با اینکه نشانههای بدحالی سپاهان از ابتدای فصل و حتی پیش از آغاز سیر قهقرایی این تیم عیان شده بود اما شاید کمتر کسی هم باورش میشد که آن اتفاق هولناکِ قابل پیشبینی به این شکل فاجعهآمیز در عالم واقعیت رخ دهد.
فاجعه در سپاهان چگونه رخ داد؟
به گزارش "ورزش سه"، از همان هفتههای ابتدایی فصل که سپاهان بازیهای خودش را میبرد و در صدر جدول بود سپاهانیها آنطور که باید و شاید خوشحال و راضی نبودند زیرا از همان روزهای اول نشانههای نگرانکنندهای ظاهر شده بود که اگرچه به تنهایی خیلی مهم نبودند اما قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر شرایطی را فراهم کرده بود که بسیار هشداردهنده به نظر میرسید.
محرم نویدکیا پس از ایفای نقش پررنگش در قهرمانی لیگ چهاردهم به دلایلی رمزآلود قهر کرده و امیدی هم به بازگشتش نبود، دو بازیکن برزیلی سپاهان که یکی از ارکان قهرمانی فصل گذشته و دومی مهمترین خرید این باشگاه در نقل و انتقالات تابستانی بود تا نیم فصل اجازه بازی نداشتند و یکی دو بازیکن کلیدی تیم پس از مواجهه با پیشنهادهای رسمی و غیررسمی اروپایی در آستانه لژیونر شدن قرار داشتند.
قهر نویدکیا ادامه پیدا کرد، مجوز بازی شیمبا و پادوانی صادر نشد و احسان حاج صفی هم اصفهان را به مقصد فرانکفورت آلمان ترک کرد تا تقریباً همه نگرانیهایی هفتههای ابتدایی به طور کامل عینیت پیدا کند. حتی از آن همان زمان که افت سپاهان شروع نشده بود تردیدی وجود نداشت که حال این تیم خیلی خوب نیست و این بدحالی بالاخره یک جایی در ادامه خودش را نشان خواهد داد.
با عینیت یافتن یکی از جدیترین نگرانیهای سپاهان که جدایی حاج صفی از این تیم بود این بدحالی به شکلی کاملاً محسوس عیان شد. پس از ترک اصفهان از سوی احسان، سپاهان نه تنها دیگر نمیبرد که حتی به شکلی باورنکردنی گل هم نمیزد. زدن فقط یک گل در چهار مسابقه گذشته و کسب سه امتیاز از 12 امتیاز ممکن خود به خوبی گویای حال و روز نامساعد سپاهان بود. حتی میتوان گفت که آنچه در واقعیت در حال رخ دادن بودن به مراتب بدتر از آن شرایطی بود که از قبل درباره آن نگرانی وجود داشت. البته صرف نبردن و نتیجه نگرفتن دلیل بدحالی سپاهان به حساب نمیآمد زیرا این تیم به هیچ وجه با این شرایط بیگانه نبود و در سالهای گذشته نیز به دفعات با افتی مقطعی مواجه شده بود اما قرار گرفتن همان چند عاملی که گفته شد در کنار هم، وضعیت به نسبت کمسابقهای را بر این تیم حاکم کرد که با همه بحرانهای گذرای سالهای قبل فرق داشت.
با وجود از دست دادن امتیازات زیاد اما تا قبل از بازی با استقلال در عمل اتفاق بدی که خیلی مخوف و جبرانناپذیر باشد نیفتاده بود تا اینکه اتفاق ناگواری که خیلیها از قبل درباره آن نگرانی داشتند بالاخره دیروز در همان جایی که نباید و به بدترین شکل ممکن افتاد.
باخت سنگین و غیرقابلباور خانگی به حریف سنتی و نزدیکترین رقیب این فصل آن هم درست در زمانی که به آن به چشم طلاییترین فرصت برای جبران عقبماندگی و رسیدن به صدر نگاه میشد فاجعه تمام عیاری را در ورزشگاه فولادشهر رقم زد که در تمام هفتههای پیش از آن ترس از واقعی شدنش وجود داشت. با اینکه همه فهمیده بودند حال سپاهان خوب نیست اما شاید کمتر کسی هم باورش میشد که فاجعه با این شدت و به این شکل برابر همان حریفی که نباید، رخ دهد.