مانشافت از ابتدای ورودش به جام جهانی همیشه درخط حمله خود بازیکنانی را داشته است که قادر بوده اند یک تنه نتیجه بازیهای بزرگ را رقم بزنند، هلومت ران افسانه ای در سال 1954، اووه زیلر بزرگ در جامهای جهانی 66 و 70، بمب افکن ویران کننده عقابها یعنی گرد مولر در جامهای 70 و 74، کارل هاینتس رومنیگه ابر ستاره بایرن مونیخ در جامهای جهانی 82 و 86، یورگن کلینزمن پر از احساس در سالهای 90، 94 و 98 و بالاخره رکوردار گلزنی در تاریخ جام جهانی یعنی میروسلاو کلوزه در جامهای 2002، 2006، 2010 و 2014 که با گلزنی در دیدار نیمه نهایی مقابل برزیل توانست رکورد رونالدوی برزیلی را در مقابل چشمان خودش و در خاک سرزمن او بشکند و تنها کسی باشد که موفق شده است 16 گل در جام جهانی به ثمر برساند.
اما در تیم ملی آلمان در جام جهانی 2010 ستاره ای ظهور کرد که مثل هیچکس نبود، توماس مولر، پسرک ترکه ای و لاغر اندام آکادمی باواریا که به یک باره از تیمهای رده پایین بایرن پا به جمع بزرگان فوتبال ژرمن گذاشت و برای اثبات خود تنها احتیاج به یک میدان وسیع و باشکوه مانند جام جهانی داشت. جایی برای عرضه اندام بزرگان، محلی که همگان به خوبی ظرفیتها و ظرافتها را می بینند و تو را به یاد می سپارند.
میدان جام جهانی همیشه محل نمایش ستارگان پرفروغ و درخشان بوده است، ستارگانی مانند پله، بکن باوئر، زیکو، اوزه بیو، ریورا، زیدان و مارادونا، و شاید همین عظمت اسمهای بزرگ بودند که باعث شدند تا در جام جهانی 2010 دیگو مارادونای اسطوره ای که خودش زمانی یکه تاز میادین جام جهانی بود، به نشانه تحقیر و یا شاید از سر اشتباه پیش از بازی دو تیم آلمان و آرژانتین در مرحله یک چهارم نهایی جام 2010 در کنفرانس خبری پیش از بازی پسر بچه ساده و افتاده آلمانها را توپ جمع کن خطاب کند، شاید او حتی فکرش را هم نمی کرد چند ساعت بعد با چشمان خودش ببیند که همان پسرک چطور آتش به جان آلبی سلسته انداخته است، مولر در همان ابتدای بازی گل اول را برای آلمان به ثمر رساند تا در ادامه دیگر هم تیمی هایش شکست سنگین 4-0 را برای مارادونا و تیمش رقم بزنند و درس اخلاق و فوتبال را یکجا به مربی پرمدعای آنها یاد بدهند، کسی نمی داند، ولی شاید آن روز اسطوره آرژانتینی ها در دلش بخاطر حرفهای که زده بود پشیمان بود و توانایی های ستاره جوان ژرمنها را می ستود.
بعد از جام جهانی 2010 اخباری به گوش رسید مبنی بر اینکه مارادونا در صحبتهایش راجع به مولر تجدید نظر کرده است و او را به کشاورزی پرتلاش تشبیه کرده است که برای تیمش با همه وجود زحمت می کشد، البته که حرفهای شماره 10 اسطوره ای جهان درست بود، کافی است تا نگاهی به ظاهر توماس بی اندازید تا بهتر متوجه شوید، مدل موهایش مثل هنرپیشه های فیلم های سیاه و سفید قدیمی است. بخاطر استایل دهان و دندانهایش اصلاً خنده جذابی ندارد. از لحاظ فیزیکی و توده عضلانی به هیچ وجه شبیه سوپر استارها نیست، او قرارداد شخصی با هیچ یک از شرکتهای معتبر تولید کننده البسه ندارد. او حتی بلد نیست بعد از گلهایش خوشحالی کند، بهتر بگوییم در یک کلام او ظاهر جذاب و دلنشینی از دید عمومی و رسانه ای ندارد، اما با وجود تمامی این صحبتها او یک ابرستاره است. توماس مولر فوق العاده باهوش است، در بهترین زمان ممکن در محل مناسب قرار می گیرد و همواره بهترین ضربه ممکن را می زند، مانند مسی یا رونالدو نیست، ولی خیلی خوب دریبل می زند، شبیه شواین اشتایگر یک رهبر نیست اما به خوبی پاس می دهد. توماس مولر آنقدر نقش خودش را در تیم خوب ایفا می کند که حتی با رفتن و آمدن ستاره های قدیم و جدید به ترکیب بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان هم لطمه ای به جایگاه او وارد نمی شود.
کشاورزی زحمت کش و پرتلاش، یک بازیکن در خدمت تیم صرف، بدون هیچ کار حاشیه ای و اضافی، سرشار از هوش و نبوغ در گلزنی و جایگیری، مخلوطی از تمامی مهاجمان بزرگ سرزمین آلمان. ذره ای از سرعت هلموت ران، گوشه ای از دقت گرد مولر و احساسات کلینزمن و البته بی حاشیه و ساده مثل خودش.
روزی که مارادونا مولر را به سخره گرفت، شاید تصور این را هم نمی کرد که همان بازیکن مضحک از نظر دون دیگو، تنها در عرض دو جام جهانی کاری بکند که او در 4 جام نتوانست انجام بدهد، قهرمان جام جهانی 86 که تیمش را یک تنه قهرمان جهان کرد، در کل چهار دوره حضور خود در جام جهانی توانست 9 گل به ثمر برساند، این در حالی است که توماس مولر فقط در دو جام 2010 و 2014 توانست 10 گل را وارد دروازه حریفان کند تا از این حیث در رتبه ای بالاتر از مارادونا قرار بگیرد. و البته او هم مانند ماردونا حالا یک جام جهانی در کلکسیون خود دارد، چیزی که خود او نقش بسیار پررنگی را در راه بدست آمدنش برای مانشافت ایفا کرد، یقیناً گلها و پاسهای گلهای مولر در کنار بازی بسیار موثر او در ترکیب تیم ملی آلمان، اهمیت بسیار بسزایی در چهارمین قهرمانی عقابهای سفید اروپا در جهان داشت.
جام جهانی اول برای مولر باورکردنی نبود. مولری که به تازگی به سن 20 سالگی رسیده بود، در آفریقای جنوبی توانست جایزه کفش طلا و همچنین برترین بازیکن جوان جام را از آن خود کند. توماس تمام افتخارات ممکن را با بایرن مونیخ تصاحب کرده است و همراه آلمان قهرمان جهان شده است و بدون شک اگر اتفاق خاصی نیافتد، حداقل یک جام جهانی و دو قهرمانی یوروی دیگر را نیز تجربه خواهد کرد. وارث گرد مولر افسانه ای آلمانها، حالا امید شماره 1 گلزنی مانشافت در هر دیداری به حساب میآید و او در عمل نیز ثابت کرده است که شایستگی این اعتماد کردن را دارد.
مولر بدون شک یک ستاره متفاوت است، او یک بازیکن تمام آلمانی است، درست مانند ماشین ژرمنها تنظیم شده است و منظم و دقیق بدون توجه به اطراف کارش را می کند. هنوز حرفهای مارادونا را فراموش نکرده ایم، به درستی او مانند یک کشاورز است، کشاورز اردوی مانشافت که با زحمت فراوان نه تنها برای دیگران بهترینها را فراهم می کند، بلکه خودش در درو کردن موقعیتهای ناب یک استاد به تمام معنا است.
او توماس مولر است، کسی که مثل هیچکس نیست.