به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مشخص نیست تا به کی باید از اخلاق و لزوم رعایت آن در ورزش سخن بگوییم؟ گویی اخلاق مداری مفهومی ناشناخته است که باید مدام از آن بگویند تا شناخته شود! باورش خیلی سخت است که اهالی ورزش در ایران با اخلاق بیگانه باشند، چرا که اخلاق جوانمردی از دیر باز در سرزمین ریشه داشته است. اگر نگاهی گذرا به اساطیر و افسانههای جهان بیندازید خواهید دید که حتی در اساطیر ایرانی هم اخلاق، "اصل" و قانون است.
پیشکسوتان ورزش ایران همیشه از رعایت اخلاق در گذشته حرف میزنند و حسرت آن گذشته از دست رفته را میخورند. سوال این است که چه شد به این جا رسیدیم؟ پرهیز ندارند؟ پوریای ولی برای این که دل مادری نشکند، پشت خود را در برابر حریف هندیاش به خاک مالید، اما پهلوانان "دروغین" امروز برای به خاک مالیدن پشت حریفان از هیچ ترفند کثیفی رویگردان نیستند.
هوای ورزش ایران آلوده است؛ هر چند به این معنی نیست که هیچ نکته خوبی در آن نیست. هنوز هم در هوای آلوده ورزش ایران ، گیاهان سبزی میرویند. ورزشکاران اخلاق مدار، مربیان با اخلاق و مسئولانی که دغدغه اخلاق دارند، هنوز هم هستند، اما دیده نمیشوند و صدایشان به جایی نمیرسد.
آلودگیها و پلشتیها در ورزش ایران مختص یکی، دو رشته خاص نیست، اما برخی جاها شدت بیشتری دارد. فوتبال، جایی است که بیشترین حجم آلودگیها را در خود جای داده است. این جا "اخلاق" امنیت ندارد و هر آن به ساحت مقدسش حمله میشود. یک بار از سوی بازیکنان ، یک بار از سمت مربیان و پیشکسوتان – که قرار است الگوی جامعه باشند – رفتاری سر میزند که حاصلش فقط قربانی شدن اخلاق است.
مربی لیگ برتری میگوید چون از "بیاخلاقی" ما و فساد در فوتبال گلایه کرده و خواستار ورود دستگاههای امنیتی کشور به فوتبال شده ، مورد غضب فاسدان قرار گرفته تا جایی که با مشکل آفرینی برای او باعث شدند از هدایت آن تیم لیگ برتری کنارهگیری کند.
مربی دیگری پس از شکست در یک بازی، زمین و آسمان را به هم می دوزد و تمام ارکان فوتبال را زیر سوال میبرد، اگر به حرفهای او گوش کنید این طور برداشت میکنید که در فوتبال عریض و طویل ایران هیچ نقطه پاک و روشنی نیست و فقط هم اوست که نقش "آدم خوب" را بازی میکند و سایرین "ضد قهرمان" هستند.
فوتبال ایران پدیدههای شگفت آوری دارد. مربی که توهم توطئه دارد و هر زمان حرف میزند، "توطئه گران" جدیدی را کشف میکند که "دوست ندارند او موفق شود!" مربی دیگری که داعیه اخلاق هم دارد و همه را به رعایت آن دعوت میکند، هر چند وقت یک بار با حرفهایش آتش به پا میکند و کسی دیگر و کس دیگر و همین طور هستند پدیدههایی که نمونهشان فقط در ایران دیده میشود.
نمونه این مطالب را بارها گفته و شنیدهایم. گاهی با اسم و گاهی بینام و نشان از "قهرمانان" داستان بداخلاقیها! این بار اما نمیشود از کسی نام نبرد. وقتی کسانی که در فضای آلوده فوتبال به آنها امید داشتیم و احساس میکردیم که اگر گشایشی هست از جانب آنها خواهد بود، خود به آلودهتر شدن فضا کمک میکنند، زبانمان بسته میشود.
محمد مایلی کهن، بدون هیچ شک و تردیدی در فوتبال ایران نقش بسزایی داشته و نسل پرافتخار فوتبال ایران مدیون اوست. نسل جدیدی که او در دهه هفتاد به تیم ملی آورد باعث شد که فوتبال ایران پیشرفت خیلی زیادی داشته باشد، اما همین فرد مدتها است با گفتار و رفتارش خیلیها را خسته کرده است. هر از گاهی او با حرفهایش کسی را مورد "نوازش" قرار میدهد! گاهی حق دارد و گاهی هم حرفهایش بوی بیانصافی میدهد و همین نوع دوم حرفها باعث شده که کسی به حرفهای حق او هم توجه نکند.
علی دایی، اسطوره فوتبال ایران است. آقای گل جهان در دوران فوتبالش هم به اخلاقگرا بودن معروف بود، اما سالهاست که دیگر خبری از علی دایی آرام خبری نیست. هر چند اکنون نسبت به چند سال گذشته شرایطش بهتر شده و کمتر وارد جار و جنجال میشود، اما هنوز هم گاهی حرفهایش جنجال به پا میکند. فردی در جایگاه دایی اگر بگوید داور با تبانی نتیجه بازی را تغییر داده، قطعا جنجالی بزرگ شکل میگیرد، چون کسی باور نمیکند که او دروغ بگوید. اما نکته مهمی که شاید فراموش شده این است که حتی اگر دایی سند و مدرکی برای اثبات ادعایش دارد نباید پیش از حکم دادگاه صالح به نام بردن از متهم – آن هم در جایی که غایب بوده و نمی توانسته از خود دفاع کند – مرتکب عمل خلاف میشد.
امیر قلعهنویی، موفقترین مربی ایران در لیگ برتر است، اما همیشه در صحبتهایش از دست های پشت پردهای سخن میگوید که مدام توطئه میکنند تا او موفق نشود!
واژه مورد علاقه سرمربی آبی پوشان پایتخت نشین هم "قلم به دستان مزدور" و "اجنبی پرستان" است که هر چند وقت یک بار از آنها استفاده میکند.
اهالی خانواده فوتبال ایران باید به گذشته پرافتخار این سرزمین نگاهی دوباره بیندازند. اگر هزاران بار از پهلوانیهای تختی، پوریای ولی و سایر پهلوانان ایران زمین حرف زده شود، ولی باز هم اخلاق در فوتبال – ورزش – گم باشد، میشود مصداق "حلوا حلوا کردنی که دهان را شیرین نمیکند."
فقط یادمان باشد که نام بیشتر استادیومهای فوتبال در ایران، "تختی" است.