طرفداری- رونمایی از لباس فرم کاروان ایران در المپیک ریو 2016 از همان لحظه های اول حاشیه ساز بود و انتقادات از طراحی و رنگ بندی این لباس ها به حدی بود که چند ساعت پس از مراسم رونمایی، کمیته ملی المپیک با صدور بیانیه ای اعلام نمود که در راستای توجه به انتقادات، دستور بازنگری در طراحی و رنگ بندی این لباس ها را صادر کرده است. این ماجرا این گونه آغاز شد و با مصاحبه های طراح لباس های فوق که از طراحی و رنگ بندی آنها دفاع کرده بود ادامه یافت و با ایجاد کمپین هایی که یکی از آنها این روزها سر و صدای زیادی هم به خود گرفته و اهداف جالبی نیز در پس آن دیده می شود وارد فاز جدیدی شد.
یکی از کمپین هایی که در این رابطه ایجاد شده، کمپینی با نام "انتخاب من" می باشد که فردی به نام کامران بختیاری این روزها به واسطه ایجاد آن به چهره شناخته شده ای در فضاهای مجازی تبدیل شده است. در حالی که هدف اصلی این کمپین در ابتدای راه اندازی، رساندن اعتراض مردم نسبت به لباس های طراحی شده به گوش مسئولین اعلام شده بود، رفته رفته مشخص گردید که هدف یاد شده تنها ظاهر قضیه بوده و در پس ایجاد این کمپین اهداف دیگری نیز نهفته است که فراتر از هدف ملی و مردمی، رنگ و بوی اهداف و منافع شخصی را به خود گرفته است. در حالی که کمتر از یک هفته از ایجاد کمپین یاد شده می گذرد حدود پنج هزار نفر تصویر مربوط به این کمپین را با هشتگ "انتخاب من" در فضای مجازی به اشتراک گذاشته اند و این در حالی است که اکثر این افراد تنها با هدف اعتراض دست به این کار زده اند و از هدفی به نام تبلیغات ناخواسته ای که با این کار گسترده در حال انجام است بی خبر می باشند. جالب اینجاست با وجود مثمر ثمر بود ایجاد کمپین در شناخته شدن کامران بختیاری و طرح پیشنهادی اش برای لباس کاروان ایران که به دیدار وی با کیومرث هاشمی منجر شده است، خود این طراح کماکان کمپین خود را صرفا یک کمپین انتقادی بدون هیچ هدف شخصی معرفی می کند!
در ادامه این مطلب نگاهی داریم به چند دلیل که ما را به ایجاد این کمپین و اتفاقاتی که به دنبال آن در حال رخ دادن است اندکی غیر خوش بین می کند:
1- کمپین "انتخاب من" همان گونه که در ابتدای مطلب نیز به آن پرداخته شد کمپینی با هدف اعتراضی بود که هدف از آن رساندن اعتراض مردم نسبت به لباس های طراحی شده برای کاروان المپیک ریو عنوان شده بود و قرار بر این بود که هر کس تصویر طرح پیشنهادی خود را با هشتگ متحد "انتخاب من" به اشتراک بگذارد اما خواسته یا ناخواسته در عرض چند روز فضاهای مجازی پر شد از یک عکس واحد که روی آن طرح کامران بختیاری نقش بسته بود و زیر آن هشتگ "انتخاب من" وجود داشت! تا زمان نگارش این مطلب، تعداد این تصاویر واحد به اشتراک گذاشته شده به فراتر 5 هزار رسیده و در طی هر ساعت به تعداد آن افزوده می شود و خیلی راحت، شیک و مجلسی طرح های موسس کمپین "انتخاب من" به نام اعتراض به طرح تولید رونمایی شده کمیته ملی المپیک و با هدف تبلیغ و هر چه بیشتر دیده شدن این طرح ها در حال انتشار در فضای مجازی است.
2- در این که طراحی لباس کاروان المپیک ایران برای المپیک ریو 2016 پر از عیب و انتقاد است و حتی رنگ بندی آن نیز چندان خوشایند نیست، هیچ شکی وجود ندارد اما بهتر است نگاهی هم به طرج پیشنهادی دوست عزیزی که کمپین "انتخاب من" را راه اندازی کرده است داشته باشیم. در تصویر فوق که مربوط به طرح پیشنهادی کامران بختیاری می باشد، لباس هایی را مشاهده می کنیم که از لحاظ پتانسیل مورد انتقاد قرار گرفتن کم از لباس های رونمایی شده توسط کمیته ملی المپیک ندارد! دوست طراحی که با ایجاد کمپین انتقادی موجی را در جهت منفی به سمت لباس های رونمایی شده توسط کمیته ملی المپیک و در راستای تبلیغ لباس های طراحی شده توسط خودش ایجاد کرده شاید زمانی که در دوران دبستان حضور داشت قصه لباس پادشاه را از مادربزرگش شنیده است که در آن لباسی طراحی شده بود که فقط حلال زاده ها می توانستند آن را ببینند! حال داستان ایجاد کمپین و تبلیغ لباس طراحی شده با قصد جایگزین شدن آن به جای لباس های معرفی شده دقیقا در حال تداعی کردن همین داستان است. لباس هایی که دوست طراح مان به عنوان "انتخاب من" توسط کاربران اینترنتی در حال پخش کردنش هست لباسی هایی هستند که با دیدن شان قبل از هر چیز صحنه ای از یک سیرک و قفس شیر برایمان تداعی می شود ولی نه ریو سیرک است و نه ورزشکاران ما ...! بدون شک زمانی که دست به انتقاد می زنیم بایستی دلیلی محکم به همراه پیشنهادی بهتر داشته باشیم، پیشنهادی که طرف مقابل را در مرتکب شدن به اشتباهش مطمئن کند. کامران بختیاری که لباس های طراحی شده اش را انتخاب مردم ایران می داند و آنها را جایگزینی برای لباس های قبلی می داند بهتر نگاهی هم به این تصاویر که در ادامه مطلب از آنها استفاده شده داشته باشد که مربوط به لباس کاروان های کشورهای مختلف در المپیک ریو 2016 می باشد.
3-بیایید فرض کنیم که طرح پاک کن دو رنگ اولیه ارائه نمی شد و طرح اول این ها بود، آیا آن موقع هم برخی موضع سرسختانه داشتند که این طرح در سطح کاروان ورزشی ایران است؟ صرفا توالی افتضاح و بد این حس را به وجود آورده است که با گزینه خوب طرف هستیم.
4- نکته مهمی که باید به آن اشاره کنیم، پست اخیر کامران بختیاری در اینستاگرام می باشد که در آن خبر از دیدارش با کیومرث هاشمی و توافق برای تولید لباس های کاروان ایران توسط کمپانی وی داده شده است و این بعنی تیری که دوست مان به خوبی راهی هدف کرده است، چیزی شبیه گرفتن ماهی از آب گل آلود یا بهتراز بگوییم گل آلود کردن آب برای گرفتن ماهی...! اساسا سوالی که مطرح است این است که آقای هاشمی طبا اصلا نباید به مسئله مد و لباس ورود کند! ایشان یک مدیر سطح کلان ورزش محسوب می شود و این کار باید به دیگران سپرده شود که تشخیص دهند یک لباس از حیث زیبایی شناختی و رسمیت در سطح یک کاروان مهم ورزشی می باشد یا خیر.
5-نکته مهم باز هم دوگانه بد و بدتر است. بسیاری از انتخاب های ما در شرایط حساس بین بد و بدتر می باشد. به طور مثال در انتخابات های سیاسی داخل و خارج بارها این اتفاق رخ داده است. هم اکنون در امریکا بین دانلد ترامپ و هیلاری کلینتون وضعیت به شکلیست که کلینتون که خود هزاران مشکل خطرناک دارد به عنوان گزینه بد در مقابل ترامپ که گزینه بدتر است قرار گرفته است. اما ما در مسئله مد و لباس اینقدر فقیر نیستیم که بین دو گزینه بد و بدتر خودمان را محصور کنیم. آیا در ساختمان پلاسکوی خیابان جمهوری بهتر از این طرح یافت نمی شود؟ خیلی نیاز نیست راه دوری برویم!
از طرفی صرفا یک کاروان یک لباس رسمی یا فرهنگی خود را می پوشد و رژه می رود. ما در شوی فشن نیستیم در المپیک هستیم و باید حس متانت و وقار را به کشورهای دیگر منتقل کنیم.
سوال مهم: آیا طرح بهتری از این در کشور موجود نیست که همین الآن آماده باشد؟ جواب قطعا بله است.
باقی ماجرا از زبان عاطفه ملکی، فارغ التحصیل طراحی صنعتی از دانشگاه هنر:
6-مشکل دیگر و اصلی ما اینجاست که هر ساله دانشگاه های هنر در رشته طراحی لباس و طراحی پارچه فارغ التحصیل های زیادی تحویل جامعه می دهند. اما متاسفانه اکثر افراد یا جذب بازار های کار حرفه ای نمی شوند (نهایتا یک تولیدی کوچک) یا در رشته دیگری مشغول به کار می شوند یا از ایران مهاجرت می کنند و اتفاقا خیلی هم موفق ظاهر می شوند.
اما بسیاری از افراد بدون داشتن تحصیلات آکادمیک هنر و دانش زیبایی شناسی هنری که در غرب شاخه بسیار مهمی به حساب می آید و البته داشتن تجربیات لازم، صرفا به دلیل داشتن رابطه قوی و یا پول پدر جان می توانند استودیو، آتلیه، مزون، گالری و... تاسیس کنند! و متاسفانه این افراد بدون علم زیبایی شناسی به صرف آشنایی، یا داشتن صفحات اینترنتی با فالوئرهای زیاد و هوادارانی به سبک هواداران تتلیتی و ارتش بهنوشی خیلی معروف می شوند و کارهای مهمی مثل همین لباس و یونیفرم کاروان ورزشی به عهده آن ها گذاشته می شود. با نگاه به صفحه کامران بختیاری در حد دانش اندک یک فرد فعال حوزه طراحی پی می بریم که کلا طراح لباس های سری دوم نه در زمینه طراحی لباس های ورزشی سابقه دارند، نه حتی کمترین جست و جویی را در لباس کشور های دیگر انجام داده اند که الهام بگیرند و با افتخار عنوان کردند که این طرح را همین الان تند و تند زدم! ما به عنوان طراح موظف هستیم قبل از انجام هر کاری به آرشیو کاملی که در هر زمینه هنری موجود هست رجوع کنیم و استاندارد ها را رعایت کنیم. درست است که هنر یه مقوله احساسی و ادراکی هست اما در همین زمینه هم باید استاندارد ها را رعایت کرد.
آوانگارد بودن اینجا، جایگاهی ندارد، هر چیز جایی دارد و هر نکته مکانی دارد.
این لباس ها در اولین مرتبه بدون اینکه کسی عنوان کند که برای المپیک می باشد، باید در اولین نگاه ورزشی بودن را منتقل کند. یعنی فرضا من اگر این لباس رو به شمای نوعی که از همه جا بی خبر هستی یک دفعه نشان دهم، بدون اینکه صحبتی کنم شما باید خودت در اولین نگاه حس ورزش و یک کاروان ورزشی را دریافت کنید. این نکته خیلی خیلی مهم هست نه فقط در طراحی لباس حتی در طراحی هر محصولی باید رعایت شود. مثلا شما یک خودرو اسپرت را با یک خودرو کلاسیک مقایسه کنید.اصلا از ظاهرشان مشخص هست که هر کدام برای چه کاری مناسب هستند.
این طرح به صورت مشابه برای یک مسابقه خوانندگی در کشور استفاده شده که استفاده در آن مکان به جا بوده ولی برای کاروان خیر!
نکته دوم اشتباه کردن در استفاده از خطوط نستعلیق هست صدها المان و سمبل وجود دارد برای القای حس ایرانی بودن که انقدر توی ذوق نزند. از طرفی حتی بیت شعر روی لباس ها "کلبه احزان شود" می باشد که حتی حداقل جست و جو در مورد ورزش ما را به "ز ورزش بود مرد را راستی، ز سستی کژی زاید و کاستی" می رساند و این بی سلیقگی در این حد بوده است.
از طرفی استفاده زیاد و نامناسب از رنگ پرچم ایران بر روی لباس هست. اصلا نیازی به این حجم از رنگ نیست. این بخش است که به جای القای حس سنگینی و متانت پرچم مقدس کشور، بیشتر حس سیرک را از رنگ های زیاد و جیغ القا می کند!
نگاهی به لباس سایر کاروان های ورزشی:
و عکس پایانی از استاد عباس قادری که می توانست طراح لباس های المپیکی ما باشد!