طرفداری- 64 سال پس از گل پیروزی بخش اروگوئه در برابر برزیل در استادیوم غول پیکر ماراکانا آلسیدس گیجا با شفافیت کامل به یاد می آورد لحظه ای که 200.000 تماشاگر برزیلی منجمد شده بودند. چشم ها خیره، دهان ها نیمه باز و سکوتی تا خود ابدیت. هیچکس دم نمی زد .حتی صدای نفسهایشان شنیده نمی شد. گیجا دقیقاً به خاطر می آورد: فریادها در گلو خشکیده بود حتی نمی توانستند تیمشان را تشویق کنند. این زمانی بود که فهمیدم سرشان را بریدیم و دیگر نمی توانند به بازی برگردند.
موهای خوابانده به عقبش حالا نازک تر شده و سبیل مدادی اش خاکستری اما در 87 سالگی گیجا یگانه بازمانده تیم پیروز جهنم 1950 در ماراکانا هنوز تصاویر بزرگترین سقوط تاریخ جام جهانی را دقیقاً به خاطر می آورد. تعداد کمی انتظار پیروزی اروگوئه را داشتند و مطمئناً هیچ کس از برزیل در میانشان نبود. یک روز قبل روزنامه سائوپائولو گازتا این طور تیتر زده بود: فردا روز شکست اروگوئه. ریوس ادموندو نیز پوستر تیم برزیل را با این عنوان به چاپ رسانده بود: قهرمانان جام جهانی!
گل اول اروگوئه توسط شیافینو، زنگ خطر را به صدا در می آورد
پس از نیمه اول بدون گل، دقیقه سوم نیمه دوم برزیل توسط فریاچا به گل رسید. ماراکانا می غرید و سرود پیروزی می خواند.در دقیقه 66 خوان آلبرتو شیافینو با سانتر گیجا در 18 قدم اولین تیر را به قلب ماراکانا شلیک کرد. این گل هواداران افراطی را ساکت کرد. اما امیدها هنوز نخشکیده بود. بر طبق قانون آن زمان جام جهانی قهرمان با بازی های دوره ای تعیین می شد نه بازی های تک حذفی و یک مساوی برای برزیل (که دو برد پر گل در دو بازی قبلی داشت در قیاس با اروگوئه که یک برد و یک مساوی داش) کافی بود. گیجا بال راست اروگوئه با قدرت دریبل زنی جادوییش، دقایق بعدی را اینگونه توصیف می کند: توپ را گرفتم. از سمت راست بیگوده دفاع چپ برزیل را دریبل زدم. وارد 18 قدم شدم. دروازه بان (مارکو باربوسا) فکر کرد می خواهم سانتر کنم. تیر اول را خالی کرد و به وسط رفت. فضایی به اندازه یک وجب بین تیر یک و او ایجاد شد. یک ثانیه بیشتر فرصت نداشتم و بنگ! به سمت پایین بین تیر و دروازه بان شوت زدم.
پس لرزه های آن لحظه 11 دقیقه قبل از سوت پایان بازی تا به امروز باقی مانده است. برای برزیل این نتیجه یک فاجعه ملی بود که از آن با نام o maracanacha یا افتضاح ملی یاد می شود. حتی نویسنده برزیلی نلسون رودریگز نام هیروشیمای برزیل را بر آن نهاد.
گیجا می گوید در تاریخ سه نفر ماراکانا را وادار به سکوت کردند: پاپ، فرانک سیناترا و من
با فشار هواداران خیلی ها از آن جمع پس از آن بازی بازنشسته شدند. بقیه هم دیگر به تیم ملی دعوت نشدند. از آن زمان پیراهن های بد یمن سفید با یقه های آبی جای خود را به لباسهای مشهور زرد و سبز امروزی دادند. پنج بار قهرمان جام جهانی شدند اما هنوز خاطره آن کابوس آزاردهنده از ذهن شان پاک نشده است. باربوسا دروازه بان برزیل هرگز با آن کنار نیامد. اشتباه در جایگیری او را تبدیل به گوسفند قربانی این ماجرا کرد. علی رغم دوره طولانی در واسکودوگاما او تنها یک بازی دیگر برای برزیل انجام داد. او پس از اینکه از دیدار با اعضای تیم ملی برزیل در جام جهانی 1994 منع شد به خبرنگاران گفت: در برزیل مجازات یک جنایت 30 سال است. من 44 سال است تقاص جنایت نکرده را پس می دهم. باربوسا در سال 2000 درگذشت؛ در کمال ناسپاسی و بی توجهی مردم برزیل.
هیچ مسابقه ای در تاریخ برزیل مانند ماراکاناچا تحلیل و بررسی نشد و هیچگاه 16 جولای از خاطر برزیلی ها پاک نشد. چند سال قبل در 63 امین سالگرد ماراکاناچا یاد آن با مقاله ای با نام امپراطوری برخواسته از مخروبه های شکست زنده شد.
گیجا اشاره می کند: در تاریخ سه نفر ماراکانا را وادار به سکوت کردند. پاپ،فرانک سیناترا (کنسرتی در سال 1980) و من! هنوز هم بعضی وقتها احساس می کنم که شبح قاتل برزیل هستم و همیشه جایی در خاطراتشان دارم.
با وجود ضربه دردناک بر پیکر برزیل هنوز شهروندان برزیلی احساس بدی به او ندارند. با وجود تمام اتفاقاتی که رخ داد نسبت به من خیلی مهربانند. اخیراً برای قرعه کشی جام جهانی در آنجا بودم. برخوردها همه گرم و خوب بود.
نقاشی گیجا در 24 سالگی که توسط هم تیمی هایش امضا شده
حدوداً یکساعت به سمت شمال از شهر مونته ویدئو در میان دو خیابان اصلی شهر و در انتهای کوچه ای باریک با دیوارهای کاهگلی سفید رنگ، قهرمان جام جهانی در خانه ییلاقی با همسر و سگ جرمن شپرد عظیم الجثه اش زندگی می کند. روی دیوار اتاق پذیرایی جوایز متعددی که او در طول 24 سال دوران فوتبالش جمع آوری کرده؛ شامل 6 مدال باشگاهی و 2 ملی دیده می شود. بالای شومینه اتاق نقاشی زیبایی از جوان 24 ساله ای توسط تمام اعضای تیم ملی اوروگوئه امضا شده و روبروی آن رنگ روغنی از ماراکانا در 16 جولای 1950 روز آن پیروزی مشهور دیده می شود. برای گیجا، کسی که در تمام 4 بازیش در جام جهانی گلزنی کرد، بازخوانی دوباره خاطرات یک لذت همیشگی است. در پوست خود نمی گنجیدیم. انگار دستی از آسمان ما را از زمین به ابرها برده بود. برای جشن پیروزی دنبال تدارکات تیم گشتیم اما نتوانستیم پیدایش کنیم پس پولهایمان را روی هم گذاشتیم و ساندویچ و آبجو خریدیم. سپس به خوابگاه رفتیم تا جشن بگیریم. این دومین و آخرین قهرمانی اوروگوئه بود.
گیجا دو سال دیگر برای اوروگوئه بازی کرد ولی هرگز بر شمار گلهایش نیفزود. او در سال 1952 پنارول را ترک کرد و به آث رم رفت تا جزو اولین بازیکنان آمریکای جنوبی باشد که در اروپا بازی می کنند. او 8 سال برای گرگها بازی کرد و در 200 بازی لیگ 19 گل به ثمر رساند اما آث رم هرگز از مقام سوم فراتر نرفت. در سال 1957 با دریافت تابعیت ایتالیا در پلی آف جام جهانی برای آتزوری به میدان رفت و در 5 بازی یک گل نیز به ثمر رساند ولی ایتالیا با افت خود در تنها دوره غیبت خود در جام جهانی به همراه گیجا راه به جایی نبرد. گیجا پس از دوران کوتاهی در آث میلان به اوروگوئه برگشت و 6 فصل برای دونبیو بازی کرد و در 1968 در جشن تولد 42 سالگیش از فوتبال خداحافظی کرد.
پس از بازنشستگی، تمام اعضای تیم اوروگوئه قهرمان جام جهانی توسط دولت استخدام شدند. گیجا مسئول جلوگیری از تقلب در کازینو مونته ویدئو شد. او در سال 1992 با 700 دلار حقوق بازنشستگی آنجا را ترک کرد. چندی بعد به دلیل بحران مالی مجبور شد مدال جام جهانی اش را بفروشد ولی یک بازرگان اروگوئه ای آن را خرید و دوباره به او برگرداند. گیجا گاهی نیز برای کمک خرج زندگیش کلاس های آموزش رانندگی می گذاشت. بئاتریس همسر سومش اولین شاگرد او بود.
شاهکار گیجا او را ثروتمند نساخت اما برایش احترام ابدی خرید. تمبر مزین به عکس او در تولد 80 سالگیش با جمله: ghiggia nos hizollorar ”گیجا ما را غرق در اشک شوق ساخت" چاپ شد. همینطور قالبی از پای او به همراه پله، اوزه بیو و بکن بائر در تالار افتخارات ماراکانا گذاشته شد.
آلسیدس گیجا در 16 جولای 2015 بر اثر حمله قلبی درگذشت و 65 سال پس از سکوت ماراکانا به سکوت ابدی فرو رفت.