Advantage: آوانتاژ
آوانتاژ در قانون فوتبال ماده ای است که به داور این نظر را می دهد تا به بازی اجازه دنبال شدن در زمانی مثل ارتکاب خطا (foul) را بدهد، در شرایطی که اگر بازی به دلیل خطا متوقف شود، به ضرر تیمی که در حال حمله است و خطا برروی آن انجام شده باشد.
Advertising Board: تابلوی تبلیغاتی
تابلوهای تبلیغاتی کنار زمین که با عنوان “ad boards” نیز شناخته می شوند، بوردهای تبلیغاتی هستند که در خارج و نزدیک زمین قرار می گیرند.
AFC: ای اف سی
کنفدراسیون فوتبال آسیا. مخفف Asian Football Confederation.
Against the Run of Play: خلاف جریان بازی
گل یا اتفاقی که بر خلاف جریان بازی روی می دهد.
برای مثال اگر تیم A توپ و جریان بازی را در طول انجام بازی در اختیار دارد و فرصتهایی را فراهم می کند اما به گل نمی رسد، و آنگاه تیم B با تنها فرصتی که بدست می آورد به گل برسد، آنوقت گفته می شود که این گل بر خلاف روند یا جریان بازی به ثمر رسیده است.
Air ball: توپ هوایی
توپی که در هواست
All-Seater Stadium
ورزشگاهی که در آن برای تمامی تماشاگران صندلی وجود دارد.
اکثر ورزشگاه های اسپانیا، هلند و انگلستان دارای صندلی برای تمام تماشاچیان هستند.
Anti-Football: ضد فوتبال
واژه ضد فوتبال معمولا بازی دفاعی یا درگیرانه و فیزیکی را توصیف می کند.
در ایران این واژه کاربرد زیاد دارد، مفهوم آن نیز همان فوتبال دفاعی، درگیرانه و بازی صرفا برای کسب یا حفظ نتیجه است.
Arc: قوس
قوس محوطه جریمه.
قوس نیم دایره ای که جلوی محوطه جریمه قرار دارد
Assist: منجربه به گل شدن
پاس، شوت یا هر حرکتی که باعث شود تا یکی از هم تیمی ها گلزنی کند
Assistant Referee: کمک داور
کمک داور یا خط نگه دار (linesman).
در هر بازی دو کمک داور در زمین حاضرند تا در مورد تصمیم گیری خروج توپ از خطها، آفساید، و همچنین ارتکاب خطاها و توصیه کردن برای تصمیمات صحیح تر به داور (اصلی) کمک کنند. یک کمک داور با پرچمی که بدست دارد به داور جهت تصمیم گیری علامت دهی می کند.
عنوان “کمک داور” در سال 1996 جایگزین عنوان “خط نگه دار” شد.
Attack: حمله
هجوم. تهاجم. حمله کردن. هجوم آوردن به دروازه حریف برای گل زدن.
Attacking: حمله کردن، هجوم بردن.
دو سبک برای حمله کردن وجود دارد: حمله مستقیم (Direct attack) و حمله غیرمستقیم (Indirect attack).
Attacking Plan: نقشه حمله
طرح حمله. طرحی که یک تیم برای هجوم و به ثمر رساندن گل دارد
Attacking Third: یک سوم تهاجمی
یک سوم خط حمله. یک سوم زمین که نزدیکترین یک سوم به دروازه حریف است. این یک سوم، یک سوم دفاعی حریف بشمار می رود.
Away: خارج
خارج از خانه. بیرون از خانه.
Back: دفاع
این واژه اصطلاحا به دفاع گفته می شود. در انگلستان واژه “بک” به دفاع وسط (میانی) گفته می شود در حالیکه واژه “Fullback” مفهوم خط دفاعی که شامل دفاع کناری (چپ و راست) و میانی می شود را دارد.
Back Heel: ضربه پشت پا
ضربه به توپ با پشت پاشنه پا جهت ارسال آن به سمت عقب
Back Pass: پاس رو به عقب
پاسی که رو به عقب (در جهت زمین خودی) داده می شود.
Back Side: سمت دفاع
Ballside: سمت توپ
Ball Watching: مراقب توپ
این واژه به بازیکنانی معمولا نسبت داده می شود که صرفا به توپ نگاه می کنند و به موقعیت حریفان دقت نمی کنند.
Banana Kick: ضربه کات دار
ضربه چرخشی. ضربه برشی. ضربه کات دار. این واژه در ایران به ضربه کات دار معروف است. در چنین ضرباتی، توپ در هوا به صورت چرخشی در مسیری منحنی (مسیری خمیده شده مانند شکل یک موز) حرکت می کند.
Behind Closed Doors: پشت درهای بسته
این واژه در فوتبال به بازیهایی گفته می شود که در آن تماشاچی در استادیوم حضور ندارد. این موضوع می تواند به سبب جریمه یک تیم باشد که از امتیاز میزبانی بهره می برد اما به خاطر خطای انضباطی از وجود حمایت کنندگانش در ورزشگاه محروم می شود.
البته ممکن است این اصطلاح به تمرینات غیرعلنی یک تیم نیز گفته شود
Behind the Defense: پشت دفاع
پشت دفاع.
پشت مدافعین. این واژه به دو موقعیت نسبت داده می شود:
وقتی که توپی از بالای سر مدافعین ارسال می شود تا مهاجمی خود را با آن برساند. و همچنین به مهاجمی گفته می شود که قابلیت عبور و فرار از مدافعین را به پشت آنها داشته باشد.
Bicycle Kick: ضربه دوچرخه ای
این واژه در ایران به ضربه یا شوت قیچی ای یا قیچی برگردان شناخته می شود.
در این نوع شوت، زننده ضربه برروی هوا بلند می شود با پاهای خود را به صورت تیغه های قیچی و با حرکت دوچرخه ای به توپ ضربه می زند. معمولا این نوع ضربه یا به سمت جلو اجرا می شود که شوت آن نیز به سمت جلو است، و یا به سمت عقب اجرا می شود که شوت آن مخالف سمت بازیکن است، که به این نوع ضربه ها، ضربات قیجی برگردان یا برگردان گفته می شود.
Blind Side: سمت کور
منطقه کور. منطقه ای که از دید مدافعین خارج است.
Blind Side Run: فرار به سمت کور
وقتی مهاجمی بدون توپ به سمت منطقه کور فرار می کند تا توپی به آن رسد.
Block Tackle: یک تکل ایستاده که با داخل پا انجام می شود. این نوع تکل ساده ترین نوع آن است که با داخل پا انجام می شود.
Booking: اخطار کتبی
اخطار ثبت شده. وقتی که کارت زرد یا قرمزی داده می شود،
Boot: کفش / ضربه
کفش فوتبال. ضربه یا شوت.
این واژه در فوتبال دو معنی دارد، یکی کفش بازی فوتبال (در انگلستان این اصطلاح استفاده می شود) و دیگری به معنی ضربه یا شوت به توپ است.
Bosman Ruling: قانون بوسمان
قانون بوسمان (یا باسمن) تصمیمی از دادگاه قضایی اتحادیه اروپا مصوبه 1995 است که به یک بازیکن حرفه ای فوتبال در یکی از تیمهای عضو اتحادیه اروپا (EU) این اجازه را می دهد تا بصورت آزاد پس از پایان قراردادش با یک تیم اروپایی به باشگاه دیگر منتقل شود.
Box: محوطه. چهارگوش.
محوطه جریمه (هجده قدم).
Breakaway: فرار
فرار، که معمولا توسط یک مهاجم انجام می شود.
Caps: تعدادی بازیهای ملی
تعداد بازیهای رسمی ملی یک بازیکن فوتبال.
این اصطلاح مشخص می کند که یک بازیکن چند بازی بین المللی رسمی برای تیم ملی خود انجام داده است.
این واژه در اصل به معنی “کلاه” است و از آنجایی معروف شد که در سالهای اولیه ای که فوتبال به شکل بین المللی رشد کرد، به بازیکنان در بازیهای ملی یک کلاه داده می شد، پس اگر بازیکنی سه بازی ملی داشت، سه کلاه نیز دریافت کرده بود.
cards: همان کارت های زرد و قرمز درفوتبال
Carry: حمل و رد کردن توپ.
دریبل زنی
Caution: اخطار
یک تذکر انضباطی رسمی که داور به بازیکن با نشان دادن کارت زرد می دهد.
Center Back: دفاع وسط
دفاعی که در مرکز (نه کناره ها) بازی می کند. اگر در یک بازی چهار مدافع بکار گرفته شوند، آنگاه دو مدافع وسط وجود دارند – که یکی مدافع وسط راست است و دیگری وسط چپ
Center Circle: دایره وسط
دایره ای که در مرکز زمین قرار دارد؛
Center Mark: نقطه مرکز
نقطه مرکز، در مرکز “دایره وسط” قرار دارد. هنگام شروع بازی، توپ باید از روی این نقطه در جریان بازی قرار گیرد.
CF: مخفف center forward
CFB: مخفف center fullback
Challenge: هنگامی که مدافعی تلاش می کند تا توپ را از مهاجمی بقاپد، می گویند challenge ی انجام شده.
Chest Pass: پاس با سینه
پاسی که با ضربه سینه به توپ داده می شود. در این نوع پاس، بازیکنی که پاس را می دهد، ابتدا خود پاسی هوایی را به وسیله سینه خود دریافت می کند ولی بجای اینکه توپ را با سینه استوپ کند و جلو خود به اندازد، به آن توسط سینه ضربه ای محکم و هدایت شده می زند تا توپ را به هم تیمی خود ارسال کند.
Chest Reception: دریافت با سینه
در فوتبال می توان برای دریافت یا حتی ضربه زدن به توپ از سینه استفاده کرد. سه روش آموزشی برای دریافت توپ توسط سینه وجود دارد: یکی چنبره کردن سینه و کشیدن توپ به سمت سینه. دومی نگه داشتن بازوها کناره سینه، که در این روش توپ شانسی برای خارج شدن از کنترل بازیکن ندارد. و سومی ضربه زدن توسط سینه به توپ برای تغییر جهت توپ.
Chip: چیپ
ضربه یا پاس چیپ، توسط رو یا نوک پا به زیر توپ زده می شود تا توپ به هوا رود و پس از رسیدن به ارتفاعی بالا و گذشتن از حریف به زمین برگردد. ضربه چیپ به زیر توپ طوری زده می شود که توپ به سمت عقب چرخش داشته باشد. همانطور که اشاره شد، معمولا هدف از زدن چنین ضربه ای رد کردن توپ از بالای سر حریف و بویژه دروازه بان است. معمولا مهاجمین زمانی این ضربات را می زنند که در موقعیتی تک به تک با دروازه بان قرار دارند و دروازه بان از دروازه خود بیرون آمده است. با این تعریف نمی توان تمام ضربات هوایی که از روی سر حریف رد می شوند را چیپ نامید، در ضربه چیپ توپ چرخش مخالف دارد و ضربه پا به زیر توپ زده می شود.
Clear: مهار کردن توپ
مهار یا رد کردن توپ از منطقه خطر. اینکار را مدافعین انجام می دهند. زمیانیکه توپ در موقعیت خطرناکی زیر پای مهاجمین است، مدافعین با ضربه زدن به توپ و ارسال آن به خارج از زمین یا به منطقه ای بی خطر، توپ را مهار می کنند.
Coach: مربی
مربی معمولا به سرمربی (Head coach) تیم نسبت داده می شود، شخصی که مسوولیت آموزش، تمرین، تعیین برنامه و بازی تیم در زمین را به عهده می گیرد
Coaching: مربی گری
Coach.
Combination Play: بازی ترکیبی
بازیی که در آن بازیکنان در پست های مختلف به یکدیگر کمک می کنند. برای مثال مدافعین در حمله ظاهر می شوند و یا مهاجمین در کارهای دفاعی با مدافعین ملحق می گردند
Commit the Defender:
یک بازی فریبدهنده که ناشی از گمراه کردن، بازی بدون توپ، با توپ یا پاس دهی است که باعث می شود تا مدافع به نفع تیم حمله کننده کار کند.
CONCACAF: کونکاکاف
کنفدراسیون فوتبال آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و کاریبی - مخفف Confederation of North, Central American and Caribbean Association Football. این سازمان مسئول اجرایی و نظارتی فوتبال در قاره آمریکای مرکزی، شمالی و جزایر کاریبی است.
CONMEBOL: کونمبول
کنفدراسیون فوتبال آمریکای جنوبی. مخفف Confederación Sudamericana de Fútbol - انگلیسی: South American Football Confederation.
Contain: باز داری
هر تاکتیک یا استراتژی که جهت محدود کردن حرکات حریف به کار گرفته شود.
Control Dribbling: دریبل کنترلی
وقتی بازیکنی در منطقه ای شلوغ صاحب توپ است، باید توپ را نزدیک به پاهای خود حفظ کند و حرکت دهد تا آنرا خوب کنترل کند و از او بتواند به خوبی محافظت کند. این نوع دریبل را دریبل زنی کنترلی می گویند
Corner Arc: قوس کرنر
قوس کوچک خط کشیده شده در چهار گوشه زمین که محدوده قرار گرفتن توپ به هنگام زدن ضربات کرنر را مشخص می کند.
Corner Flags: پرچمهای کرنر
پرجمهایی در چهار گوشه زمین، که نقطه های کرنر را مشخص می کنند
Counterattack: ضد حمله
حمله متقابل. ضد حمله یا حمله متقابل، حمله ای است که در آن، توپ از تیم مقابل که در حال حمله است توسط تیم دفاع کننده گرفته و به حمله ای متقابل تبدیل می گردد.
Cover: پوشش
پوشش دادن.
واژه پوشش در کل معنی تدافعی دارد. این واژه در سه موقعیت به کار برده می شود: پوشش منطقه ای، که مفهوم منطقه ای را دارد که مدافعین بایستی آنرا پوشش دهند. پوشش دفاعی یا دفاع پوششی، که به مدافعی گفته می شود که یکی از وظایف آن پوشش دادن مهاجم یا مهاجمین در شرایطی خاص است. و دیگری مترادف با پشتیبانی دفاعی است
Coverage: پوشش
عمل پوشش دهی
Create: ایجاد / خلق
ایجاد و خلق موقعیت برای به ثمر رساندن گل.
Creating Space: ایجاد فضا
ایجاد فضا به دو حالت امکان پذیر است: زمانیکه بازیکن پا به توپ (on the ball) است و زمانیکه بدون توپ (off the ball) می باشد. وقتیکه بازیکن پا به توپ است، او برای ایجاد فضا می بایست بازیکنان حریف را دریبل زند و یا طوری آنها را به سمت خود کشاند که هم تیمی یا هم تیمهایش که در موقعیت دریافت هستند، شرایط و موقعیت مناسب تری برایشان ایجاد گردد. هنگامیکه بازیکن بدون توپ است، می باید یا طوری حرکت کند که برای خود فضایی مناسب ایجاد کند و یا برای هم تیمی اش موقعیت و فضایی را فراهم کند.
Cross: کراس / سانتر
کراس.
ارسال توپ از کناره ها به میانه زمین و جلوی دروازه حریف برای ایجاد موقعیت گلزنی. در فارسی به این حرکت “سانتر از کناره ها (جناحین)” گفته می شود.
Crossover Run: فرار متقاطع
یک بازی گمراه کننده که در آن دو مهاجم در جهت مخالف یکدیگر می دوند تا حریف نتواند تشخیص دهد که ارسال کننده برای کدامیک توپ را ارسال خواهد کرد.
Cushioning the Ball: چنبره کردن توپ.
وقتیکه دریافت کننده قسمتی از بدن خود را (مانند سینه، ران یا شکم) شل می کند تا توپ با برخورد به آن قسمت سرعت و قدرتش گرفته شود و دریافت کننده بتواند سپس توپ را تحت کنترل خود قرار دهد.
Danger Zone: منطقه خطر
این اصطلاح به مناطق جلوی دروازه گفته می شود که اگر در آنجا مهاجم حریف صاحب توپ شود، شانس زیادی برای گل زدن دارد.
Dangerous Attackers: مهاجمین خطرناک
هر مهاجمی که در موقعیت گلزنی باشد، مهاجم خطرناک نام می گیرد.
Dangerous Play: بازی خطرناک
بازی خطرناک در قضاوت داور، به هر حرکت یا عملی از یک بازیکن که ایمنی و سلامتی خود یا بازیکنی دیگر در زمین به خطر اندازک گفته می شود.
Deck:
اصطلاحی در زبان عامیانه (در بریتانیا) که به معنی کارت (اخطار کتبی) است.
Defender: مدافع
دفاع. بازیکنی که در پست دفاعی بازی می کند.
Defending Deep: عمق دفاعی
این واژه به روشی تاکتیکی نسبت داده می شود، که بواسطه آن مدافعین حتی در شرایط کاملا حمله ای، در نیمه خود باقی می مانند تا چنانچه مهاجمین در حملات یا ضد حملات سریعتر از مدافعین بودند، قادر به رد کردن دفاع نباشند. یکی دیگر از دلایل استفاده از این تاکتیک این می تواند باشد که تیم دیگر حق تعویض ندارد، و مربی می خواهد با اینکار از دویدن مدافعین بکاهد تا آنها کمتر خسته شوند.
Defending Third: یک سوم دفاعی
یک سوم زمین که شامل دروازه شما می شود.
Defensive Midfielder: بازیکن خط میانی دفاعی
یک بازیکن خط میانی که در اعمال دفاعی تخصص دارد.
Deliver the Ball: انتقال و تحویل توپ
Depth: عمق
در تاکتیهای دفاعی، عمق به معنی داشتن چندین مدافع است.
این واژه همچنین بیانگر استفاده از مدافعین نه در یک خط (مسطح) می باشد. در حمله نیز چنین مفهومی را دارد، یعنی نشان می دهد که خط حمله ما مسطح (flat) نیست و بیش از دو نفر در آن بکار گرفته می شوند.
Derby: داربی
داربی محلی (به لهجه انگلیسی بصورت “داربی” تلفظ می شود - مانند تلفظ شهر داربی که شهری در کشور انگلستان است - اما ممکن است لهجه های دیگر آنرا دربی هم بنامند) یا همان local derby به مسابقه ورزشی (بویژه در ورزش فوتبال) گقته می شود که در چهارچوب رقابتی خاص بین دو رقیب قوی در یک منطقه، محله، شهر، استان یا کشور برگزار می گردد.
برای مثال در فوتبال انگلستان، از بازی بین دو تیم چلسی (Chelsea FC) و آرسنال (Arsenal) می توان به عنوان داربی شهر لندن (London) یاد کرد، ولی بازی آرسنال و منچستر یونایتد را می توان یک داربی کشوری نام گذاشت. چلسی و آرسنال در شهر لندن به عنوان دو رقیب قوی محسوب می شوند در حالیکه منچستریونایتد و آرسنال دو رقیب در سطح کشور انگلیس بشمار می روند. و در ایران، هنگامیکه دو تیم پرسپولیس و استقلال در یکی از رقابتهای رسمی کشور مانند لیگ برتر یا جام حذفی به مصاق هم میروند، این داربی را می توان هم داربی شهر تهران و هم داربی کشور نام گذاشت، چون این دو تیم در حالی به عنوان دو رقیب قدیمی در شهر خود (تهران) محسوب می شوند که در کل کشور نیز آنها رقیب یکدیگرند. یا در شهر اصفهان، معمولا داربی هنگامی برگزار می شود که دو تیم قدر و رقیب این شهر یعنی ذوب آهن به مصاف سپاهان رود.
در ایران، واژه داربی از سوی برخی از مفسران، رسانه ها و کارشناسان به نام “شهر آورد” به فارسی برگردانده شده است، که با تعریف بالا و به عقیده بسیاری از کارشناسان این واژه درست نیست چون “شهرآورد” فقط می تواند مفهوم داربی شهری را برساند.
ریشه لغتی
با استناد به منبع های معتبر، کلمه داربی از رقابت سالانه فوتبال که بنام “Royal Shrovetide Football” شناخته می شود و بین دو تیم رقیب منطقه Ashbourne از شهر Derbyshire کشور انگلستان برگزار می شد و می شود، آمده است. نطریه ی دیگری نیز وجود دارد که می گوید اصلا این کلمه از رقابتهای اسب دوانی شهر دربی بریتانیا که توسط دوزادهمین کنت انگلستان (12th Earl of Derby) - که “Edward Smith-Stanley” نام داشت - در سال 1780 تاسیس شد، برگرفته شده است.
تئوری دیگری در این زمینه می گوید، بازی داربی از زمانی به زبانها افتاد که تیم لیورپول (Liverpool) و اورتون (Everton) در ورزشگاه Stanley Park به دیدار هم رفتند در حالیکه این ورزشگاه به مالکین کنت شهر داربی (Earl of Derby) در آمده بود.
Deutscher Fussball-Bund: اتحادیه فوتبال آلمان
اتحادیه فوتبال آلمان (DFB). این سازمان اداره کنترلی، اجرایی و نظارتی ورزش فوتبال در کشور آلمان است، و لیگ ها و بازیهای ملی فوتبال این کشور را سازماندهی می کند. DFB عضو FIFA و UEFA است. دفتر مرکزی این اتحادیه در شهر فرانکفورت واقع است و به پنج فدراسیون محلی با 21 سازمان منطقه ای تقسیم می گردد.
Diagonal: قطری / مورب
Direct Attack: حمله مستقیم
حمله ای که در آن توپ سریعا به سمت دروازه حریف انتقال یابد و پاسهای کمی رد و بدل شود. در این نوع حمله معمولا پاس رو به عقب داده نمی شود.
Direct Kick: ضربه مستقیم
نوعی ضربه آزاد که به تیمی که برروی آن خطایی نظیر زدن یا برخورد خطرناک انجام شده داده می شود. در ضریات آزاد اگر توپ پس از زدن ضربه، بدون برخورد با بازیکنی دیگر وارد دروازه حریف شود، گل قابل قبول است.
fk یا freekick: ضربه آزاد
Direction: جهت
سو. راه مسیر.
جهت توپ. جهت شوت یا ضربه. جهت حرکت. مسیر حرکت.
Distribute: توزیع / پخش
این واژه زمانی استفاده می شود که دروازه بان پس از تصاحب توپ، آنرا با شوت یا پرتاب، در واقع به بازیکنان پخش می کند.
Drive: راندن توپ
DMF
مخفف Defensive Midfielder – بازیکن خط میانی دفاعی.
Drag the Ball: کشیدن توپ
نگه داشتن توپ بروی یک پا بطوریکه توپ خیلی به پا نزدیک باشد و باعث گردد تا حرکت به کندی انجام شود، یعنی در اصل بازیکن توپ را با خود به زمین کشد.
Dribbling: دریبل زنی
پا به پا کردن توپ با پا ها و رد کردن آن از حریف.
Drop: انداختن
این واژه معمولا به توپهایی گفته می شود که توسط توپ انداز (یا مربی) در تمرینات برای بازیکن روی پا یا سر انداخته می شود.
Drop Kick
یک ضربه نیمه قیچی که معمولا توسط دروازه بان زده می شود. Drop kick فقط توسط دروازه بان زده می شود چون فقط اوست که اجازه دارد توپ را با دستانش بگیرد و آنرا با دست برروی پایش به اندازد.
منبع: 2ndlanguage.blogfa.com