در ابتدا نقل مستقیم از روزنامه شرق را می آوریم و بعد از آن پاسخ را می آوریم.
1-به نقل از شرق:
"
فردوسيپور كسب درآمد از پيامكهاي 90 را رد ميكند
ناعادلانه با عادل
عادل فردوسیپور تصور نمیکرد نظرسنجی پیامکی برنامهاش که یک رویه همیشگی است، اینبار برایش دردسرساز شود. مجری «90» دوشنبهشب از مخاطبان برنامهاش خواست تا برای همدردی با خانواده هادی نوروزی عدد 24 (شماره پیراهن نوروزی) را به شماره برنامه ارسال کنند. پیش از این در زمان درگذشت ناصر حجازی هم 90 چنین کاری را انجام داده و مورد استقبال مردم قرار گرفته بود و بیش از چهارمیلیون نفر در آن شرکت کردند. اما اینبار واکنشها عجیب بود در شرایطی که مردم بازهم از این اقدام استقبال کردند و درنهایت سهمیلیون و 42 هزار نفر به 90 «اساماس» فرستادند، گروهی عادل را به بهرهبرداری مالی از پیامکها متهم کردند. این در حالی بود که فردوسیپور حین برنامه چندینبار توضیح داد از مبلغ «اساماس»های 90 پولی به او، 90 و صداوسیما نمیرسد و هزینه هر پیامک همان هزینه پیامکهای معمولی است که به اپراتورهای تلفنهمراه میرسد. با وجود این دیروز هم چند روزنامه به فردوسیپور و برنامهاش تاختند و از کسب درآمد میلیونی او از نظرسنجیهای 90 نوشتند. گزارشهایی که بهنظر میرسد چندان اطلاعاتش مورد تأیید نیست. تهیهکننده 90 هم چند مرتبهای در برنامهاش توضیح داده و تأکید دارد درآمدش بسیار کمتر از آن چیزی است که این رسانهها میگویند.
برنامه بدون اسپانسر
فردوسیپور با اتهام چند رسانه روبهرو شد که به دنبال کسب درآمد بیشتر از طریق دریافت پیامک بیشتر است. مجری و تهیهکننده در گفتوگو با «شرق» این موضوع را کاملا تکذیب میکند: «همانطور که در برنامه هم گفتم، از مبلغ «اساماس»های 90 یک ریال هم به برنامه نمیرسد. برای 90 از نظر مالی فرقی نمیکند یک نفر در نظرسنجی 90 شرکت کند یا چندمیلیون نفر. من همیشه حضور میلیونی مردم در نظرسنجیهای 90 را یک حمایت معنوی از برنامه دیدهام. برخلاف خیلی از برنامهها، هزینه ارسال پیامک به 90 شامل هیچگونه ارزش افزوده نمیشود و همان هزینه معمولی ارسال یک پیامک ساده است. بازهم تأکید میکنم ریالی از این مبلغی که مردم برای اساماسهایشان میپردازند، به 90 نمیرسد». برخلاف بسیاری از برنامههای تلویزیونی، فردوسیپور تا به امروز در برابر اینکه برنامهاش یک برنامه مشارکتی شود و از حمایت اسپانسر مالی کمک بگیرد، مقاومت کرده است. این در حالی است که در حال حاضر بسیاری از برنامههای محبوب تلویزیون مثل «خندوانه» بهراحتی از اسپانسر بهره میبرند و کسب درآمد میکنند. فردوسیپور دراینباره میگوید: «آنچه برای ما در 90 مهم است، تکریم بینندگان است. در راستای تکریم بینندگان تلاش کردیم برنامه را به صورت مشارکتی تهیه نکنیم».
دراینمیان سؤالی که برای بینندگان 90 پیش میآید، این است در جریان نظرسنجی 90 چه سازوکار مالیای وجود دارد. فردوسیپور تأکید کرد تمامی هزینههایی که مردم به خاطر ارسال پیامک به 90 پرداخت میکنند (حدود 14 تومان) به همان اپراتورهای تلفنهمراه میرسد. بررسیها هم نشان میدهد این گفته عادل درست است. سازوکار به این شکل است که اسپانسر نظرسنجی مبلغی را در ازای اینکه در برنامه حدود سه بار نامش آورده شود به صداوسیما پرداخت میکند نه به برنامه 90. هزینه برگشت پیامکهای ارسالی را نیز اسپانسر به شرکت مجری مسابقه پیامکی برنامه پرداخت میکند. درواقع در این بخش ریالی سود نصیب 90 نمیشود و تعداد پیامکها هم تأثیری در این فرایند ندارد. از طرفی هزینهای که صداوسیما به 90 پرداخت میکند، دقیقهای است و قرارداد هم در ابتدای فصل بسته میشود و اسپانسر برنامه و تعداد پیامکها نقشی در بودجه 90 ندارد.
منتقدان عادل چه کسانی هستند؟
حدود 10 سالی است 90 بخش نظرسنجی پیامکی را به برنامهاش اضافه کرده است و همیشه هم شرکتکنندگان میلیونی داشته، اما مشخص نیست چرا در چند هفته اخیر روی این موضوع انگشت گذاشتهاند. عادل تأکید دارد ریالی از هزینه هر «اساماس» به برنامهاش نمیرسد. از طرفی باید از افرادی که با این موضوع مخالفند پرسيد چرا 90 باید به اپراتورهای تلفن سود برساند، چه تفاوتی بین برنامه این دوشنبهشب با نظرسنجی انتخاب بهترین دفاع راست در هفته قبل وجود داشت؟ در هر دو برنامه، میلیونها نفر شرکت کردند و بنا بر گفته فردوسیپور، از هیچیک از برنامهها هم ریالی به 90 نرسیده است. جو ایجادشده نشان میدهد فردوسیپور برخلاف سالهای قبل در حال حاضر رقیبان زیادی پیشِروی خود میبیند. باید رقابتهای صنفی را انگیزه انتقادهای کنونی دانست. بهنظر میرسد کار برای عادل سختتر از گذشته شده است.
"
2- پاسخ طرفداری:
اول؛ در قسمت اول اشاره شده است که این ساز و کار پیامکی در زمان فوت مرحوم ناصر حجازی نیز اجرا شده است. به عنوان پاسخ قسمت اول، اگر اتفاقی در گذشته نیز دارای نقد بوده اما تریبون مستقلی برای نقد آن وجود نداشته است و در نتیجه نقدی نوشته نشده دلیلی بر صحیح بودن آن حرکت نیست. شاید بهترین پاسخ در باره لایک زدن برای احترام فلان شخص و ارسال اس ام اس برای شادی آن مرحومان را سروش رضایی در انیمیشن "چنتا لایک داره!" ساخته است که در زیر شباهت بسیار بالای ارسال اس ام اس های به این سبک را با آن می بینیم.
بحث درآمدهای فردوسی پور بحثی شخصیست و اصلا مورد بحث یادداشت طرفداری در اینجا نبوده است. مشکل اول: چرا برای شادی روح مرحوم نوروزی و مرحوم حجازی باید حتما با پرداخت هزینه به مخابرات و اپراتورها احترام خود را نشان دهیم (بر فرض محال سود نبردن صداوسیما و برنامه 90 از این کار)؟ ذکر یک فاتحه در خانه کفایت نمی کند؟ حتما باید با ادبیات و مفهوم ضعیف "این مرحوم مغفور ما چنتا پیامک داره؟" به دنبال کسب احترام برای اتفاقات دردناک این چنینی باشیم؟
در روزنامه شرق ادعا شده است که گزارش درآمدهای برنامه 90 یا صداوسیما مورد تأیید نیست. پاسخ ما این است اگر می خواهید تأییده بگیرید از شرکت هایی باید درخواست اطلاعات کنید که در گذشته مشتری این سرویس پیامکی بوده اند و در جواب ارسال اس ام اس مردم، پاسخ دریافت می کردند. یا به عنوان اسپانسر با بخش بازرگانی صداوسیما و برنامه تماس بگیرید که البته شاید این روزها به فراخور حال پاسخ صحیحی به گوش شما نرسد. زیرا که حفظ برند عادل فردوسی پور در گفتمان انتقادی کنونی از تبلیغات آتی برنامه مهم تر است.
دوم؛ در بخش دوم اشاره شده است که عادل فردوسی پور برنامه مشارکتی روی آنتن نرفته است و ریالی از پیامک ها به حساب برنامه نمی رود. سیدعلی جلالی، مدیر روابطعمومی بانک سپه اخیرا به رسانه ها گفت: «قرارداد ما با برنامه نود محرمانه است و نمیتوانیم جزئیات آن را افشا کنیم. اگر هم شائبهای در اینباره به وجود آمده، مسئولش ما نیستیم. البته مطمئن باشید نحوه همکاری ما به شکلی نیست که سود خیلی زیادی عاید تیم برنامه نود شود.»که احتمالا این سود کمتر از 1 ریال است که فردوسی پور تأکید دارد به برنامه 90 نمی رسد. همانطور که در یادداشت قبل اشاره شد هزینه پیامکی که شخص به برنامه می دهد مستقیما به حساب اپراتورها واریز می شود، پیمان کار پیامکی برنامه 90 هم قطعا در این فضا صداوسیما را بدون کارشناس تجاری پیدا نکرده است که سود ها را به حساب خود واریز کند! فرض کنید شما به صداوسیما بروید و بگویید من سرویسی به شما ارائه می کنم و تمام ارزش افزوده آن را خودم برمی دارم! این ادعا توهین به شعور مخاطب است که روزانه برای کسب روزی ولو یک ریال هم باید سود خود را با همکاران مختلفی شریک شود. مگر اینکه صداوسیما بنگاه خیریه برای شرکت های خاصی باز کرده باشد که این فرضیه نیز خود یک رانت برای آن سازمان معظم محسوب می شود که شبهه بزرگی مانند آن را قبلا نیز داشته است که در تصویر زیر به وضوح قابل مشاهده است، رسانه ای که اکنون با تغییر دامنه، کماکان حمایت صداوسیما را دارد (اینجا را کلیک کنید) نیز به حمایت از این برنامه صداوسیما یار دیرین خود پرداخته است:
اما تناقض دیگر صحبت های عادل فردوسی پور اینجاست که با وجود داشتن اسپانسر برای نظرسنجی پیامکی (در پاسخ پیامک ها تصویر زیر را مشاهده می کنید و هیچ تبلیغاتی رایگان نیست و صداوسیما نیز بنگاه خیریه برای شرکت پیمان کار پیامکی نیست) به مسئولان استادیوم آزادی انتقاد می کند که درآمد حاصله از بلیت فروشی و هزینه پارکینگ گرفته شده از مردم را به مراکز خیریه اهدا کنند. اگر فرض کنیم این درآمدهای حاصله پیامکی به 90 داده نمی شود و به صداوسیما داده می شود، چرا برنامه 90 با تماس با مسئولان رده بالایی خود در صداوسیما بیان نمی کند که درآمد حاصله از پیامک های مردم را به خیریه ها واگذار کنند؟
تناقضی که سابقه آن وجود داشته است:
در زمانی که رقابت های لیگ برتر خلیج فارس کشور به دلیل عدم پرداخت حق پخش به باشگاه های فوتبال کشور از صداوسیما پخش نمی شد عادل به جای طرح سوال پیامکی مرتبط، از مخاطبان پرسید که طرفدار کدام هستید؟ استقلال - رئال مادرید/پرسپولیس - رئال مادرید/استقلال - بارسلونا/ پرسپولیس - بارسلونا/ سایر! تناقض از این آشکار تر؟
اگر ریالی از درآمدهای پیامکی به برنامه 90 مرتبط نیست، چرا عادل فردوسی پور ناعادلانه در شب به آن مهمی چنین سوالی طرح می کند و از انتقاد از سازمان صداوسیما که به دلیل ایجاد مونوپول رسانه ای ریالی به باشگاه ها پرداخت می کند انتقاد نمی کند و سوال پیامکی مرتبط نمی پرسد؟ در خوشبینانه ترین حالت بگوییم عادل فردوسی پور نه ولی برنامه 90 و صداوسیما چه تعهدی به پر کردن جیب اپراتورهای تلفن همراه دارند که حتی اگر سوژه ای برای مسابقه پیامکی وجود ندارد (که وجود داشت!) باز هم سوالی بی ربط به برنامه مطرح شود که دست مایه طنز رسانه های تحت حمایت خود صداوسیما قرار گیرد (کلیک کنید) که امروز به حمایت از عادل می پردازند.یا با دست مایه قراردادن مرگ غم انگیز فوتبالیست های با اخلاقی چون حجازی و نوروزی و برای شاد کردن روح آن ها از مردم پیامک طلب کنند؟ گویی که فرشتگان الهی با تبلت نشسته اند و به مرحوم مغفور گزارش می دهند که تا این لحظه این مقدار پیامک برایت آمده است! حتی فرهنگ فاتحه فرستادن برای گذشتگان هم با فرهنگ سازی غلط رسانه ای جای خود را به یک کلیک و پیامک می دهد.
البته عادل فردوسی پور روانشناس ماهرى است و با سوءاستفاده از اسامى عامه پسند و با سوار شدن بر روى يك موجي كه در شبكه هاى اجتماعى مطرح مى شود، جريان بازى را به سود خود تغيير مى دهد. هر از گاهی نامی از شجریان می برد، به اصغر فرهادی تبریک می گوید، راجع به هواشناسی و سرطان نقد می کند، کارهایی که اساسا به حوزه ورزش بی ارتباط است اما جایی که باید از صداوسیما به خاطر ندادن حق پخش باشگاه های مرتبط با ورزش انتقاد کند خبری از او نیست.
سوال دیگر از عادل فردوسی پور این است: آقای فردوسی پور برند کنونی و محبوبیت خود را از محل بودجه عمومی و مونوپول صداوسیما بدست آورده است، شما فرض کنید شبکه های خصوصی در ایران اجازه فعالیت داشتند که قطع به یقین رقیب جدی صداوسیما در جذب مخاطب می شدند (مشکلی که هم اکنون صداوسیما با دیش های ماهواره و شبکه های معاند خارج از کشور نیز دارد!) در آن صورت آیا عادل فردوسی پور شخصیت معروف و محبوب کنونی می بود؟ آیا عادل فردوسی پور نباید حق حساب این دستاورد از صداوسیما را به طریق معنوی به این سازمان عریض و طویل برساند و جایی که باید انتقاد کند چشم پوشی کند؟
از طرفی عادل فردوسی پور در سایت برنامه اش نیز مشارکت دارد و از محل شهرت و برنامه خود در سایت خود نیز انتفاع دارد. مثال بارز این مسئله سایت طرفداری بوده است که تبلیغ آن در شب فینال لیگ قهرمان بین تیم های رئال مادرید - اتلتیکو مادرید در صداوسیما به دلیل آنچه که "صداوسیما قصد تبلیغ سایت ورزشی جدیدی را ندارد و خود برنامه ای جداگانه برای آن دارد" بیان کردند لغو شد. سایت 2014 ظهور کرد و دنباله آن سایت 90 کنونی شد. اجازه هیچ گونه نام بردن از سایت طرفداری در رسانه ملی که باید برای همه باشد وجود ندارد و حتی مجریان و گزارشگران نیز در صحبت با ما اشاره کردند که اجازه ذکر منبع به طرفداری را که مرجع بسیاری از اطلاعات و اخبار آن ها حین گزارش است نیز وجود ندارد.
در نتیجه دنیای درآمدی عادل فردوسی پور با صداوسیما چیزی بیش از پیامک است که ما قصد اشاره به آن را نداشتیم اما روزنامه شرق بهانه ای شد برای پرده برداری از آن ها به دیدگان مخاطب که تاکنون تجربه دو صدایی و نقد را در ورزش جز از زبان عادل فردوسی پور نداشتند.
سوم؛ در قسمت آخر روزنامه شرق سوال طرح کرده است که در این 10 سال منتقدین کجا بوده اند؟ منتقدین در آن زمان در حال کار و تحصیل بودند و هنوز جسارت ورود به کار رسانه را نداشتند و انتقادهایشان در کلاف تو درتوی رفیق بازی رسانه ای ایران رهی به نفوذ نداشت. رفقای رسانه ای که گاهی مربی تغییر می دهند، بازیکن تخریب می کنند، در برخی موارد بر حسب منافع عیب پوشی می کنند و شاید همچون امروز به دفاع از یاران قدیمی خود نیز بپردازند زیرا نفع فعلا در این است. تفاوت سوال نظرسنجی برای ادای احترام به هادی نوروزی یک تفاوت عمده با انتخاب دفاع راست دارد، آن هم موج سواری روی احساسات مردم است.
البته سوالات پیامکی برنامه 90 بارها و بارها تا کنون فقط برای جذب پیامک بیشتر طراحی زیرکانه ای داشته اند. به طور مثال در انتخاب گل برتر ماه همواره باید یک گزینه از آبی ها و قرمزها باشد تا در تقابل رودرو پیامک بیشتری به برنامه ارسال شود، یا در بسیاری از موارد به هر فشار و تلاشی که شده کارشناسان برنامه به این نتیجه می رسیدند که اگر بازیکن برتری قرار است انتخاب شود حتما تقابل آبی و قرمز برای جذب پیامک بیشتر وجود داشته باشد! کارشناسان حوزه رسانه و حوزه بازاریابی معنی این صحبت ها را خیلی خوب در می کنند. البته این موارد در علم رسانه مشکلی ندارد اما استفاده از احساسات مردم برای فوت دردناک ناصر حجازی و هادی نوروزی کار صحیحی نیست.
نحوه برخورد با منتقدان:
البته حمایت عمومی برخی رسانه ها از عادل فردوسی پور نشان می دهد که استراتژی برخورد عادل با منتقدان چقدر دقیق و سنجیده است. فردوسی پور بارها نشان داده بیشتر به جای قطع صدای مخالف و منتقد، او را به زیرکانه ترین شکل ممکن مورد حملات قرار می دهد. از مصاحبه ها با مربیان و کارشناسان گرفته تا آذری زبان های طرفدار تراکتور سازی.
همه ما خاطرمان هست که هموطنان آذری طرفدار تراکتورسازی که احساس می کردند در حق آن ها در مشخص شدن تعداد هوادار اجحاف شده است (که البته قطعا در سندیت دار بودن "آمار" نظرسنجی های برنامه 90 شکی نیست و و برنامه می تواند از آنان با سند دفاع کند) علاوه بر توضیحات کامل کاملا با نشان دادن مصاحبه های هدف دار از خجالت مردم آن خطه درآمد که باعث شد مدت ها دست مایه طنز بین مردم شود و شکاف احساسی عمیقی بین آذری ها و بدنه عمومی مردم ایجاد کند. برنامه 90 با تخصص بالا و ذکاوت فوق العاده با نشان دادن چند مصاحبه تمامی منتقدان آن روز خود را کوبید. واقعا در این که عادل فردوسی پور قبل از پخش این مصاحبه ها یک دل سیر نخندیده باشد شک وجود دارد! انتخاب های هوشمندانه و مغرضانه. این امکان وجود داشت که چند مصاحبه انتخابی مشخص اما بدون دست مایه طنز پخش شود.
اما خط پایانی مطلب نوشته شده که به خاطر رقابت های صنفی این انتقادات به عادل فردوسی پور وارد شده است.
رقابت همیشه عامل رشد و اصلاح بوده است. رقابت باعث رشد تکنولوژیک دنیای غرب شده است، بارها شرکت های بنز و بی ام دبلیو و آئودی و مازراتی و ... به مشکلات زیست محیطی خودروهای یکدیگر، فریب های رسانه ای و ... یکدیگر اشاره کرده اند و همگی به برند های بزرگی تبدیل شده اند. رقابت طرفداران مایکروسافت و گوگل، اندروید و آی او اس، واشنگتن پست و نیویورک تایمز، ال جی و سامسونگ و ... همگی سازنده بوده اند. رقابت باعث می شود که ما روزانه مشکلات خود را بررسی کنیم و رشد کنیم. در نتیجه رقابت صنفی اتفاق حسنه ایست و باعث چندصدایی در جامعه می شود و همه در جهت رضایت بیشتر مخاطب برای جذب آن به ایرادات دیگری اشاره می کنند و سعی می کنند خودشان را اصلاح کنند.
چرا باید مردم نسبت به درآمد نهاد های دولتی و کسانی که در نهادهای دولتی فعالیت اقتصادی می کنند حساس باشند و ضرورت شکل گیری این گفتمان چیست؟
در کشورهای توسعه یافته، بارها شنیده ایم که اشخاص مهم به دلیل فساد اقتصادی محکوم شده اند و بسیاری نیز از حساب های خود دفاع کرده اند. رتبه کشور ایران در رده بندی فساد اقتصادی بالاست (کلیک کنید). راه کاری که کشورهای توسعه یافته دارند شفافیت اقتصادی و درآمدی شرکت ها و افراد دولتی است، منابع درآمدی افراد و شرکت های دولتی باید قابل دسترسی باشد و این حساب ها باید قابل دفاع باشند. صرف نظر از اینکه در جریان پیامک های برنامه 90 عادل فردوسی پور صحیح می گوید یا خیر، هدف اصلی ما شکل گیری این گفتمان است. این گفتمان باید در بین مردم نهادینه شود تا در تمامی نهاد ها به مرور به سمت شفافیت اقتصادی حرکت کنیم. شفافیت اقتصادی مسئله ایست که بعد از فسادهای بزرگ رخ داده در کشور مورد تأکید مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری هم بوده است و ما نیز نه درخواست غیر منطقی داشته ایم و نه چیزی فراتر از حقوق یک شهروند ایرانی در چهارچوب قوانین کشور طلب کرده ایم، شاید خیلی از افراد این حق را در کشور فراموش شده بدانند و چشم پوشی کنند، اما امیدواریم یادآوری این جریان از سمت طرفداری جریانی را بسازد که به جای موضع گیری به خاطر محبوبیت افراد، بر اساس منطق و قانون همه دولتی ها به خصوص ورزشی ها و اصحاب رسانه نوع درآمد و انتفاع از جایگاه دولتی را شفاف نمایند و پاسخگو باشند. ضمناً عدم شفافیت اقتصادی نباید منحصر به ارقام بسیار بزرگ باشد، مسئول رده بالای اروپایی به دلیل استفاده از پول دولتی برای درست کردن باغچه خانه اش هم پاسخگوست.
اعتراض به این انتقاد و بازخواست طرفداری، اعتراض به شفافیت اقتصادی، ترویج رفیق بازی و در نتیجه فراموش کردن رویای ایران بدون فساد اقتصادیست.
إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ [الرعد:11]
نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
همه شخصیت ها خاکستری هستند و شخصیت سیاه و سفید نداریم، به جز ائمه اطهار و پیامبر اعظم شخصیت معصومی هم نداریم که نتوان بر او انتقاد کرد. این مطلب نیز جدا از این قاعده نیست.
طرفداری در مدیریت سایت خود نیز مشکلاتی دارد، قطعی های مختلف، بعضاً عدم توانایی در مدیریت و رفع مشکلات کاربران و حتی ضعف در پاسخگویی به مردم. اما حتی اگر یک فرد سیگاری هم از مضررات سیگار به شما بگوید حرفش درست است! وجود عیب در منتقد، ارزش نقد او را پایین نمی آورد اما ممکن است اثر گذاری آن را کم یا زیاد کند.
پی نوشت: کامنت های این مطلب در صورت عدم توهین به اشخاص و مسائل مذهبی و سیاسی و قومیت گرایی و با شرط ارتباط به موضوع، باز است.
باز بودن کامنت ها در طرفداری هر چند که با نقص ها و هزینه های جدی مواجه بوده و در بسیاری از موارد "بعد از انتشار" اقدام به حذف توهین ها به اشخاص شده است، خود پاسخ محکمیست به مجموعه هایی که جرأت دادن فضای صحبت را به مردم ندارند و همه پروسه حذف و نظارت کامنت ها را در "قبل از انتشار" اجرا می کنند.
لطفا موضوعات فرعی را به سایت ایمیل زده یا روی پروفایل مسئولین سایت بنویسید.