Syd Barrettاتاق فیلم بدی ـست! آنقدر بد که میخواستم همان وسطای کار همه چیز را رها کرده و Alt F4 را بزنم ... ارتباط مادر و جک در ابتدای فیلم باورپذیر است اما همینکه متوجه میشویم جک پنج ساله بیرون از این اتاق را ندیده و مادرش هفت سال است در اینجا مبحوس شده و تن به خواسته های شهوانی یک دزد پیر میدهد داستان برایم عجیب و غریب شد! حتی عجیب و غریبتر از سانس فیکشن های درپیتی هالیوود! اصلا قبول که یک دختر بالغ میتواند برای دیدن سگ یک پیرمرد (نیک پیر) گول بخورد و وارد یک اتاق هم بشود ... اما هفت سال زندگی کردنش در آن اتاق به قدری هندی ـست که با هر عقل عقب مانده ای هم سوال پیش می آید که این زن، چگونه دو سال ابتدایی را بدون هیچ فردی آنجا میگذراند، و منتظر تجاوز پیرمرد تا شب به در و دیوار اتاق مینگرد! از نظر روانی پس از این اتفاق حداکثر دو تا سه هفته زمان خواهد برد که زن یا خود یا پیرمرد را در خواب به کشتن دهد! از افسردگی تحمیل شده فیلمساز هم نمیتوان به سرعت گذشت! او چهره ای سرد و دلنچسب از مادر داستان نشان میدهد اما این افسردگی نیست برادر من! گفتن عامدانه اینکه میخواستم نیک را بکشم هم هندی و غیر قابل باور است! بگذیرم و برسیم به حامله شدن! نیازهای دوره بارداری و تولد که هیچ کدام توضیح داده نمیشود و جک همان اول فیلم قرار است این ها را برایمان تعریف کند! که چه اندازه هم بیرون از فیلم و عذاب دهنده بود! جک به دنیا آمد! قطعا نوزاد نیاز به مراقبتهای ویژه دارد اما به صورت سنتی و معجزه گرایانه زنده میمداند! واکسناسیون هایش هم که بگذیرم ... اما جالبی که اینجا بود که بالاخره جک در پنج سالگی یک بار تب میکند! اینجا بود که دوست داشتم Alt F4 را زده و فیلم را تمام کنم! مگر این پسر پنج سال تمام بدون تب سپری کرده که حالا نیک پیر او را به بیمارستان ببرد! اصلا قبول ...نیمه مدرن این فیلم چرا انقدر مزخرف بود؟ چرا باید نیک به مرده پسر خودش نگاه نی اندازد! بابا مگر قرار است گلابی خاک کنی که لای آن فرش را نگاه نمی اندازی؟ به ناشیانه ترین شکل ممکن جنازه را هم پشت وانت میگذاری و سوت زنان به دل شهر میزنی؟ بعد هم پسر بچه به یک باره سرگیجه میگیرد! نمیفهمم چرا؟ چرا نیک نباید به زور بچه را وادار به رفتن درون وانت نکند! زورش را نداشت؟ پس چطور زور مادرش را دارد؟ پسرک که با سگ خیالی اش حرف میزند چرا در ارتباط با مردم لکنت زبان گرفته و ادبیات را به کل فراموش میکند! راستی تعریفش از جنگل و ماشین و آسمان هم بماند! چطور همه اینها را بدون دیدن درک کرده کاش حتی هندی بود! ولی اینکه برای آدم فضایی ها پشت هواگیر اتاق اربده میزند و برای آدم های عادی زبانش را در کام میگیرد کمی تخیلی نیست؟ این پسری که تا دیروز روی تخت ملق میزد و به بالا و پایین میپرید و سر و کول برای میز و صندلی ها نگذاشته بود یهو از پله بالا و پایین رفتن برایش شبیه به خنثی کردن بمب میشود؟! چون احتمالا پله ندیده بوده! این فیلم آنقدر پر از ابهام و دروغ است که توقع داشتم نیک پیر هم اسمش علی میبود و او را یک ایرانی تبعه آمریکا مینامیدند ... البته این مدلی بیشتر برای اسکار گرفتن شانس داشت!
از تصویربرداری تهوع آور و بدون ایده میگذریم! از شخصیت ها ساخته نشده هم همینطور! کلا از همه چیز میگذریم تا بیش از این به فیلم بد و بیراه نگویم! نمره بنده 0 از 4 و شانس در اسکار برای این فیلم را هم 1 از 10 میدانم ... بعنی تقریبا هیچ شانسی برای بردن جایزه بهترین فیلم ندارد! مگر اینکه آکادمی هنرهای تصویری آمریکا دوباره شاهکار کند ..
متن کپیه ولی حرف دل منه