مطلب ارسالی کاربران
جمهوري ريچکيدزها و پدران(قسمت اول)
«بوبو»ها در کارگاه ساختماني:روايتي از تجربهي شهري در دهه 90 / نویسنده: نادر فتورهچي
قسمت اول:
مجموعه اين نشانههاي پديدارشناختي که در کنار امدادرساني به «مهندسان اجتماعي» و نهادهاي کنترل-نظارت جمعي، وظيفهي به غايت مهم «اعيانسازي» محيطهاي شهري را بر عهده دارند، منجر به بخشبندي و تفکيک سه جمهوري ِ غيررسمي و نسبتاً خودمختار ذيل ساختار مسلط سياسي-اقتصادي شده است.
يکم، جمهوري ريچکيدزها و کارآفرينان ِ جديد:
اطلاعات و آمار چنداني از تعداد، تبار و پراکندگي جمعيتي اعضاي اين جمهوري برگزيده در دست نيست. اما آنها خود مدتيست که از طريق راهاندازي يک کلوپ هواداري فعال در شبکههاي اجتماعي، از خود به عنوان «جامعه الگو» که ميتواند «آبروي کشور» را در چشم بيگانگان حفظ کنند، ياد ميکنند.
آنطور که ساکنان اين جمهوري نشان داده اند، آنها علاقهاي به پيگري مباحث کسل کننده و سخيفي همچون سياست، بحرانهاي اجتماعي و ... ندارند و معتقدند که همگان بايد آنها را به عنوان نمونههاي موفق دوري گزيني از دعواهاي بيسروته رسانهاي بپذيرند.
اکثر قريب به اتفاق آنها ساکن مناطق شمالي کلانشهرها و يا حومههاي ييلاقي اعياننشين و محصور شده هستند.
فهرست علايق آنها ازپيش مشخص است: خودروهاي لوکس، املاک و مستغلات ويلايي- باغي، زيورآلات گرانقيمت، ساعتها و گوشيهاي جواهر نشان، ورزش و تحرکات هيجانانگيزي همچون صحرا نوردي، جت اسکي، خلباني، اسب دواني، شنا و شيرجه، گلف، چتربازي، پاراگلايدر و .... آنها آشنايي با فرهنگهاي ديگر از طريق سفر به خارج از کشور را به همگان توصيه ميکنند. علاقهي زيادي به کسب مدارج علمي در کالجهاي اروپايي دارند هرچند که معتقدند پس از فراغت از تحصيل بايد براي «خدمت» به کشور بازگردند. معتقدند که در اوقات فراغت بايد ضمن مطالعهي تاريخ ايران باستان، راههاي نفوذ به بازارهاي جهاني و فرصتهاي سرمايه گذاري بين المللي را فراگيرند.
ظاهر آراسته، شاد، گشوده و خوشخلق را به همگان توصيه ميکنند و خلاصه در يک کلام، هر کدام ماري آنتوآنتي هستند که ميگويند در صورت کمبود نان، به جاياش کيک بخوريد.
به غير از مواقعي که در حين عبور و مرور بين اقامتگاههاي خصوصي يا رفتن به کلوپهاي شبانه، پاتوقهاي ورزشي-تفريحي«وي.آي.پي» و ... در خيابان و لابلاي مردم ديده ميشوند،در باقياوقات تعامل چنداني با ديگر شهروندان ندارند.
زمانِ زيستي ساختار سرمايه داري که جان راولز آن را براي طبقات مولد به «لژر تايم» و «ليزي تايم» تقسيم ميکند دربارهي آنها مصداق چنداني ندارد و بازهي زماني اصلي فعاليت گروهي آنها ساعات اوليه نيمه شب جهت رفتن به تفريح و يا ظهرها جهت شرکت در فعاليتهاي هيجانانگيز و ورزشيست.
هم آنها و هم سلبريتيهايدولتي علاقهي زيادي به همکاري، تعامل و معاشرت با يکديگر دارند و لذا حداکثر تماس اجتماعي آنها با ديگر اقشار، به سلبريتيها و فوتباليستها و سرمايه گذاران محدود ميشود.
تعريف سرراستي از «بيزنس»، اين اسم رمز ِ موفقيت در مناسبات ايران نوين، دارند: واردات کالاهاي لوکسي که بتواند بخشي از مازاد به دست آمده از انباشت اوليه را جذب کند، برج سازي و مالسازي، باشگاهداري، نمايشگاه داري ، خيريه سازي و حالا پس از توافق اتمي؛ اخذ نمايندگي فروش يا توليد برندهاي بين المللي.
ادامه دارد...