طرفداری- امیر حاجرضایی در نخستین روز از نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها با حضور در غرفه ایسنا، به بیان و تشریح مسائل روز فوتبال پرداخت و در پاسخ به پرسشی دربارهی چرایی انتشار بیانیههای متعدد از سوی کیروش و مسئولان فدراسیون فوتبال با ذکر مثالی گفت: یک زمانی مورینیو سرمربی چلسی بود و مصاحبه تندی علیه فرگوسن سرمربی وقت منچستریونایتد انجام داد. همان طور که میدانید فرگوسن در انگلستان از احترام بسیار بالایی برخوردار است. خبرنگاری از فرگوسن پرسید در مقابل صحبتهای مورینیو چه پاسخی دارید؟ او گفت آیا تا به حال در رستوران ماهی خوردهاید؟ آن ماهی اگر دهان باز نمیکرد هرگز به بشقاب شما نمیرسید. این یعنی جواب داد، اما مودبانه و کوتاه. ما هرگز نمیتوانیم فرگوسن شویم، اما میتوانیم مثل او پاسخ خوب دادن و خوب پاسخ دادن را بیاموزیم.
وی در گفت و گو با ایسنا افزود: زمانی عادل فردوسیپور به من گفت تو ایدهآلیست هستی. شاید باشم اما از نظر خودم اتفاقا رئالیستی فکر میکنم. من خطاب به کیروش یادداشتی نوشتم. به او یادآوری کردم که پرتغالیها ضربالمثلی دارند و میگویند "در ظرفی که غذا میخورم آب دهان نمیاندازم". مردم ما این ظرف را در تنگناهای سخت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی حفظ کردند و برای آن بسیار زحمت کشیدهاند بنابراین به این ادبیات شما احترام میگذاریم. آقای کیروش ما به نگاه از بالا به پایین شما اعتراض داریم. اینقدر افتخارات گذشته خود را بر سر ما نکوبید. من واقعا ناراحت شدم وقتی او خطاب به دبیر فدراسیون فوتبال گفت مگر کدام تیم ملی بازی کرده است، انگلیس یا فرانسه؟ متوجه باشید که بازی در تیم ملی هر کشور برای مردمش افتخار بزرگی است و انتظار میرفت که کیروش که از مربیان خوب دنیاست، در ادبیاتش تجدید نظر کند.
کارشناس فوتبال درباره شرایط تیم ملی گفت: تیم ملی فوتبال ایران پوستاندازی کرد. این اتفاق باید بین سالهای 2014 تا 2018 میافتاد و من با آن موافق هستم که نگاه مثبت و جوانگرایی در تیم باشد اما در فوتبال چیزی قابل پیشبینی نیست. در طول تاریخ بسیار شده که فوتبال بهترین کارشناسان جهان را متحیر کرده است. یک اخراج زودهنگام، یک پنالتی میتواند سرنوشت ماهها تلاش یک تیم را تغییر دهد. این ماهیت فوتبال است. تازه این برای تیمهایی است که ساختار دارند و سازماندهی خوبی پشتوانه آنهاست. به نظرم فوتبال ایران هنوز درگیر مسائل پیچیدهای است.
امیر حاجرضایی با انتقاد و اظهار تاسف از آنچه درباره عدم اعزام تیم ملی فوتسال بانوان به رقابتهای جهانی منتشر شده گفت: واقعا نمیدانم اما دلایل مطرح شده اصلا برای من قابل قبول نیست. این که مشکلات بروکراسی و اداری و مالی وجود دارد، ضعف فدراسیون است و توجیه قابل قبولی نیست. اول گفتند که به دلیل مشکلات اخذ ویزا نتوانستند تیم را به مسابقههای جهانی بفرستند که این موضوع با پیگیری قابل حل بود. بعد هم اعلام کردند که یک میلیارد هزینه دارد. ممکن است برای من و شمای کارمند این پولها رقمی باشد اما واقعا برای فوتبال ایران این رقم عددی است که تیم ملی را به مسابقههای جهانی نفرستند. آیا مسئولان میدانستند که این موضوع چه عواقبی در اجتماع دارد و چه تاثیرات منفی بر اجتماع بانوان خواهد گذاشت. بعد هم میگویند برخی رسانهها جریان سازی میکنند اما جریانسازی حاکی از عدم شفافیت موضوع است. وقتی شفافسازی نمیشود جریانهایی هم صورت میگیرد.
مربی اسبق تیم ملی فوتبال ایران در پاسخ به پرسشی درباره داوریهای لیگ و دلیل محرومیت 4 داور بینالمللی نیز گفت: من هرگز جراح نبودم و هرگز پا در آتش نگذاشتم و نمیدانم یک جراح و یا کسی که پایش را در آتش میگذارد چه حسی میتواند داشته باشد اما میتوانم تجسم کنم یک مربی که مدتها برای تیمش زحمت کشیده، وقتی روی اشتباه سهوی داور بازی را واگذار میکند چه حسی میتواند داشته باشد. من از 16 سالگی طرفدار هیچ تیمی در ایران نبودم نمیخواهم از پرسپولیس دفاع کنم بلکه از عدالت دفاع میکنم. 4 داور بینالمللی به خاطر اشتباه در مورد پرسپولیس محروم شدند. تیم پرسپولیس به دلیل اشتباه داوری از رسیدن به جام حذفی بازمیماند و این بسیار ناراحت کننده است. حتی برای یک مربی جنتلمن مثل برانکو بیچاره کننده است.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا به نظر شما با توجه به صحبتهای طاهری سرپرست باشگاه پرسپولیس تعمدی در اشتباهات داوری دخیل است؟ گفت: من نمیدانم. طاهری را 5 -6 ماه است که میشناسم. تا جایی که من میدانم و گمان میبرم چنین مسائلی تعمدی نیست. ظاهرا من در جریان آن نیستم. من فقط میگویم که همه ما تعهد داریم و برای من دو تعهد خیلی مهم است. امیدوارم همه ما نسبت به وجدان خود و نسبت به جامعهای که در آن زندگی میکنیم متعهد و مسئول باشیم. زمانی که من مربی بودم یک داور به نام خوشخوان به ضرر تیم ما یک پنالتی گرفت. بسیار عصبانی شدم طوری که انگار روی سینهام آب داغ ریختند اما بعد از بازی دم حمامهای امجدیه ایستادم تا یک وقت با او روبهرو نشوم زیرا میترسیدم نکند حرفی بزند و مشکلساز شوم و رفتاری کنم که در شان خودم نیست. من یادم میآید با پدرم به زورخانه میرفتم مرشد ضرب میگرفت و اسم خدا را میگفت و برای عاقبت مردم دعای خیر میکرد و میگفت از بیادبی کسی به جایی نرسید/ حقا که ادب وظیفه مردان است. فکر میکنم باید این شعر امروز هم در جامعه ورزش تکرار شود.