لینک قسمت اول : http://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%...
-
لینک قسمت دوم : http://www.tarafdari.com/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D9%86/%D9%...
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
1 - قهرمانی با گُلِ ستاره ی رفتنی !
- فقط 10 دقیقه از فصل 1982-82 سری آ مونده و یوونتوس و فیورنتینا تا بازی آخر خودشون شونه به شونه هم پیش اومدن. در بازی آخر هم تا دقیقه 80 هر 2 تیم در مقابل حریفان خودشون با نتیجه 0-0 مساوی بودن . یوونتوس در استادیوم خانگی خودش یعنی کوموناله در مقابل کاتانزارو راه به جایی نبرده بود و فیورنتینا هم در خارج از خانه و مقابل کالیاری نتونسته بود موفقیتی دشت کنه.
بازی در جریان بود که صحنه ای مشکوک در محوطه جریمه کاتانزارو اتفاق افتاد و داور نقطه پنالتی رو نشون داد. همه ی بازیکنا و اعضای فنی تیم کاتانزارو متعجب شروع به اعتراض کردن چون چند دقیه قبل داور یک صحنه مشکوک داخل محوطه جریمه یوونتوس رو پنالتی تشخیص نداده بود و این صحنه رو برای یوونتوسی ها پنالتی اعلام کرد.
لیام بِردی پشت توپ رفت. بازیکنی که داستانش در اون زمان خیلی جالب بود. بِردی می دونست که این ضربه، آخرین ضربه ای هست که با لباس یوونتوس به توپ فوتبال می زنه !! اون سال در ایتالیا قانون محدودیت بازیکنان خارجی قرار بود به اجرا در بیاد و 3 هفته قبل از این بازی، بِردی از طریق مدیر برنامه های خودش اعلام کرده بود که آخر فصل یوونتوس رو ترک می کنه. بردی قرار بود قربانی ستاره تازه وارد این تیم یعنی " میشل پلاتینی " بشه. بِردی با آگاهی از این موضوع، پشت توپ ایستاد و توپ خودش رو به تور دروازه چسبوند. اتفاقی که باعث شد یوونتوسِ تراپاتونی برای دومین سال متوالی قهرمان سری آ بشه و فیورنتینایی ها برای سیزدهمین سال متوالی دستشون از جام کوتاه بمونه.
براردی در انتهای فصل از تیم رفت ولی بهترین یادگاری رو از خودش به جا گذاشت، ستاره ی دوم لباس یوونتوس رو !! فیورنتینایی ها هم که احساس خیانت می کردن شروع به اعتراض و جبهه گیری علیه یوونتوس کردن. اونا تنفر خودشون رو علنا از تیم اعلام کردن و به صورت رسمی اعلام کردن " ترجیح می دیم دوم باشیم، تا دزد ! "
" بعد از اون پنالتی، من توی کشور ایتالیا به یک شهرت فوق العاده به عنوان یک بازیکن فوق العاده در تاریخ کشورشون رسیدم ! چیزی که لیاقتش رو نداشتم، اما خب بدستش اووردم . " لیام بردی !
-
" اونا قهرمانی و جام مارو دزدیدن " جیانکارلو آنتونونی، مدیر وقتِ باشگاه فیورنتینا !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
2 - دانمارک، پدیده یِ فاتح !
- اونا اولش اصلا به مسابقات صعود هم نکرده بودن !! دانمارکی ها منظورمه. اونا نتونسته بودن به مسابقات یورو 92 صعود کنن و وقتی که یوگسلاوی به دلیلی جنگ های داخلی و مشکلات دیگه از حظور در مسابقات منع شد، جانشین این تیم در رقابت ها شدن. از 3 بازی ابتدایی خودشون در مرحله گروهی هم فقط 1 بازی رو بردن و به عنوان تیم دوم گروهشون صعود کردن. واس همین کسی کوچکترین شانسی براشون قائل نبود !! صعود کردن از مرحله گروهی هم برای تیمی که تا دقیقه 90 از مسابقات بیرون بود، پیروزی به حساب میومد. اما دانمارکی ها انگار تازه شروع کرده بودن. شروع به آروم قدم گذاشتن تو دِلِ تاریخ !
دانمارک در مقابل قهرمان سابق اروپا هلند ! همه منتظر حذف شدن این تیم بودن اما این تیم هر طوری بود بازی رو پنالتی کشوند و در ضربات پنالتی تونست این تیم رو 4-5 شکست بده و راهی فینال بشه ! درسته درسته اونا تونسته بودن هلند رو حذف کنن، اما بردن آلمانِ غربی و قهرمان شدن ؟؟!؟ خیلی خیلی بعید بود !
اما آلمانی که تو اون زمان به هیچ تیمی رحم نمی کرد، اسیر بازی و تکتیک خاص دانمارکی ها شده بود و هیچ کار خاصی توی زمین نمی تونست انجام بده. دفعاتی هم که موفق به ثبت موقعیت می شد اشمایکل جلوی گلزنیشون رو می گرفت. دقیقه 18 دانمارک در کمال تعجب از آلمان پیش افتاد و در دقیقه 78، ویلفورت کار رو برای دانمارکی ها تموم کرد. دانمارکی که اصلا قرار نبود توی تورنمنت حظور پیدا کنه، قهرمان اروپا شده بود ،،،،
" قرار بر این بود که بریم، 3 تا بازی خوب و آبرومندانه از خودمون به نمایش بزاریم و برگردیم خونه ! اصلا کسی به این فکر نمی کرد که بخواییم قهرمان تورنمنت بشیم !! " یِنسن، بازیکن وقتِ تیم دانمارک
-
" هنوز که هنوزِ، نمی تونیم بفهمیم که دقیقا چه کار بزرگی رو انجام دادیم ! " پیتر اشمایکل، دروازبان وقتِ دانمارک.
-
" هیچ فشاری روی ما نبود. ما می تونستیم خیلی ریلکس بریم توی زمین و بازی خودمون رو بکنیم ! " یِنسن !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
3 - زمین خوردن قهرمانان !
- قرار گرفتن روبروی قهرمان جهان و بهترین بازیکن جهان، دیگو مارادونا !! این کاری بود که کامرونی ها باید در اولین بازی تیمشون تو جام جهانی 1990 انجام بدن. کامرونی ها خودشون هم برای خودشون شانسی قائل نبودن.
بازیکنای کامرون از همون اول انگار نا امید و عصبی بودن. انقدر خشن بازی میکردن که 2 تا از بازیکنای تیمشون از زمین بازی اخراج شدن. کامرونی که 11 نفره هم جلوی آرژانتین حرفی برای گفتن نداشت، حالا 2 نفر هم از آرژانتینی ها کمتر یار داشت ! همه اونا رو شکست خورده می دونستن. اما به یکباره همه چیز عوض شد. کامرونی ها بازی رو دستشون گرفتن و آرژانتین قافله رو باخته بود. توپ و میدان اومده بود دست کامرونی ها و شروع به ارائه یک بازی بی نظیر از خودشون کردن. تا اینکه دقیقه 67، اومام کی-ییوک با یک ضربه سر فوق العاده از روی کرنر ارسالی تیمش، تونست اولین گل بازی رو به ثمر برسونه. گلی که در آخر باعث پیروزی کامرونِ 9 نفره، در مقابل قهرمان جهان یعنی آرژانتینِ 11 نفره شد !!
دنیا در بهت فرو رفته بود. کامرون برای اولین بار در جام جهانی پیروز شده بود و آرژانتین هم تبدیل به اولین قهرمانی شد که در اولین مسابقه جام جهانی شکست می خوره ! میشه گفت درست از اون زمان بود که دنیای فوتبال در رده ی ملی عوض شد و تیم های ضعیف هم فهمیدن می تونن تیم های بزرگ رو شکست بدن.
" من خیلی راحت و ریلکس بودم .. تا اینکه اونا بهمون گل زدن ! " دیگو مارادونا
-
" بدون شک، بدترین شکستی که توی عمرم خوردم !! " کارلوس بیلاردو
-
" چطوری بردیم ؟! انسانیت ( !!! ) و اینکه خیلی جدی بازی کردیم ! همچنین ما اون زمان به فوتبال، فقط به عنوان یک بازی نگاه می کردیم ! " اومام بی-ییک !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
4 - ضربه ی تایین کننده گروسو !
24 سال بدون هیچ جام معتبر ! این آماری بود که ایتالیایی ها رو اذیت می کرد. از دست دادن جام جهانی 2002 با ناداوری، از دست دادن یورو 2000 در ثانیه های پایانی، لغزش باجو، اسطورشون در ضربات پنالتی تو جام جهانی 1994 و چند مورد مشابه در مسابقات بین المللی ایتالیایی ها رو خسته و عصبی کرده بود. تو جام جهانی 2006 تو اوج مشکلات داخلی تونستن خودشون رو با بازی های احساسی و حساس به نیمه نهایی برسونن. جایی که به سدی به نام آلمان خوردن. آلمانی که علاوه بر یک تیم خوب، هوادار های فوق العادش هم پشت سرش داشت و شکست دادنش کار سختی به نظر میومد. اما ایتالیا نمی خواست 4 سال دیگه حسرت حظور در فینال رو خوره !
آلمان تیمی بود که اومده بود حسرت 12 ساله ی ایتالیایی ها برای حظور در فینال رو تبدیل به 16 سال بکنه. اومده بود بازی های فوق العاده خودش در اون جام رو ادامه بده و تو خاک خودش قهرمان جهان بشه. قهرمان جهان بشه و زودتر از همین ایتالیا، چهارمین ستاره رو بکوبه بالای پرچم کشورش. اونا تیمی نبودن که بخوان تو نیمه نهایی شونه خالی کنن و جا بزنن !
بازی شروع شد. بازی ای که تبدیل یکی از بهترین بازی های تاریخ جام جهانی شد. 2 تا تیم با برنامه های خاص خودشون و سبک های زیبای خودشون به حریف حمله می بردن. دروازبان ها عکس العمل های فوق العاده از خودشون نشون می دادن، مدافعان تکل هایی می زدن که تا حالا تو عمرشون نزده بودن، هافبک ها با تمام توانشون می دوییدن و توپ رو پخش می کردن و مهاجم ها هم یک لحظه از درگیر بودن با مدافع های حریف دست بر نمیداشتن. تیرک دروازه هم نقش خودش رو داشت خوب بازی میکرد.
2 تیم به معنی واقعی کلمه در حال جنگ بودن. در حال جنگیدن بودن که دقیقه 119 فرا رسید. جایی که همه تقریبا مطمئمن بودن قراره یک ضربات پنالتی نفس گیر رو ببینن. در دقیقه آخر بازی ایتالیا صاحب یک ضربه کرنر شد.دل پیرو پشت ضربه کرنر رفت، توپ رو برای پیرلو فرستاد و پیرلو پشت محوطه صاحب توپ شد. درست مثل همیشه وقتی توپ در یک زمان حساس و یک موقعیت خوب نصیب پیرلو شد، زمان واسش ایستاد !! همه خشکشون زد و پیرلو با یک دید خیلی خوب توپ رو کاشت جلوی پای گروسویی که به عنوان مدافع چپ ایتالیا، اومده بود در سمتِ چپ خط دفاعی آلمان و کمین کرده بود ! گروسو امون نداد ! قبل از اینکه آلمانی ها و حتی ایتالیایی بتونن بفهمن توپ داره زیر پای کی می ره ضربش رو به توپ زد ! توپ هم کم نذاشت و با یک کات عجیب- به جای دستکش های ینس لمان که کِشِ عجیبی به بدن خودش داد - تصمیم گرفت بر تور دروازه های آلمان بوسه بزنه !! دنیا برای ایتالیایی ها منفجر شد. دویدن های گروسو و فریاد های تاردلی مانندش رو کسی ندید ! چون ایتالیایی ها اون موقع چشماشون رو بسته بودن و فقط فریاد می زدن ! درست مثل خودِ گروسو . گروسویی که انگار فقط به دنیا اومده تا در دقیقه 119، سمتِ چپِ محوطه آلمانی باشه تا توپ بیفته زیر پاش !
" قضیه خیلی ساده هستش : ما بیشتر دقایق بازی تیم برتر زمین بودیم، در آخر هم پیروز شدیم ! " مارچلو لیپی، سرمربی وقتِ تیم ملی ایتالیا !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
5 - دویدن خوزه و دیوانگی پورتویی ها !
فقط و فقط دفاع در مقابل یک ضربه شروع مجدد ! این تنها کاری بود که منچستری ها باید در مرحله یک هشتم نهایی لیگِ قهرمانانِ فصل 2003-04 و مقابل پورتو انجام می دادن تا بتونن به مرحله یک چهارم نهایی برسن. اونور هم پوتو فقط و فقط باید اون توپ رو گل می کرد. هر دو تیم خیلی خوب می دونستن باید چیکار کنن !! بنی مک کارتی توپ رو ارسال کرد، تیم هاوارد یک اثر کوچیک روی توپ گذاشت تا خیال هوادار های منچستر برای 1 ثانیه راحت بشه، اما کاستینیا سریع تر از هر کس دیگه ای داخلِ محوطه جریمه اولترافرد، خودش رو به توپ رسوند و توپ رو کرد توی دروازه ! کاستینیا انقدر سریع حرکت کرد که انگار توی دنیا، کسی سریع تر از اون نیست. البته به جزء 1 نفر; سرمربی تیم پورتو، یعنی خوزه مورینیو !
خوزه مورینیویی که روی نیمکت تیمش بود بعد از گل شدن این توپ، کنترل خودش رو از دست داد، از روی نیمکت بلند شد و با سرعتی باور نکردنی خودش رو به بازیکنای تیمش رسوند تا مثل همونا و مثل یک بازیکن فوتبال خوشحالی کنه. برای هوادارانی که یک عمر سر الکس فرگوسنِ با ابهت و با وقار سرمربیشون بوده، این حرکت تعجب بر انگیز بود. برای کل دنیا عجیب بود. اونا نمی دونستن شخصی که نصف عرض زمین رو برای پریدن روی بازیکنای تیمش دوییده، کسی هستش که قراره سال بعد راهی لیگ خودشون بشه و مسیر لیگشون رو برای همیشه عوض بکنه. این بازی و اون حرکت خوزه، شروع کننده 2 چیز بود. اول شروع کننده مسیری برای پورتویِ پرتغال که در انتهاش با قهرمانی در اروپا، اونا رو به بزرگترین افتخار اروپا رسوند و همینطور شروعِ شناخته شدن خوزه مورینیو ! مورینیویی که هنوز آقای خاص نشده بود !!
" وقتی کاستینیا گل زد، مورینیو دیوونه شده بود. منم دیوونه شده بودم ! اصلا هممون دیوونه شده بودیم ! " خورخه کاستا !
-
" تیم من دقیقه 90 تو یک چهارم حظور نداشت، اما دقیقه 91 رفته بود توش !!! " خوزه مورینیو !
-
" اون فصل و فصل های قبلی زیر نظر مورینیو، برای ما اصلا مهم نبود روبروی کی قرار ه بازی کنیم. منچستر، رئال، لاتزیو. تو همه این بازی ها ما می رفتیم توی زمین و از خودمون می پرسیدیم می تونیم برنده بشیم ؟ آره که می تونیم ! " کاستا !
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
در قسمت بعد خواهید خواند :
" انتقام، گرفته شد ! " تیتر زونامه دی تلگراف ( تاریخ سازی فان باستن، مقابل آلمانی های منفور ! )
/ / /
" این مسائل تو دنیای حرفه ای معنی نداره. بهش بگین من پول دندون های جدیدش رو می دم !!! " اشماچر دروازبان تیم ملی آلمان. ( صحنه ی رزمی، داخل مستطیل سبز !! )
/ / /
" اگه لباس منو می خوای، بهت می دم! اما بعد از بازی ! " زین الدین زیدان ! ( ضربه ی پایانی ! )
/ / /
" تصور کنید من جلوی بازی کردنش رو تو فینال می گرفتم ! ! اونوقت می دونید چی می شد ؟! هیچی فقط باید فرار میکردم و می رفتم تنها توی قطب جنوب زندگی می کردم ! " لیدیو تولِدو، دکتر تیم ملی برزیل ( تشنج قبل از فینال ! )
/ / /
" اوه اوه ! من دلم برای اون عوضی ها می سوزه ! اونا از فردا چطوری می خوان زندگی اونم وقتی می دونن ما شکستشون دادیم ؟!!!! " هری کیوف !