اختصاصی طرفداری - سی سال از آن روز سپری شده است. از روزی که سکان میلان را در دست گرفت. او زمانی وارد شد که میلان دهه 1980 روزگار سیاهی را سپری می کرد. رئیس باشگاه، جوزپه فارینا را برای سادگی اش "کشاورز" می خواندند و "کشاورز" از جذبه و ابهت روسای باشگاه ها بویی نبرده بود. میلان در 1980 راهی سری ب شده، درست پس از دهمین قهرمانی سری آ، آن هم به دلیل وارد شدن به شرط بندی های توتو. 1985 که رسید حساب باشگاه خالی شده بود و بازیکنان دستمزدهای شان را نگرفته بودند و هیچ بازیکن بزرگی تمایلی به پوشیدن پیراهن راه راه قرمز و سیاه نشان نمی داد. ولی 20 فوریه 1986 فرا رسید و او وارد شد. وارد شد تا همه چیز را زیر و رو کند.
کمی بعدتر طرفداران میلان در یک روز بارانی سکوهای استادیوم آرنا سیویچا را پر کردند و به آسمان چشم دوختند. سه هلیکوپتر در غریو صدای موسیقی و فریاد طرفداران ظاهر شدند و بر زمین نشستند. کاپیتان فرانکو بارسی پیاده شد و بازیکنان میلان دنبالش راه افتادند روی چمن، سپس گروه مربیگری شامل فابیو کاپلو جوان ظاهر شدند و سرانجام او وارد شد. رئیس بزرگ روسونری، Il Presidente : سیلویو برلوسکونی. او بسان سلطانی جلو آمد و میکروفون را در دست گرفت. موسیقی قطع شد، طرفداران خاموش شدند. رئیس بزرگ شروع کرد به حرف زدن. رئیس بزرگ گفت همیشه " Milanista / میلانی" بوده است. رئیس بزرگ اعتنایی به شایعاتی که می گفتند اینتری بوده نکرد. او حرف زد و برای طرفدارانی که شعار "زنده باد سیلویو" سر می دادند دست تکان داد. او حرف زد و اگر باران اجازه می داد بیشتر سخنرانی می کرد. رئیس بزرگ، بازیکنان و مربیان به هلیکوپترها بازگشتند تا راهی ویلای بزرگ رئیس در خارج شهر شوند تا جشن خصوصی تری را برگزار کنند.
برلوسکونی از پایین پایین به بالای بالا رسیده بود. روزگاری در کشتی های تفریحی آوازه خوان بود، سپس برگزار کننده مراسم عروسی شده و بعدتر به خرید و فروش روی آورده بود. از دهه 1970 پا به عرصه رسانه ها گذاشته بود و جلوتر از زمانش، تلویزیون کابلی برپا کرده بود. اولین باری که نام برلوسکونی در فوتبال شنیده شد سال 1980 بود که جام جهانی کوچک را به بهانه پنجاهمین سالگرد تولد جام جهانی در اروگوئه برگزار کرد و کانال تلویزیونی اش بازی ها را به نمایش گذاشتند. سال 1984 که رسید سه کانال تلویزیونی داشت. او وارد شد و میلان ورشکسته را با 40 میلیون لیر خرید. او بیستمین رئیس روسونری بود. بیستمین رئیس تاریخ ساز می شد.
بارسی بعدها گفت ورود برلوسکونی آرامش را به باشگاه بازگرداند. گفت همه احساس کردند این رئیس همان رئیسی است که می خواهد همه چیز باشگاه را دگرگون کند و مهم تر از آن می تواند هم دگرگون کند. کانال های تلویزیونی برلوسکونی شروع کردند به تبلیغ برای باشگاه. فصل بعد که شروع شد شصت هزار طرفدار میلان بلیط های شان را برای سراسر فصل خریده بودند. مربی تیم نیلس لیدهلم بود و مهاجم آن مارک هیتلی، ولی همه می دانستند آنها خواهند رفت. ژانویه 1987 که آمد لیدهلم اخراج شد و کاپلو به صورت موقتی جایش را گرفت. تابستان رسید و آریگو ساکی که در پارما خودی نشان بود رهبری میلان را در میدان در دست گرفت. انتخاب نامتعارفی که تک خال فوتبالی رئیس بزرگ به شمار می رفت.
سپس سه تفنگدار هلندی - مارکو فن باستن و رود گولیت و فرانک ریکارد - وارد شدند و ترکیب معرکه ای با روبرتو دونادونی، کارلو آنچلوتی، پائولو مالدینی، فرانکو بارسی، جووانی گالی و ساویسویچ ساختند. از 1987 به بعد -یعنی فقط یک سال پس از ورود رئیس بزرگ - میلان به رهبری ساکی آقای فوتبال اروپا به شمار می رفت. فوتبال تهاجمی تماشایی آمیخته به رگه های کهکشانی. میلان در 1988 با پشت سرگذاشتن ناپولی و مارادونا قهرمان سری آ شد و در 1989 استوا بخارست را در فینال جام باشگاه های اروپا با چهار گل له کرد. پیروزی چهار گله برابر بارسلونا رویایی یوهان کرایف در 1994 حیرت آور بود، همان سالی که رئیس بزرگ، نخست وزیر شد. همان دورانی که میلان سه اسکودتو را پشت سر هم فتح کرده بود و همه از فوتبال به روایت روسونری حرف می زدند.
برلوسکونی از آن دوران - زمانی که لیگ برتر انگلیس تازه برپا شده بود - روند برندسازی باشگاهی را عوض کرد. زمانی که رومن آبراموویچ و فلورنتینو پرز جوان بودند و گمنام. می گفت "... میلان یک تیم است ولی محصولی برای فروش هم هست. چیزی که آن را تقدیم بازار کرد." آن چه او گفت و انجام داد بسیار جلوتر از مدل باشگاهداری خانوادگی مثلا یووه و اینتر به شمار می رفت. اگر بخش پزشکی باشگاه به نهاد ورزشی / پزشکی مدرنی بدل شد، روابط عمومی باشگاه هم خبرساز بزرگ ایتالیا شد. این که حقوق پخش بازی ها از 3.8 میلیارد لیر در 1982 رسید به 970 میلیارد در 1988 حیرت آور بود.
برلوسکونی در سایه باشگاه میلان و افتخارات فوتبالی اش "برلوسکونیسم" را بنا نهاد. پنجاهمین نخست وزیر ایتالیا شد. وزیر اقتصاد، همین طور وزیر بهداشت و وزیر امور خارجه. در همه زمینه ها خبرساز شد و از اظهار نظرهای جنجالی پرهیز نکرد. به کلام صریح و ثروتش تکیه داد و جلو رفت. همین حالا هم متلک گو است و با بیش از 8 میلیارد دلار ثروت در صف دویست مرد ثروتمند جهان قرار دارد. او با هر رئیس دیگری در باشگاهی دیگر فرق داشت. او از دخالت در کار مربیانش هراسی به دل راه نمی داد. هرگز، هیچ وقت. جمله معروفش در 2009 زمانی که کارلو آنچلوتی مربی میلان بود بدل به جمله آشنایی شد "... از حالا به بعد با دو مهاجم بازی خواهیم کرد. آنچلوتی باید تیمش را تهاجمی تر کند. اگر نکند مربی میلان نخواهد بود." او در چنین قابی طی سی سال 19 مربی را آورد و برد. با این وصف 1.5 میلیارد دلار هم خرج کرد تا روسونری جایگاه تاریخی در فوتبال پیدا کند. میلان در این دوران 28 جام کسب کرد که میان شان 8 اسکودتو و 5 قهرمانی اروپا می درخشند.
رئیس بزرگ در هشتاد سالگی کماکان با شور از فوتبال حرف می زند. ولی میلان او در سی سالگی ورودش در رده ششم جدول سری آ قرار دارد، دستش از قهرمانی کوتاه است و ورود به لیگ قهرمانان هم نشدنی به نظر می رسد. حالا به میلان نگاه می کنیم و خود برلوسکونی را تنها ستاره باقیمانده روزگار سپری شده می بینیم.