1.فقط خدا می بخشد(only god forgives) - نیکلاس وندینگ رفن
شخصی ترین فیلم وندینگ رفن با درون مایه ای سورئال به سبک و سیاق فیلمهای دیوید لینچ که با واکنش تند منتقدین مواجه شد.
فیلمی که از لحاظ نورپردازی.رنگبندی و کارگدانی واقعا جای تامل داشت.
2.وارد خلا شو( Enter the Void)- گاسپار نوئه
فیلم انفجاری از رنگها و تصاویر بینظیر است که در فیلمبرداری اول شخص آن به خوبی در کادرهای بسته اجرا شده است. وقتی میگویم اول شخص یعنی تمام فیلم از دید (داخل سر) شخصیت اصلی داستان حکایت میشود و از سویی از نظر استایل بصری شباهت جالبی با ۲۰۰۱ اودیسهی فضایی کوبریک دارد.البته فیلم رسماً فروشی نداشت (تنها ۷۰۰۰۰۰ دلار بازگشت مالی داشت) و بسیاری از منتقدین از به بی سر و ته بودن فیلم اعتراض داشتند.
3.آقای هیچکس(Mr. Nobody)-جاکو ون دورمائل
این فیلم قربانی نظر منفی منتقدان شده است. روایت فیلم یک بار دیگر به خاطر پیچیده بودن و غیر خطی بودن به یک هزارتو شباهت دارد. هزارتویی که نقطهی رهایی و رستگاری اش انتخاب است. مفهوم انتخاب و جهانهای موازی به زیبایی در این فیلم نشان داده میشود. فیلم از حداقل سه خط روایی اصلی و دهها خط روایی کوچک تشکیل شده که آن را به فراروایتی پر تب و تاب و نفسگیر تبدیل میکند. تا جایی که حس میکنید مغزتان از تعدد احساسات و تصاویر سوت میکشد.فیلم از نظر استایل بصری به کلیت آنچه تا کنون در لیست قرار داده ایم شبیه است و بیش از هر چیز به آثار تری گیلیام و درن آرنوفسکی شباهت دارد. و البته بازی جارد لتو هم در این قضیه موثر بوده است.این فیلم را به همهی کسانی که فیلم عاشقانه و درونگرا دوست دارند پیشنهاد میکنم!
4.سرچشمه (The Fountain)-دارن آرنوفسکی
فیلم فانتین اثر درن آرنوفسکی اثریست که میتواند به عنوان شاخص یک کارگردان معرفی شود. فیلم بهترین عناصر کارهای آرنوفسکی از جمله روایت، فضاسازی، موسیقی و مکاشفات شخصیت را در خود دارد.فیلم ترکیبی از تاریخ، دین، معنویت، عشق، فانتزی و علمیتخیلی است با درونمایه ای تیره به خاطر مرکزیت مرگ.
5.اطلس ابری (Cloud Atlas)- تام تایکور.اندی و لانا واچوفسکی
فیلمی عظیم خارج از بدنه هالیوود که نوسط تایکور که از شجاعترین کارگردانان عصر خود به همراهی واچوفسکی ها ساخته شد و با واکنش تند منتقدین رو به رو شد.
6.عطر:داستان یک آدمکش(perfume :the story of a murderer) - تام تایکور
از اقتباس خوب و قابل تامل قرن جدید فیلمی که قبل از تایکور اسکورسیزی . کوبریک و لارس فون تریر قصد ساخت آن را داشتند و موفق به ساخت آن نشدند
فیلم در فرم و محتوا خیلی خوب عمل میکند با کارگردانی قابل قبول تایکور که توانست حس بویایی را در یک اثر سینمایی به مخاطب القا کند.
7.در بروژ(In Bruges)-مارتین مک دونا
کمدی سیاهی جذاب با بازی های فوق العاده از براندن گلسون و کالین فارل
البته در بروژ مانند دیگر فیلمهای دیگر لیست با بد اقبالی بسیار ی رو به رو نشد و توانست در فصل جوایز چند جایزه ای بگیرد.
8.نوح(Noah)-دارن آرنوفسکی
فیلمی حماسی مذهبی از آرنوفسکی که با واکنش تند گروه های مذهبی و همچنین استقبال نه چندان خوب از مردم و منتقدین مواجه شد. و در فصل جوایز نیز موفق نبود
9.آخرالزمان(Apocalypto )- مل گیبسون
فیلم روایتگر انقراض تمدن مایا است و به زبان غیر انگلیسی ساخته شدهاست. کیفیت پوشش و زندگی مردم مایا به سبک انسانهای اولیه به تصویر کشیده شدهاست و توحش مردم و بیگانگی فیلم از مظاهر مدرنیته گواه بر این مدعاست.
10.تيرانوسور (Tyrannosaur)-پدي كونسيداين
«تيرانوسور» به كارگرداني پدي كونسيداين در جشنواره ساندنس 2011 جايزه كارگرداني فيلم درام و جايزه ويژه هيات داوران را برد و در جوايز بفتايهمان سال هم جايزه بهترين نويسندگي و كارگرداني فيلم اول را گرفت. اما با همه اينها فيلم اكران جهاني نداشته و در اكران آمريكا هم فقط 22 هزار دلار فروخت. فيلم چنان تلخ و تاثيرگذار است كه هر كسي تاب مقاومت در برابرش ندارد. نبايد انتظار داشت مردم دستهدسته به تماشاي اين فيلم بروند.
11.کالواری(Calvary)-جان مایکل مک دونا
یک کشیش خوش طینت به دنبال تهدید شدن در یک جلسه اعتراف، باید با نیروهای تاریکی که به او نزدیک می شوند مبارزه کند و….
مکدانا، نمایش هفتهی آخر از عمر کشیشی دلسوز را نشانه رفته و از روزنهی حیات او، شخصیتهایی را معرفی میکند که هر یک در جایگاه خود میتوانند جهانبینیهای انسانهای امروز را نمایندگی کنند. مخاطب بهکلی محو رمزگشایی از روابط پیچیدهی انسانهای عمیقاً ناامید در شهری ماتمزده و رو به انحطاط اخلاقی شده و با تعقل در دیالوگهای بین آنها، به دنبال پاسخی برای پرسشهای هستیشناسانهی خویش میگردد.
12.مهاجر(The Immigrant)-جیمز گری
"مهاجر" "The Immigrant" نام پنجمین و آخرین فیلم "جیمز گری" است؛ فیلمسازی که در واقع جشنواره کن کشف اش کرد. درام تاريخی محزون و مبهوت كننده ی"جیمز گری" که برای اولین بار در جشنواره کن 2013 به نمایش در آمد و مورد استقبال هم قرار گرفت، داستان مهاجرت دو خواهر به نام های "اوا" با نقش آفرینی "ماریون کوتیار" و "ماگدا" با نقش آفرینی "آنجلا سارافیان" را روایت می کند که در دهه 1920 از جنگ لهستان فرار کرده و به آمریکا پناه آورده اند، اما در نیویورک، "اوا" را به خاطر بیماری از "ماگدا" جدا و در قرنطینه ای برای مداوا نگه می دارند. پس از جدایی "اوا" از خواهرش اتفاقات تلخ و دردناکی برای او رخ می دهد و "اوا" با وجود همه اتفاقات تمام تلاش خود را به کار می گیرد تا بتواند هزینه درمان خواهرش را بدهد. "مهاجر" ملودرام-تراژدی با رگه ی حزن انگيزی از نوميدی ست و سياهی و تلخی در فیلم موج می زند. "مهاجر" درای ریتم کند و طاقت فرسایی ست و در مواقعی تبدیل به اپرای خفقان آوری از ماتم می گردد که ممکن است هر کسی قادر به ارتباط با آن نباشد. بی شک مهم ترین نقطه ی قوت فیلم بازی های دیدنی و بی نظیر آن است.
13.ولگرد(the rover)-دیوید میچود
فیلمی دلهره آور در بیابان های استرالیا و با تمی آخر الزمانی از دیوید میچودی که در سال 2010 با ساخت اولین فیلم animal kingdom تحسین منتقدین را بر انگیخت
فیلم ولگرد را میتوان وسترنی مدر ن نامید با بازی در خشان دو بازیگر نقش اول گای پیرس و رابرت پتینسونی که کمتر کسی فک میکرد بتواند از پس چنین نقشی بر بیاید.
14.کثافت(filth)- جان برید
فیلمی کمدی .جنایی با بازی فوق العاده و تحسین برانگیز جیمز مک آوی
این فیلم که با اقتباس از یک رمان نوشته ایروین ولش رماننویس اسکاتلندی ساخته شده است، دومین فیلم پرفروش ردهبندی بزرگسالان در بریتانیا بود. این فیلم موفق شد در مراسم جوایز فیلم مستقل بریتانیا نیز در تمامی بخشهای اصلی نامزد دریافت جایزه شود.جیمز مک اووی نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول، جان اس برد برای بهترین کارگردانی، شرلی هندرسن برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن، ادی مارسن برای بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و همچنین خود فیلم نیز نامزد دریافت بهترین فرآیند تهیه شد.
15.ترور جسی جیمز (the assassination of jesse james by the coward robert ford)-اندرو دومنیک
وسترنی شاعرانه به کارگردانی اندرو دومنیک و بازیهای فوق العاده برد پیت و کیسی افلک
«قتل جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل» فیلمی است در قالب وسترن اما نه شبیه وسترنهای جان فورد بلکه وسترنی شاعرانه و نو آور در تصویر و صدا و دیالوگ و حتی اسب!برشهای تصویری که در فیلم میبینیم همه گویای شخصیت درونی جسی جیمز هستند: گندم زار، صحنهی کوهستان، برف، حرکت تند ابرها با برجستگی زیاد، باران، بازی نور خورشید در اتاق نیمه تاریک، آب یخ زده زیر پای جسی جیمز، محو شدگی کنارههای تصویر و… همگی مانند چهار فصل سال، فصلهایی از روح و جسم جسی جیمز این اسطوره و قهرمان و یاغی کشور امریکا را به بیننده نشان میدهند. البته نباید از موسیقی فیلم و صدای خندههایی که یکدفعه به سکوتی آزار دهنده تبدیل میشوند و همچنین موسیقیای که شلیک گلوله ایجاد میکند غافل ماند. این فیلم یک کلاس آموزشی است دربارهی نورپردازی، ترکیب تصویری و صدا،حرکت، دیالوگ و حتی حالت چهرهها در موقعیتهای مختلف که شاید برای اولین بار در یک فیلم، این گونه موفق عمل کرده است. در واقع هر تصویر یک تابلوی نقاشی است در جلوی چشم بیننده.
16.Enemy(دشمن)
اقتباس فوق العاده دنی ویلنو از کتاب مرد تکثیر شده ک کاملا با سبک فیلمهای قبلی ویلنو متفاوت بود و متاسفانه با واکنش سرد منتقدان و مردم رو به رو شد.
سبک و نحوه یادآور سورئال های روانشناسانه دیوید لینچ است و ویلنو به خوبی موفق شد ک در اولین تجربه ی سورئال خود فیلمی دقیق و با جزئیات فروان بسازد .
*قطعا فیلم های دیگه ای بوده که فراموش شده و در لیست قرار داده نشده
اگه فیلمای نادیده گرفته شده دیگه ای رو میشناسید معرفی کنید .