طرفداری- به جز تحسین تیم ملی آلمان، چه کار دیگری می توان انجام داد؟ یک تیم ملی فوتبال بسیار بزرگ که در فراسوی زمان، پیشرفت کرده و هم اکنون قهرمان جهان است.
آلمان را باید در صف بهترین ها قرار داد، یوگی لوو سال ها تلاش کرده تا شاگردانش را به یک سبک مشخص انس بدهد. من در فصل آینده در کشور آلمان با تیم بایرن مونیخ کار خواهم کرد و تعدادی از بازیکنان فصل بعد من، در حال حاضر زیر نظر یوگی لوو در تیم ملی حضور دارند، آنها بخشی از تیم ملی آلمان نیستند بلکه ضرورتاً قلب تیم ملی محسوب می شوند.
مانوئل نویز، جروم بواتنگ، متس هوملس، تونی کروس، توماس مولر و مسوت اوزیل همگی بازیکن های بزرگی هستند که اساس تیم ملی آلمان را تشکیل می دهند، همان چیزی که تغییر نمی یابد و بر مبنای کیفیت، تجربه و قابلیت های فردی بنا نهاده شده است. آنها همان طور که در گذشته نیز نشان داده اند، این قابلیت و توانایی را دارند که خود را از زیر فشار بیرون بیاورند. این همان قابلیتی است که «یوگی» به خوبی پیاده کرده است. او موفق شده که تیم خود را تبدیل به آن دسته از تیم هایی بکند که در لحظات دشوار بازی، به خوبی از میان مشکلات درون زمین عبور کرده و به ساحل آرامش برسد.
به ندرت در طول حرفه یک مربی (اگر خوش شانس باشد) می توان دید که یک ترکیب کامل و یک جنس جور از بازیکنان، با یک تاریخ مشترک و با یک هدف مشترک در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. مشاهده چنین واقعیتی، بسیار هیجان انگیز است. این همان هنری بوده که «یوگی» قادر به اجرای آن شده و به او کمک کرده تا به دستاوردهای زیادی برسد.
ما می دانستیم که چه نوع آلمانی را می خواهیم در یورو ببینیم، اما پرسش دیگری هم وجود دارد؛ آیا آنها را می توان متوقف نمود؟ آلمان بازی را کنترل می کند. کروس سرعت تیم را تنظیم می کند. سپس آنها تیم حریف را درون زمین، بیشتر و بیشتر تحت فشار قرار می دهند تا این که به طور ناگهان، انفجاری از پاسکاری ها به وجود آمده و آن گاه به راحتی از شما عبور می کنند. خیلی ساده است و در عین بسیار دشوار است که بتوان ابتکار عمل را از دست آنها گرفت.
آلمان مدت های مدیدی است که از این روش استفاده می کند. تا آنجایی که به خاطر دارم، پس از فینال جام جهانی 2006 ،تیم ملی آلمان شروع به پیشرفت کرد. شش بازیکن آلمان که در فینال مسابقات قهرمانی زیر 21 ساله های اروپا در ترکیب اصلی این تیم حضور داشته و مقابل انگلیس به میدان رفتند و قهرمان شدند، اکنون عضو این تیم یوگی لوو در یورو 2016 هستند. همین واقعیت، یک پیشرفت و موفقیت غیر قابل باور برای آنها محسوب می شود چرا که اگر خیلی خوش شانس باشید، شاید یک یا دو بازیکن از رده پایه بتوانند به بالاترین حد در تیم ملی بزرگسالان برسند.
به همین دلیل است که اعتقاد دارم بازیکنان جوان انگلیسی نیز از شانس پیشرفت و کسب موفقیت برخوردارند اما قضیه آنها کمی متفاوت است.
چیزی که درباره آلمان وجود دارد این است که هر باشگاه یا هر کشوری اگر نتواند بازیکن خوب به اندازه کافی تولید نماید، از چرخه خارج می شود. این حقیقتی است که اتفاق می افتد. مطمئن هستم که حتی در آلمان که بیش از هر کشور دیگری قادر به تولید بازیکن های خوب می باشد، بارها مجبور گشته اند تا به سراغ تیم های جوانان خود رفته و دلواپس شده اند که آیا این بازیکنان جوان از توانایی های لازم برای جانشینی بازیکنان مسن تر برخوردار هستند یا نه.
البته فوتبال به جز تولید تعداد زیاد بازیکنان جوان و با کیفیت، به عوامل بسیار دیگری نیز بستگی دارد. فوتبال به ساختن یک مخلوط مناسب از داشته های شما نیز وابسته است. فوتبال به انرژی و توان داخل زمین یک مشت بچه های جوان بستگی دارد. پس از این موارد، هر تیمی به یک نفر مثل دروازه بان 38 ساله ایتالیا هم نیاز پیدا خواهد کرد، یک بازیکن با ارزش. یا هر بازیکنی که با تجربه باشد، تجربه آندره بارزالی و جورجو کیلینی در سومین دهه از عمرشان و لئوناردو بونوچی 29 ساله.
همه چیز تکنیک و استعداد نیست، اگر چه شما نیازی مبرم به آن دارید. شما همچنین باید به قدرت روحی و تجربه خودتان نیز تکیه کنید. آیا می دانید که چه طور باید پیروز شوید؟ آیا می دانید که وقتی همه چیز بر خلاف میل شماست و اوضاع بد پیش می رود، باید چه کار کنید؟ درست در همین لحظه است که آلمان دارای ترکیبی از بازیکنانی می باشد که همه این فاکتورها را با هم دارند! آنها به طور نفر به نفر از ایتالیا بهتر هستند اما این امر باعث توقف ایتالیا مقابل اسپانیا نشد.
وقتی که من باشگاه بایرن مونیخ را از نزدیک دیدم، باشگاهی با سازمان دهی و فوق العاده را یافتم و برای شروع کار خود بی صبرانه انتظار می کشم. فوتبال آلمان و بایرن متفاوت هستند. این فوتبال با تکیه بر بازیکنان سابق اداره می شود، مانند کارل هاینتس رومینیگه. وقتی که کارل در اینتر میلان بود، من عضو تیم رم بودم و ما به عنوان بازیکن، چند بار در مقابل یکدیگر قرار گرفتیم و شاید هم حتی با پیراهن های تیم ملی کشورمان! آیا هنگامی که من مقابل رئیس آینده خود بازی می کردم، به او ضربه می زدم؟ البته که می زدم. این کار من بود.
من با تعداد زیادی از آدم های خوب طی دوران مربیگری ام در باشگاه های مختلف کار کرده ام. از مالکان باشگاه ها گرفته تا رؤسا، مدیران، مدیر عامل و ... . به عنوان یک مربی، بسیار مهم است که شما بتوانید کارها و وظایف مختلف را درک کرده و متوجه شوید که همگی آنها، یک نقش عمده را در پیشبرد اهداف یک باشگاه فوتبال بر عهده دارند.
همان طور که بازیکنان سابق برای پیشبرد یک باشگاه در کنار یکدیگر قرار گرفته اند، ما نیز وظایفی داریم اما با اندکی تفاوت. ما یکدیگر را می فهمیم چون تجربه ای مشترک داریم ولی هنوز هم باید برای همگرایی بهتر تلاش کنیم. من بسیار خوشحالم از این که در فوتبال کشوری کار می کنم که بازیکنان بسیار خوبی را تولید می کند.
من منتظر هستم تا با جدیدترین خرید باشگاه از بنفیکا، یعنی رناتو سانچز جوان کار کنم. از تماشای بازی او در یورو لذت می برم. او بسیار سریع است هم در پا و هم در مغز. این پسر یک شخصیت واقعی را درون زمین به نمایش می گذارد و شما می توانید از دور نیز به طور مستقیم او را دیده و درک کنید که البته برای حضور در باشگاهی مثل بایرن مونیخ، چنین شخصیتی لازم است.
البته که دلم می خواهد ایتالیا در بازی شهر بوردو، به پیروزی دست یابد. ایتالیا باید در بهترین فُرم ممکن باشد. من برای تقویت زبان آلمانی، این بازی را از تلویزیون آلمان تماشا خواهم کرد. من با جدیت تمام مشغول یادگیری زبان آلمانی هستم ولی خدای من، این زبان حتی از انگلیسی هم سخت تر است!
می خواهم به محضی که امکان دارد، آلمانی را یاد گرفته و حتی در اولین کنفرانس مطبوعاتی ام، قادر به تکلم باشم. بدون شک در حال تلاش برای صحبت کردن به زبان آلمانی هستم ولی شاید کسی نتواند درکم کند که تا چه حد این کار دشوار است. از طرف دیگر، برخی از بازیکنان به زبان اسپانیایی یا انگلیسی صحبت می کنند که این برای من یک شانس بزرگ خواهد بود تا بتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم.
می دانم که در یکی از با شکوه ترین مقطع تاریخ فوتبال آلمان، مشغول به کار در این کشور شده ام و به همین دلیل بسیار هیجان زده هستم. آنها ملتی هستند با دستاوردهای بزرگ در زمین فوتبال اما در درجه اول، هنوز هم باید ایتالیا را شکست بدهند!
تاریخچه بازی ایتالیا-آلمان