طرفداری- روایات دو خطی داستان را همه میدانیم. افرادی حقوق میگیرند و کیفیتی عرضه نمیکنند. رزومه بعضی از گزارشگران سازمان صدا و سیما به بلندی سریالهای طنزی مانند Friends و Simpsons است. اسمش را اشتباه فنی و اشکال از منبع اطلاعاتی میگذارند. بگذریم که همکاران خودشان دستشان میاندازند و بعد هم جریان بیانیه و جاده خاکی و بقیه ماست مالیهای معروف مردم این سرزمین.
این نوشته میخواهد جلو خفه کردن انتقاد را بگیرد. چرا آقای گزارشگر زیر ذره بین را طرفداری جا انداخت. دلیلش یک جمله بیشتر نیست؛ ما پول ماست میدهیم اما مرگ موش به ما میدهند. سالها است با لقب و عنوان و سنّ جوان ترها را ساکت کردند. گزارشگر این سازمان در روزنامه این مملکت ادعا میکند چرا نباید اطلاعات ایشان از ژوزه مورینیو بیشتر باشد؟ سوال مجموعه طرفداری در" بخش آقای گزارشگر زیر ذره بین" این است که چرا یک نوجوان ۱۵ ساله نتواند اطلاعات شما را به چالش بکشد؟ حالا که منبع هر دو شما ویکیپدیا است!
این قضیه فقط مربوط به داخل نیست. در تمام دنیا اگر شما پولی بابت گزارش یک بازی میگیرید، باید بهترین کیفیت را ارائه کنید. چرا کسی از مارتین تیلور انتقاد نمیکند. ایشان با ۷۰ سال سنّ چرا تپق نمیزند؟ بی نقض بودن ایشان نه به سنّ تیلور ربطی دارد نه به داشتن مدرک آسیایی نه به مربیگری در سطوح مختلف. زمانی که گزارشگران صدا سیما در برنامه "آقای گزارشگر" جوان ۱۷ ساله را به خاطر نداشتن "دایره واژگان" مختلف زیر سوال بردند، آیا به گزارش خودشان نگاهی انداختند. ۹۰% از گزارشگران صدا سیما پس از ورود توپ به درون دروازه از "توی دروازه" استفاده میکنند؟ آیا نیاز است ما اینجا دایره واژگان امثال مارتین تیلور، روی هادسون و یا نمونههای عربی را لیست کنیم؟
از آن سو، کسی دلبستهٔ ظاهر و روزمه این افراد نیست. نمونه سلاخی شده این افراد مایکل اوون است. آخرین برنده انگلیسی توپ طلا، یا به بیانی دیگر؛ تنها بریتانیایی این جایزه در سه دهه اخیر. گزارشگر بد BT اسپورت که ما را بد جوری یاد یکی از آدمهای همین حوالی میاندازد. چند نمونه از اکتشافت ایشان را مرور میکنیم و بعد به واکنش مردم میپردازیم. مردمی که "پول" دادند و انتظار "کیفیت" دارند؛
شما باید گل بزنید. در غیر صورت بازی را نمیبرید
آرنج بازیکن حریف به صورت این بازیکن خورد. برای من خطایی رخ نداده است
حرکت خوب اما ضعیفی بود. اگه بدونید منظورم چیه
این حرکت به سادگییِ، سادگی است
چه احساس خوبیه که مربی باشی و یک نفر را تعویض کنی
این توپ اگر از خط عبور میکرد، گل میشد
روند خوبی را دارند و همینطور روند بدی را. متوجه منظورم می شوید؟
باید به چشم های خود باور داشته باشید، اینطور نیست؟
باید بازیکنانی داشته باشید که گل ها را به ثمر برسانند. تنها اینطور پیروز می شوید.
هر کس گل بیشتری بزند، بازی را میبرد
این جملات برای شما آشنا نیست. یاد کسی نمیافتید؟ حالا به انتقادات بعضی از مشترکان BT اسپورت که "پول" اشتراک دادند، نگاهی میاندازیم؛
مایکل اوون درباره ممفیس: او شبیه فوتبالیست ها است.
مایکل اوون درباره ممفیس: او شبیه فوتبالیست ها است. نه؟
اره، شاید به خاطر اینه که اون واقعا یه فوتبالیسته مایکل...
بی تی اسپورت: به پوشش اختصاصی چمپیونزلیگ خوش امدید
واکنش هوادران: ایول
بی تی اسپورت: با مایکل اوون
واکنش هوادران...
"فلینی سس خردله"
دلیل ۱۲۴۶ ام برای اینکه چرا مایکل اوون نباید کارشناس ورزشی باشه
جدا مایکل اوون الان گفت که فلینی شبیه سس خردل توی یه قوطیه؟
مایکل اوون در مورد فلینی
توپ رو بنداز توی قوطی و روی سرش و اون واستون سس خردل میشه
اوون: منچستر یونایتد فقط نیاز داره یه گل بیشتر از شفیلد یونایتد بزنه تا بازی رو ببره
اوون: اگه یه ذره بارون بیاد، زمینو خیس میکنه
وقتی منچستر یونایتد بازی داره و گزارش بازی با مایکل اوونه
بهترین قسمت دیدن فوتبال از BT اسپورت اونجاشه که میری توییت های ضد مایکل اوون رو سرچ میکنی
حتی پیش آمده که دیر برای گزارش یک بازی به استادیوم برسد، استرلینگ را از مسوت اوزیل بهتر ارزیابی کند یا چند هفته پس از معرفی به عنوان سفیر باشگاه لیورپول، قرمزها را هم ردیف رئال و بارسلونا به عنوان بزرگترین باشگاه های اروپا قرار دهد.
آیا این انتقاد ها، تنها مربوط به مردی که با افتخار اعلام کرده که تنها هشت فیلم در زندگی اش دیده و سال هاست کتابی را به اتمام نرسانده، می شود؟ خیر. او رقبای خسته کننده زیادی دارد که به مانند او پیراهن تیم ملی کشورش را بر تن کرده اند و حداقل در خصوص گلن هادل، ستاره آن بوده اند.
"خدا می داند چه کاری در زندگی قبلی انجام داده ایم که ..." می شود نام عمده گزارشگران سیما را هم در همین شبکه اجتماعی جست و جو کرد و به نتایجی مشابه رسید.
جدا از بیان واضحات و گزارش های خسته کننده، به حادثه دیگری هم بر می خوریم. در سال 2011 بود که اندی گری و ریچارد کیز به دلیل نظراتی که تبعیض جنسی، نامیده شد با وجود سال ها سابقه موفق از اسکای اسپورتس اخراج شدند. آن ها کمی بعد تر به رسانه ای بسیار سطح پایین تر مانند تاک اسپورت قرارداد بستند.
می بینید که ما آنچنان هم با مردم انگلستان اختلافات فرهنگی نداریم. هر دو بعد از شنیدن بعضی از گزارشها میخواهیم سرمان را به میز بکوبیم. هیچکس هیچ دشمنی با اوون و سایرین ندارد. رزومه بازیگری آن ها افتخار کم ندارد. با این حال هیچکس حاضر نیست که عرق بریزد و مالیات و حقوق بدهد و در تلویزیون بارش باران وزیدن بگیرد. تجربه از استمرار می آید. تجربه از حضور و دادن میکروفون به فردی با سواد تر و جوان تر می آید. و قول می دهیم تفاوت های "زبانی که می گیرد" و اشتباهات کلامی که از "ناشی گری" می آید را تاب بیاوریم اما فجایعی مانند امیر دولاب و داستان اخیر، جای دفاع ندارد. زمانی بود که باور می کردیم دانمارک*، بازیکنی به اسم "دن مارک" دارد، اما سال ها از آن روزها گذشته و حالا در دنیای دیگری زندگی می کنیم. پس یا آپدیت و بهتر شوید و یا انتقادات مخاطبان مطلع دنیای نسبتا آزاد مجازی را تاب بیاورید.
* در جریان یورو 92 بود که بهرام شفیع، نام بازیکن تیم ملی دانمارک را از نوشته ای که زیرنویس شده بود، دِن مارک اعلام کرد.