Justified
اگه اول صبح يه آدم عوضي رو ببيني ، يه آدم عوضي رو ديدي
ولي اگه تمام روز به آدم هاي عوضي بر بخوري ، پس خودت يه آدم عوضي هستي!
شب يلدا (کيومرث پوراحمد)
حامد(محمدرضا فروتن) چيه برادر؟! جشن تولده. ممنوعه؟ زن بي*حجاب نداريم. زن با حجابم نداريم. مرد بي*غيرت نداريم. مرد با غيرتم نداريم. نوار مبتذل نداريم. ماهواره نداريم. صور قبيحه نداريم. حشيش، گرس، ترياک، ذغال خوب و رفيق ناباب نداريم.
رقص، آواز، خوشي، خنده، بشکن و بالابنداز نداريم. شرمنده*تونم هيچ چيز ممنوعه کلاً نداريم.. نداريم. مهمونيه ولي مهمون هم نداريم... جشن تولد يه بچه*س ولي بچه هم نداريم...
Gladiator
هر وقت تصميم ميگيري که خوب باشي ،
هر چي نامرده سر راهت سبز ميشه ؛
همين که تصميم بگيري تو هم نامرد بشي ..
يه آدم خوب پيدا ميشه که حالا تو اون ادم سابق نيستي ...
ميدوني ، منم يه زماني خوبه بودم ؛
ولي حالا ديگه خيلي وقته که خسته ام ...
کلاه قرمزي و پسر خاله (ايرج طهماسب)
آقاي مجري : وقتي که عيد ميشه چيکار ميکني ؟
پسر خاله : آرزو کردم ...
آقاي مجري : چه آرزويي کردي ؟
پسر خاله : به خودم مربوط نيست ...
آقاي مجري : متلک ميندازي ؟!!
پسر خاله : نه خير يعني برا ديگران آرزو کردم (يواشکي در گوش آقاي مجري آرزوشو ميگه)
آرزو کردم سر سفره ي همه نون باشه ...
Side Effects
نکت? حرفم اينه که متخصص قلب
.ميتونه سکت? قلبي رو پيش*بيني کنه
.از طريق آزمايش گرفتن
.با آزمايش خون مشخص ميشه
اما چه کسي ميتونه دروغ رو تشخيص بده؟
يا گذشته رو، يا غمگين بودن رو؟
زندگي باچشمان بسته (رسول صدر عاملي)
ترانه عليدوستي: اوضاع خيلي بدي شده ...
احساس ميکنم دارن يکي يکي کارت هاي افرين صد افرين بچگيمو ازم پس ميگيرن!
Killer Elite
رابرت دنيرو: زندگي شبيه ليسيدن عسل از لبه ي تيغه!
That Obscure Object of Desire
مرد: تو اين زندگي رو دوست داري؟
زن: خيلي زياد ... به هر حال ... اين تنها زندگي اي هست که من دارم...
Eyes Wide Shut
بعضي وقتها يه اتفاقاتي تو زندگيت ميافته که باعث ميشه ديگه اون آدم احمق سابق نباشي و اين خيلي خوبه!
Changeling
سعي کن بيشتر ديوونه باشي تا رواني!
اگه خيلي بخندي، بهت ميگن ديوونه...
و اگه نخندي، اونوقت ميگن رواني و افسرده...
و اگه بيطرف باشي، احساساتت ميميرن،
پس نــــــــذار که بميرن!
Green Mile
پـــل اجــکــامپ: جان! بگو ميخاي برات چيکار کنم؟ ميخاي ببرمت بيرون بذارم فرار کني؟
جـان کــافـي: چرا بايد همچين کار احمقانه اي بکني؟
پـــل اجــکــامپ: روز قيامت وقتي جلوي خدا ظاهر ميشم و خداوند از من بپرسه چرا يکي از معجزاتش رو کشتم؛چي دارم بگم؟؟ بگم مربوط به شغلم بود؟!
جـان کــافـي: بگين که از سر لطف به من اينکارو کردين.
خيلي خسته ام رييس خسته از تنها سفر کردن،تنها مثل ي چلچله زير بارون،خسته ام از اينکه آدما همديگه رو اذيت ميکنن،خسته ام ازتمام دردايي که تو دنيا حس ميکنم و ميشنوم . .
Memento
ناتالي: آخرين چيزي که يادت مياد چيه ؟
لني: همسرم
ناتالي: چه زيبا
لني: داشت مي*مرد.
12Years a Slave
اسيرها دو دسته اند: اونهايي که توصيه مي*کنند براي بقا بايد مطيع بود... و اونهايي که اعتقاد دارند، زندگي در بردگي، اصولا زندگي نيست !
کلاه قرمزي و پسرخاله (ايرج طهماسب)
آقو ما يه بار مغز پروانه خورديم رفتيم زن گرفتيم،يني شيرين ترين و فرحبخشترين لحظات عمرمونو در زندگي زناشويي تجربه کرديم...ميرفتيم سر کار زنمون ميگفت چرا انقد ميري سر کار؟چرا به من نميرسي؟ ميمونديم تو خونه ميگفت چرا نميري سر کار؟پس کي ميخواد پول بياره تو اين خونه؟ ميشستيم رو مبل ميگفت من بايد از صبح تا شب تو اين خونه جون بکنم جنابعالي رو مبل لم بدي؟ پا ميششديم کمکش کنيم ميگفت اومدي خرابکاري کني؟ قيافه مون ژوليده پوليده بود ميگفت تو اصلاٌ بخاطر من به خودت نميرسي! به خودمون ميرسيديم ميگفت داري خودتو برا کي خوشگل ميکني؟ از دستپختش تعريف نميکرديم ميگفت تو اصلاٌ قدرشناس زحمتاي من نيستي! تعريف ميکرديم ميگفت ها؟ چه گندي زدي که حالا با اي حرفا ميخواي وجدانتو راحت کني؟...ها ها ها ها ها... خرد و نابود شديما.......آقامون خدابيامرز راست ميگفت "اگه يه روز بهت گفتن بين زن گرفتن و سرطان گرفتن يکي رو انتخاب کن اصلاٌ از اسمش نترس...با شيمي درماني درست ميشه!
Ghost
تومنو دوست داري سم؟
+ خب ، توچي فکر ميکني؟
- چرا هيچوقت بهم نميگي؟
+ (سم با خنده) منظورت چيه؟ من هميشه ميگم
- نه تو گفتي منم همينطور اين دوتامثل هم نيستن
- مردم هميشه ميگن دوست دارم واين بي معنيه
ميدوني،بعضي وقت ها آدم لازمه بشنوه
مــــن
بايـــــد
بشـــنوم...
The Dark Knight
جوکر(هيث لجر): وقتي کارها طبقِ نقشه پـيش بره هيچ کس وحشت زده نميشه، حتي اگه اون نقشه، وحشتناک باشه!
SpongeBob
باب اسفنجي: من زشتم و به هيچ دردي نميخورم!
پاتريک: چرا بدرد ميخوري، باعث ميشي بقيه نسبت به خودشون حس بهتري داشته باشن!!
Matrix
فرمانده لاک: همه که عقايد تو رو باور ندارن!
مورفيس: عقايد من نيازي به باور اون ها نداره!
ستاره بود (فريدون جيراني)
خسرو شکيبايي : مردم منو مي ديدن ميگفتن مخش تکون خورده . ولي من به مامانم مي گفتم من دلم تکون خورده نه مخم . مادرم مي گفت گور بابا مخ تو دلت قد صدتا مخ مي ارزه ، به خدا گفت ، به همين زمين قسم گفت ...
انديشه فولادوند : مادرت نپرسيد عاشق کي شدي ؟ نپرسيد اسمش چيه ؟
خسرو شکيبايي : مادرا که از آدم چيزي نمي پرسن . همه چيو خودشون مي دونن ...
Fight Club
تايلر(Brad Pitt) : بابام دانشگاه نرفته بود. خيلي مهم بود که من برم
راوي ( Edward Norton ) : برام آشناست
تايلر: وقتي فارغ التحصيل شدم از راه دور بهش زنگ زدم گفتم "بابا، حالا چي؟" گفت "کار بگير"
راوي: منم همينطور
تايلر: الان 25 سالمه. هر سال دوباره زنگ ميزنم، ميگم "بابا، حالا چي؟" ميگه "من چه ميدونم. ازدواج کن!"
راوي: من نمي تونم ازدواج کنم. من يه پسر 30 ساله ام.
تايلر: ما نسلي از مردا هستيم که زنا بزرگمون کردن. نميدونم اگه واقعا يه زن ديگه جوابي باشه که دنبالشيم!
دايي جان ناپلئون (ناصر تقوايي)
سعيد کنگراني (سعيد):
چي شد که زنت با عبدالقادر فرار کرد؟
پرويز صياد (اسدالله ميرزا):
چون من با ظرافت با زنم حرف مي*زدم، عبدالقادر با زمختي و خشونت.
من روزي يه بار حموم مي*رفتم، عبدالقادر ماهي يه بار.
من با نهار حتي پيازچه هم نمي*خوردم، عبدالقادر يک کيلو يک کيلو سير و ترب سياه مي*خورد.
من شعر سعدي مي*خوندم، عبدالقادر آروغ مي*زد.
اون*وقت به چشم زنم من بي*هوش بودم، عبدالقادر باهوش.
من زمخت بودم عبدل قادر ظريف.
فقط به گمونم عبدالقادر مسافر خوبي بود، دست به سفرش محشر بود. يه پاش اينجا بود يه پاش سانفرانسيسکو!
High Noon
هلن راميرز :
تو مرد خوشتيپي هستي
شانه هاي پهن و قوي داري
اما "کِين" يه مرد واقعيه!
براي اينکه يه مرد واقعي باشي بايد
چيزهايي بيشتر از شانه هاي پهن داشته باشي.
پرسه در مِه (بهرام توکلي)
داشتم به صدات گوش ميدادم حواسم به حرفات نبود ...