سورنا باقرفر اختصاصی طرفداری - از فصل آینده گواردیولا به جای هاینکس بر روی نیمکت مونیخی ها خواهد نشست و یوپ هاینکس این پیر مرد تمام نشدنی فوتبال قصد دارد تا سوت پایان خود را بزند و برای همیشه از دنیای فوتبال کناره گیری کند.
خداحافظی همیشه تلخ است.
و این دومین باری است که آلمانی ها باید با ستاره سال های دور خود خداحافظی کنند.
ستاره ای که دهه 70 آلمان بی شک اگر گرد مولری در کار نبود می توانستیم او را بهترین مهاجم آن دهه آلمانی ها دانست!
مهاجمی که شاید در تیم ملی درخشش گرد مولر را نداشت اما در بوندس لیگا برای گلادباخ چیزی کم نمی گذاشت و به خصوص بین سال های 73 تا 75 پا به پای گرد مولر گلزنی می کرد و عنوان آقای گلی بوندس لیگا را از انحصار بمب افکن آلمانی ها در آورد.
هاینکس با تیم ملی آلمان دهه ای پر شکوه را رقم زد و قهرمان جهان و اروپا شد.
علاوه بر این درخشان ترین دهه تاریخ گلادباخ را برای این تیم با درخشش خود رقم زد و 4 قهرمانی بوندس لیگا یک قهرمانی دی اف بی پوکال و یک قهرمانی یوفا را نیز کسب کرد. او پس از 2 دوره درخشان در گلادباخ و یک دوره کوتاه در هانوفر با پیراهن گلادباخ از دنیای فوتبال برای اولین بار خداحافظی کرد.
خداحافظی که بی شک تلخترین خداحافظی برای هواداران این تیم بود. رفتن بهترین گل زن تاریخ این باشگاه برای آن ها به تلخی خداحافظی بکن بائر و گرد مولر از بایرن و یا به تلخی خداحافظی هر شاه دیگری از تخت پادشاهی خود بود.
به هر ترتیب یوپ هاینکس را پس از 15 سال دیگر با لباس این تیم بر روی چمن نمی دیدند.
اما دیری نپایید که جوزف هاینکس پس از وقفه کوتاه به گلادباخ برگشت و این بار روی نیمکت این تیم نشست و سکان هدایت یاران اسبقش را به عهده گرفت.
چه خبری بهتر از این برای مردمی که پادشاه خود را دوست داشتند؟
جوزف هاینکس 8 سال بر روی نیمکت این تیم باقی ماند .
اما هاینکس از همان موقع بدشانس بود!
هاینکس در فینال یوفا در برابر آینتراخت با قانون گل زده در خانه حریف شکست خورد و در حالی که تیمش مدافع عنوان قهرمانی بود در رسیدن به این عنوان برای بار دیگر ناکام ماند.
او طی این سال ها تنها با گلادباخ به عنوان نائب قهرمانی دی اف بی پوکال دست یافت اما در سال 1987 به بایرن مونیخ پیوست و بر خلاف دورانش در گلادباخ این بار در بایرن به موفقیت هایی در عرصه مربی گری دست بافت و 2 قهرمانی بوندس لیگا و 2 قهرمانی سوپر کاپ آلمان را طی 4 سال با بایرن به دست آورد. اما پایان هاینکس در بایرن فرا رسیده بود و او برای اولین بار از آلمان خارج شد تا تجربه ای جدید را در کشوری دیگر داشته باشد.
هاینکس به اتلتیک بیلبائو رفت اما اسپانیا برای هاینکس تجربه خوبی نبود و بار دیگر به سرزمین خود و این بار به آینتراخت فرانکفورت بازگشت.
آن فصل یکی از بدترین فصل های هاینکس در قاموس یک مربی بود و در 34 بازی که هدایت این تیم را بر عهده داشت متحمل 13 شکست و 12 پیروزی شد.
هاینکس به سرعت از این تیم جدا شد و بار دیگر به اسپانیا و این بار تنریف رفت.
اما هاینکس همچنان نمی توانست روز های خوش خود را که با بایرن داشت تکرار کند و این جا هم نتایجی مشابه آینتراخت گرفت اما این بار از این تیم جدا شد و به رئال مادرید پیوست.
فصلی که بالاخره تواسنت هاینکس را به بزرگترین افتخار ورزشی این مرد در قاموس سرمربی برساند.
هاینکس پس از سال ها رئال را به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا رساند و بار دیگر نام این تیم را بر سر زبان ها انداخت او طی همان یک سال سوپر کاپ اسپانیا را هم برای این تیم بر ارمغان آورد.
اما در کمال تعجب هاینکس در این تیم هم نماند و این بار کشور جدیدی را برای خود انتخاب کرد.
هاینکس به پرتغال و تیم بنفیکا رفت. او در پرتغال عملکردی متوسط داشت و همین کافی بود که هاینکس باز هم تیمش را ترک کرده و به اسپانیا باز گردد.
هاینکس این بار کمی بیشتر از 3 4 تیم اخیرش بر روی نیمکت اتلتیک بیلبائو نشست هر چند بیلبائو هم حلقه مفقوده او نبود و او برای بار دیگر به آلمان بازگشت و تیم شالکه را انتخاب کرد. اما شالکه هم نتوانست کاری برای او پیش ببرد و پس از گذشت یک سال از شالکه هم جدا شد این بار هاینکس تیمی را برای ادامه دادن انتخاب نکرد و تصمیم گرفت تا مدتی را از فوتبال دور باشد.
او در تابستان 2006 پس از 2 سال دوری از فوتبال به زادگاهش و همان کاخ پادشاهی خود بورسیا مونشن گلادباخ بازگشت اما حضور کوتاه مدت او در این تیم طی 21 بازی با 12 باخت و 4 مساوی و تنها 5 پیروزی همراه بود این بار هاینکس برای آخرین بار گلادباخ را در زمستان 2007 ترک کرد و باز هم تصمیم بر دوری از فوتبال برای مدتی گرفت تا این که سال 2009 دوستی دیرینه او با هوینس باعث شد تا تیم بایرن را پس از اخراج کلینزمن به مدت 35 روز به دست بگیرد و طی 5 هفته باقی مانده 4 پیروزی و 1 تساوی کسب کند و سهمیه لیگ قهرمانان را برای بایرن به دست آورد.
هاینکس پس از این تصمیم به بازگشت به میادین فوتبال گرفت و به تیم لورکوزن رفت.
هاینکس طی 2 فصل حضور در این تیم عملکرد بسیار خوبی با این تیم داشت و پس از 10 سال با لورکوزن در دومین فصل حضورش به عنوان نایب قهرمانی رسید و در فصل اول سهمیه یورو لیگ و فصل دوم سهمیه لیگ قهرمانان را کسب کرد.
هاینکس پس از این تصمیم گرفت تا به جای یونکر سرمربی موقت بایرن مونیخ که جانشین فن گال شده بود بنشیند.
هاینکس برای بار سوم بر نیمکت بایرن نشست تا خود را از حیث روز های سرمربی گری به سومین سرمربی بایرن ( پس از هیتسفیلد و لاتک ) تبدیل کند.
هاینکس در اولین فصل بازگشتش به مونیخ با بایرن به فینال دی اف بی پوکال و لیگ قهرمانان رسید و عنوان نائب قهرمانی بوندس لیگا را نیز کسب کرد.
هاینکس باز هم با بایرن خوب می درخشید.
فصل جدید شروع شد و در اولین بازی خود قهرمان سوپر کاپ آلمان شد و دورتموند را شکست داد و با شروع فصل همه را از دم تیغ خود رد کرد و نتایج فوقالعاده ای در بوندس لیگا ، دی اف بی پوکال و لیگ قهرمانان به جای گذاشت و اکنون به عنوان یکی از مدعیان اصلی قهرمانی در هر 3 جام از هاینکس و شاگردانش یاد می شود.
اما این بار هاینکس تصمیم گرفت تا هر چه که می شود را به عنوان آخرین خاطره ورزشی خود به یاد نگه دارد و در پایان این فصل علی رغم میل سران مونیخی برای تمدید قرارداد او دنیای مربی گری را برای همیشه کنار بگذارد.
و این دومین خداحافظی پیرمرد 67 ساله آلمانی از تاج و تخت پادشاهی خواهد بود.
شاید مونیخی ها هرگز اشک های هیتسفیلد و هوینس را پس از خداحافظی ژنرال از مونیخ از یاد نبرند.
اما این بار باید با مرد دوست داشتنی دیگری وداع کنند.
هاینکس می تواند با کسب 3 گانه ای با بایرن شیرین ترین وداع ممکن را با دنیای فوتبال داشته باشد وداعی که چندان دور از ذهن نیست و این می تواند آخرین هدیه فوتبال به یکی از فرزندان نابغه خودش باشد.
در هر صورت هاینکس چه با دست پر و چه با دست خالی سومین دوره سرمربی گری خود را در مونیخ به پایان برساند هرگز او را فراموش نخواهیم کرد و تا ابد در ذهن هر فوتبال دوست آلمانی حک خواهد ماند.