از حضور در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی کنار کشید. عذر او این بود که کادر فنی آرسنال در حال ترک استادیوم بود و او نمی توانست در کنفرانس مطبوعاتی شرکت کند. ژوزه با بهره بردن از این اتفاق، سریعاً به تمسخر ونگر پرداخت و به شوخی گفت:
دفعه بعد که بازی را واگذار کردم، در کنفرانس مطبوعاتی شرکت نخواهم کرد، چون اتوبوس باشگاه منتظر من خواهد بود.
بی رحم، بی پشیمانی، بی حسرت. ونگر به مردی تبدیل شده بود که مورینیو عاشق متنفر بودن از آن بود.
جنگ لفظی این دو در سفر بعدی آرسنال به استمفوردبریج - 5 اوکتبر 2014 - وارد فاز جدیدی شد؛ درگیری فیزیکی. چلسی بازی را با نتیجه 0-2 برد، اما آن دیدار به خاطر یقه به یقه شدن و هل دادن های دو سرمربی در کنار زمین در یادها مانده است.
از ژوزه پرسیدم که در آن صحنه چه اتفاقی افتاد و او گفت: "او از داور می خواست که کارت قرمز نشان بدهد و این کار را در حالی انجام می داد که در محوطه فنی من ایستاده بود. من به او گفتم که به محوطه فنی خودش برود و او من را هل داد. به ونگر گفتم: تو اکنون این کار را کردی و می دانی که من نمی توانم واکنشی نشان دهم. اما یک روز تو را در خیابان خواهم دید."
فکر می کنم ژوزه هیچ وقت درباره درگیری خیابانی با ونگر جدی نبود. او فقط این حرف ها را برای جنجال لفظی و به زبان آوردن کلمات پر طمطراق می زد. بنابراین من در این مورد با شک کردن در مقصود واقعی او، به وی منفعت رساندم. نوشتن یک یادداشت با سرتیتر "بیا مشکلمان را در خیابان حل کنیم" می توانست به یک مطلب بسیار پربازدید بدل شود. به ژوزه گفتم که این مطلب از این روی خوب خواهد بود که نشان می دهد او هیچ حرکت غیر محترمانه ای را از ونگر بر نمی تابد، اما با این وجود تاکید کردم که بهتر این است که بیخیال این داستان بشود. ژوزه حرفم را تایید کرد و گفت: "بله بله، ونگر به دلیل تصویر پاک و محترمانه ای که از او وجود، اکنون در شرایط بدی قرار دارد، اما اگر من کاری که او انجام داد را بکنم، رسانه ها و اتحادیه فوتبال انگلستان من را به قتل خواهند رساند."
آرسن ونگر هنوز هم در رقابت های رسمی موفق به شکست دادن ژوزه مورینیو نشده، اما دیدار کمیونیتی شلید 2015 را با پیروزی در مقابل چلسیِ مورینیو و کسب قهرمانی پشت سر گذاشت.
در ادامه فصل 2015-2014، صحبت های اعجاب آور دیگری را از مورینیو شنیدم. پس از پیروزی 0-5 چلسی در مقابل سوانزی سیتی، به مورینیو پیام کوتاه دادم تا پیروزی تیمش را به او تبریک بگویم، اما او از همان موقع در حال فکر کردن به بازی فردایِ آن روزِ آرسنال مقابل منچسترسیتی بود. او جوابم را این گونه داد: "بله این برد خوبی بود، حالا منتظر باز ی آرسنالِ مزخرف [با لحنی غیر محترمانه تر از مزخرف] هستم". هر دو ما فکر می کردیم که سیتی برنده بازی خواهد بود، اما آرسنال با نتیجه 0-2 برنده بازی شد.
من به ژوزه گفتم که آرسنال در واقع یک حرکت "چلسی وار" را انجام داد و مدل بازی کردن تیم مورینیو را کپی کرد. پاسخ مورینیو در قالب ایمیل، دهان من را باز نگه داشت. او ابتدا به شوخی گفت: "حالا آقای ونگر یک پیشنهاد تمدید قرارداد 5 ساله را دریافت می کند". اما بعد ادعا کرد: " (یکی از بازیکنان آرسنال) یک پیام کوتاه را برای من روانه کرد و گفت که بازیکنان آرسنال در طول هفته خودشان تمرین دهنده خودشان بودند، خودشان برنامه بازی را ریختند. ونگر هیچ کاری نکرد". وقتی من شگفت زدگی ام را از شنیدن این ادعا نشان دادم، او پاسخ داد که اطلاعاتش "100 درصد درست است".
نکته غیر قایل تردید، بیزاری مورینیو از ونگر بود. این را بدون هیچ شکی می توان پذیرفت و ژوزه بارها و بارها از تلاش های آرسنال برای جذب پتر چک با مبلغ 10 میلیون پوند در تابستان 2015 عصبانی شد و به جوش آمد. مورینیو به پول حاصل از این انتقال علاقه ای نداشت. او می خواست که پتر چک را در تیمش نگه دارد، اما تحت سایه تصمیم مالک چلسی - رومن آبراموویچ - قرار گرفت.
مورینیو کلافگی اش را با متهم کردن ونگر به بر هم زدن وضعیت چک نشان داد و خیلی سریع نقشه ای را کشید که در ازای پول حاصل از این انتقال، چند بازیکن جوان ونگر را از او بگیرد یا حداقل تمرکز آن ها را بر هم بزند. مورینیو در ایمیل به من گفت:
آقای ونگر (پتر) چک را می خواهد و به پول فکر می کند. او در اشتباه است. چیزی که من می خواهم، کل کل کردن و قلدری کردن (با لحن غیرمحترمانه تر) با او است. چک را می خواهد؟ باشد، من هم ولکات یا چمبرلین را می خواهم. دروازه بان می خواهد؟ باشد، اما من هم یک بازیکن جوانش را می خواهم. این بازیکن ممکن است در تیم تو مزخرف باشد، اما من می توانم او را به بازیکنی درجه یک تبدیل کنم.
او درست فکر می کرد. مورینیو می توانست ولکات یا اوکسلید-چمبرلین را به بازیکنانی درجه یک تبدیل کند، ستارگانی درجه یک. او می توانست در امری که ونگر در آن ناکام بود به موفقیت برسد. در این مورد اما این مرد فرانسوی داستان بود که خنده آخر را کرد. ونگر توانست پتر چک را بدون از دست دادن هیچ کدام از بازیکن هایش به چنگ آورد و تا پایان 2015، برکنار شدن مورینیو را نیز ببیند.
حضور در یک باشگاه برای تقریبا دو دهه، دستاوردی خارق العاده است. این چیزیست که مورینیو به دنبال آن است، اما شاید هرگز به آن دست نیابد. با این حال، ونگر با تمام ثبات و امنیت کاری در حرفه اش، هرگز نتوانسته است که موفقیت های مورینیو را به دست آورد. در تحلیل نهایی، مورینیو جام را در وهله اول و امنیت کاری را در وهله دوم قرار می دهد.
گفتنیست کتاب جدید ژوزه مورینیو - "بسیار نزدیک و شخصی" - از 29 سپتامبر با قیمت 16.99 پوند منتشر خواهد شد.