طرفداری- شروع حضورش در ترکیب اصلی شاید با تمام هم سن و سالانش فرق داشت... احتمالا انتظار داشت در ابتدا در بازی های کم اهمیت تر بازی کند و رفته رفته در ترکیب جا بیفتد. ولی فشاری زیاد یکباره به او تحمیل شد. بارسلونا شرایطی سخت را در خط دفاعی تجربه می کرد. کاتالان ها در سخت ترین روزهای فصل ابزاری در خط دفاعی نداشتند. بارترا تجربه کافی نداشت و باید نقش مهمی را در سخت ترین روزهای فصل به عهده میگرفت و کسی اهمیتی نمی داد این بار چقدر برای بارترا سنگین است. بارترا بدشانس بود... تجربه اندوزی های او نه در بازی های کم اهمیت کوپا دل ری بلکه در سخت ترین بازی های بارسلونا رقم خورد. مارک فشاری چند برابر حد توان خود تحمل کرد ولی این سختی ها او را در موقعیت فوق العاده ای نسبت به هم سن و سالان خود قرار می داد.

حالا دیگر مارک روز های سخت را پشت سر گذاشته بود و به پختگی لازم برای بازی کردن رسیده بود. ولی مسئولین باشگاه نظر دیگری داشتند. آن ها با تجربه ای که از فصول قبل داشتند چندین مدافع را به خدمت گرفتند به طوری که عملا فرصت چندانی به بارترا برای بازی کردن نمی رسید. حتی مصدومیت فرمایلن هم انچنان به کمک او نیامد. مارک بدشانس بود. زمانی که آماده نبود بیش از توانش از او خواستند و و زمانی که به پختگی رسید پشت سر اسم های دیگر قرار گرفت. شاید زمان تغییر برای او رسیده بود.
خیلی هیجان زده بود. در لورکوزن فصل خوبی داشت و جز اولین اولویت های مورینیو برای خرید های تابستانی چلسی بود. هیجان زده بود که میتواند برای عناوین مهم بجنگد و از ابتدا هم این را نشان داد. در تیمی که ماتا و ویلیان در ابتدا نیمکت نشین بودند شورله توانست عملکرد خوبی داشته باشد. اما در ادامه جایگاه ثابتش را رفته رفته از دست داد اما همچنان مهره قابل اتکایی برای چلسی بود. در مقابل پاریس درخشید و با چلسی تا نیمه نهایی لیگ قهرمانان پیش رفت. آن فصل بدون عنوان ماندند اما اندره مطمئن بود سال بعد تطبیق بذیری اش با لیگ انگلستان بیشتر شده و موفقیت های او و چلسی بیشتر خواهد شد. سال بعد چلسی فوق العاده بود. اما در این چلسی فوق العاده جایی برای شورله نبود. اندره با کارنامه ای نه چندان خوب از لیگ انگلیس به آلمان بازگشت. اندره امیدوار بود در ولفسبورگ شرایط بهتر باشد. او توان بازی در نود دقیقه را نداشت. اما خودش را به عنوان بازیکنی که توان تغییر جریان بازی را دارد اثبات کرد.
آندره در جام جهانی خودش را به بهترین گزینه برای تعویض بدل کرد و هر بار که وارد زمین می شد تفاوت ها را رقم میزد. عملکردی که پایانی فوق العاده برای او و آلمان داشت. فصل جدید از نظر تیمی چیزی نبود که شورله انتظارش را میکشید. آن ها تیم هشتم بوندس لیگا شدند. و این به معنی عدم حضور شورله و هم تیمی هایش در تورنومنت های اروپایی بود. ناامید کننده است. شاید زمان تغییر برای او رسیده بود.

دنیا به کامش بود. رسانه های آلمانی با اشتیاق از او می نوشتند و با اطمینان از آینده درخشانش حرف میزدند. درخشش او سرانجام توجه بایرنی ها را جلب کرد و ماریو هم نتوانست به این بیشنهاد نه بگوید. گوتسه هیجان زده بود. قرار بود به بایرن برود و با گواردیولای نابغه کار کند. همه با هیجان درباره مسی جدیدی حرف میزدند که قرار بود ببینند.
ولی انگار گوتسه و گواردیولا برای هم ساخته نشده بودند. نه گوتسه قهرمان تیم گواردیولا بود نه گواردیولا کسی بود که به رویاهای ماریو جامه عمل بپوشاند. اما انگار هیچکس نمیخواست این موضوع را هضم کند.همگان امیدوار بودند فصل جدید همه چیز برای ماریو متفاوت باشد. ماریو در جام جهانی قهرمان آلمانی ها شد تا همه را به فصل بعد خود امیدوار کند اما باز هم چیزی نبود که زمان ترک وست فالن انتظارش را میکشید. سه سال انتظار و تلاش او را خسته کرده بود. شاید زمان تغییر برای او رسیده بود.

شاید برای هر سه نفر آن ها تماس از سوی باشگاه دورتموند بهترین خبر بود. اندره مارک و ماریو به شدت نیاز به یک تغییر جدی در فوتبال خود داشتند و این که آن تغییر نامش دورتموند باشد فوق العاده است. هر سه نیاز به اثبات خود دارند و حالا بهترین فرصت نصیبشان شده تا برای یک مربی بزرگ در تیمی بزرگ تر و در مقابل بزرگ ترین رقیب ممکن بازی کنند. فرصتی که شاید دیگر نصیبشان نشود.