طرفداری؛ با خداداد عزیزی درباره غیبت کارلوس کروش، لیگ پانزدهم و مدعیان این رقابتها و شرایط استقلال و پرسپولیس گفتوگویی انجام دادیم. مسلماً اکثر مصاحبههای خداداد به دلیل صراحت لهجه و صداقت در گفتار جذاب هستند. پس این گفتوگو را با حماسهساز ملبورن بخوانید.
مطلع هستيد كارلوس كروش مدتهاست در مرخصي به سر ميبرد؟
شنيدهام.
اين موضوع خوشايند است كه سرمربي تيم ملي سالي 4، 5 ماه در ايران نباشد؟
من وقتي از كسي خوبي ببينم، ميگويم و اشتباه هم كند، انتقاد ميكنم. در اين چند سال بارها به نفع يا ضرر كروش صحبت كردهام و اين وسط ذينفع نبودم. به عنوان يك فوتبالي حرفم را گفتم اما نميخواهم در مورد سرمربي تيم ملي صحبت كنم. دوستاني دارم كه از من بابت انتقاد رنجيده ميشوند و دليلي ندارد سر حرفهايم كه چيزي را عوض نميكند، دوستانم را برنجانم.
شروع ليگ را چطور ارزيابي ميكنيد؟
تقريباً بازيها را رصد كردهام. دو تيم ذوبآهن و سپاهان واقعاً توانمند نشان دادند. استقلال مقابل سياهجامگان و ملوان خوب بازي كرد اما عيار واقعي اين تيم جمعه عيان ميشود و بعد از بازي استقلال و ذوبآهن ميتوان گفت استقلال چه عياري دارد. تراكتورسازي هم تيم خوبي دارد اما درباره چند تيم نميتوانم حق مطلب را ادا كنم.
چطور؟
نميخواهم بياحترامي قلمداد شود. هفته دوم مسابقه دو تيم را مقابل يكديگر تماشا ميكردم و به قدري ضعيف بازي ميكردند كه اطمينان دارم تيم پيشكسوتان خودمان آنها را شكست ميدهد.
كدام تيم پيشكسوتان؟
همين تيمي كه نكيسا دروازهبانمان است، هاشمينسب و مهدويكيا دفاع وسط، نوازي راست، نيكبخت چپ، سيروس، كريم باقري، من، علي دايي و بچههاي ديگر نسل 70 هستند. باور بفرماييد ما با همين سن و سال و شرايط فيزيكي ميتوانيم دو تيمي كه بازيشان را جمعه ديدم، شكست بدهيم. چطور اين تيمها نه كار فني انجام ميدهند و نه فيزيكي؟ يعني خودشان داخل زمين حوصلهشان سر ميرود و چهرهشان افسرده ميشود.
از حالا ميتوان در مورد مدعيان ليگ صحبت كرد؟
مدعي به سپاهان و ذوبآهن ميگويند و بعد از بازي جمعه ميتوانم بگويم استقلال در چه شرايطي قرار دارد. مسلماً اگر بتواند ذوبآهن را شكست دهد، مدعي جدي ليگ ميشود اما تيمهاي نفت تهران و تراكتورسازي اوضاع خوبي دارند، سايپا بعد از اين همه سال باتجربه شده و قابل احترام است، ملوان نفرات خوبي دارد و اگر مشكلات مالياش برطرف شود، تيم قدرتمندي خواهد بود.
اوضاع و احوال پرسپوليس را چطور ديديد؟
در مورد پرسپوليس صحبت كردن چه سودي دارد وقتي نميخواهند شرايط اين تيم مردمي بهتر شود، وقتي از سالها قبل با تيشه به جان ريشه اين تيم افتادهاند؟ باشگاهي كه مدام مدير و مربياش را تغيير ميدهد. تعداد بازيكناني كه در حد پرسپوليس باشند، در اين تيم چند نفر است؟ پارسال و پيرارسال چقدر بود؟ بازي كردن در پرسپوليس و استقلال خيلي سخت بود و فوتباليست بايد به تيم ملي ميرسيد بلكه جذب اين دو باشگاه شود ولي در سالهاي گذشته ديدهايم بازيكناني توانستهاند پيراهن پرسپوليس را تصاحب كنند كه شرايطش را نداشتند. انگار آدم با ديپلم برود مطب پزشكي بنشيند. استعداد آنها را زير سؤال نميبرم اما منطق ميگويد ديپلمه بايد اول فوقديپلم و سپس ليسانس، بعد فوقليسانس بگيرد و پس از آن دنبال آزمون دكترا، قبولي در اين سطح و پشتسر گذاشتن دورهاش برود. حيف است پرسپوليس و استقلال سرزنده نباشند. تماشاگران اين دو تيم شور زيادي دارند. چند ماه قبل كه پرسپوليس دو تا بازي را در ليگ قهرمانان آسيا برد، استاديوم پر ميشد يا استقلال هفته اول سياهجامگان را شكست داد و براي بازي هفته دوم بالاي 30 هزار نفر رفتند استاديوم. مسلماً اگر 3 بازي ديگر را ببرد، 60 هزار نفر را به آزادي ميكشاند. اميدوارم وزارت ورزش و جوانان فارغ از بحث فوتبال و به خاطر مسئوليت خود در قبال جوانان طوري شرايط اوج گرفتن پرسپوليس و استقلال را بهبود ببخشد كه جوانان علاقهمند به اين دو تيم شاداب شوند و هفتهاي 2، 3 ساعت را در ورزشگاهها بابت تماشاي فوتبال لذت ببرند.
جوان شدن استقلال ميتواند در عملكرد اين تيم تأثير داشته باشد؟
فوتبال تلفيقي از جواني و تجربه است، مثل غذايي كه اگر بدون نمك باشد، بيمزه و اگر پرنمك باشد، آزاردهنده ميشود. تيم پاس سال 82 را يادتان هست؟ من وسط زمين باتجربه بودم اما كنارم نكونام، عباس آقايي و كيانوش رحمتي جوان قرار داشتند. جلوترم ابوالقاسمپور باتجربه و كنارش برهاني جوان قرار داشت، پشت سرم هاشمينسب و غلامپور باتجربه حضور داشتند، به همين علت پاس شادابي داشت، تجربه و انگيزه داشت و به موفقيت رسيد. در مورد استقلال تا ديدن عملكردش مقابل ذوبآهن نميتوانم اظهار نظر دقيقي داشته باشم اما جوانهاي خوبي دارد و اگر در مسير درست حركت داده شوند و خودشان هم حرفهاي فكر كنند، به موفقيت ميرسند.
منظور از حركت دادن، وظيفه مربيشان است؟
نه فقط مربي بلكه خانواده، رفقا، مديران باشگاه، مربيان و همبازيانشان، رسانهها و بيشتر از همه خود فرد نقش دارند. فوتباليست 20 سالهاي كه در تيم بزرگ خوش ميدرخشد، بايد تحت كنترل خودش و اطرافيانش باشد. مسلماً در شروع موفقيت دورش شلوغ ميشود، رفقاي جديد پيدا ميكند و به مهماني دعوت ميشود. خودش بايد بفهمد هر جايي نبايد رفت، هر چيزي نبايد خورد و زمان استراحت بايد منظم و خوب باشد. در كنارش فاكتورهاي ديگر هم لازم است؛ تمرين كردن، تماشاي بازيهاي خوب فوتبال، توجه به حركات بازيكنان بزرگ و...
در اين دو هفته جوان مستعدي ديدهايد؟
چند تا خوب ديدهام اما با يك گل بهار نميشود. استعداد خوب بايد تداوم داشته باشد.
كاري به بحث باشگاه استقلال و شخص جاسم كرار نداريم. آيا حفظ اين بازيكن اشتباه است يا حركات جاسم كرار ايراد دارد؟
باشگاه و بازيكن شرايطي دارند، به همين علت مذاكره ميكنند، به توافق ميرسند يا نميرسند. اگر توافق شد، طرفين بايد به آن پايبند باشند. اگر باشگاهي به بازيكن ميگويد در فلان تاريخ اين رقم را ميپردازم، بايد تعهد خودش را عملي كند. بدقولي يعني بياحترامي و مسلماً هر فردي از بياحترامي دلخور ميشود. يك نفر جلوي بياحترامي سكوت اختيار ميكند و ديگري واكنش نشان ميدهد. استقلال كه شخصيت كرار را ميشناخت و ميدانست اين آدم به تاريخ دريافت دستمزدش حساسيت دارد، يا نبايد او را نگه ميداشت، يا سر تاريخ درست با او توافق ميكرد. كرار كه نميتواند به جاي طلب مثلاً 100 ميليوني خواهان 150 ميليون شود يا تاريخ چك خودش را جلو بكشد. من از اين فوتباليست خوشم نميآيد اما مشكل از سيستم مديريتي خودمان است و به همين دليل در كميته انضباطي پرونده شكايت 40، 50 ميليارد پول بازيكنان و مربيان از باشگاهها وجود دارد.
منبع: روزنامه خبر ورزشی