انریکه تیمی کاملا متفاوت را نسبت به بارسای چند سال قبل رهبری می کند. تیم انریکه بر محور بازیسازی مسی از سمت راست بنا شده در حالیکه تیم گواردیولا، بر محور ژاوی هرناندز بود:« این دیگر تیکی تاکا نیست. ژاوی در حال رفتن از بارسا است و دیگر کنار اینیستا بازی نخواهد کرد. این تیم بارسا به شکل متفاوتی بازی می کند. آن ها با طراحی سنگین بازی خودشان را خسته نمی کنند، به دنبال حذف حریف از بازی نیستند، آن ها این توانایی را دارند که خیلی شیک برنده شوند. مسی عقب تر بازی می کند و در طراحی بازی و حرکات دیگر نقشی کلیدی دارد. به طور کلی هر کاری که آن ها می کنند در شکل پویا تری انجام می شود و درجه غیر قابل پیش بینی بودن آن بیشتر است.باید قبول کنیم که با یک بارسای بزرگ دیگر سر و کار داریم.»
بارسایِ قبلی تیمی که گواردیولا آن رو بنا کرده بود فصل 2008/09 سه گانه بردند و به زعم خیلی ها دو سال بعد، با دابل لیگ و لیگ قهرمانان به یک فوتبال بی نقص نزدیک شده بودند. در تیم 2011 ژاوی رهبر تیم در خط هافبک بود و بارسا بازی را از طریق حفظ توپ کنترل می کرد، در نهایت هم حریف را از طریق مالکیت توپ تسلیم می کردند. در آن موقع مسی کاملا تبدیل به شماره 9 کاذب شده بود و مهاجمان دیگر تیم، اغلب ویا و پدرو، نقش حمایتی داشتند.
بعد از پپ، "تیتو ویلانووا" و "جراردو مارتینو" مدل تیکی تاکا را ادامه دادند و هیچ تغییر بزرگی در ساختار گواردیولا ایجاد نکردند. نتیجه آن ناکامی فصل گذشته بود که برای اولین بار از زمان آمدن پپ، بارسا هیچ جامی نگرفت.
موضوع بحثِ بسیاری این است: علارغم این که لوییز انریکه خودش اصرار دارد که تیمش همان سبک قبلی را ادامه می دهد، می گویند که او کاری فراتر از تکامل مدل گواردیولا را انجام داده. بعضی از سنتی های بارسلونا ناله هایی کرده اند اما در عمل همه چیز فوق العاده پیش رفته. سه مهاجم بارسا، مسی نیمار و سوارز، فرم بی نظیری دارند.و نقش بزرگی را در کسب سه گانه ای دیگر توسط بارسلونا ایفا کرده اند.
این احساس وجود دارد که سه گانه ای که جدیدا برده شده، به شکل کاملا متفاوتی گرفته شده. فقط افراد از خارج این گونه فکر نمی کنند، بلکه پیکه که در هر دو تیم حضور داشته نظری مشابه دارد:« ما تیم بالغ تری هستیم که می داند چگونه بهتر با شرایط سخت روبرو شود. ما سبک بازیمان را بهتر کرده ایم، حالا آنقدر توپ را نداریم و دیگر شبیه بازی هندبال نیست. ما مستقیم تر بازی می کنیم و از مزیت های 3 مهاجمی که داریم، بهره می بریم. در دفاع هم استحکام بیشتری داریم.»
نظرات پیکه بازتابی از صحبت هایی است که مشاهده گر ها در مورد بارسایِ فعلی به زبان می آورند. می گویند بارسایِ فعلی از توپ های بیش از اندازه در کنار زمین اجتناب می کند، قبل از این که مدافعان حریف نظم خودشان را پیدا کنند توپ را سریع به جلو می برد تا به 3 مهاجم خودش برساند. اما آیا آمار این حرف ها را تایید می کنند؟ به نظر می رسد نه ...
در فصل اخیر تیم انریکه 69.7 درصد توپ را در اختیار داشته و 88.2 % پاس هایش صحیح بوده اند. تیم گواردیولا در 2010/11 67.5 درصد توپ را در اختیار داشت و 89.6 % پاس هایش صحیح بودند. پس تیم فعلی در حقیقت مالکیت توپ بهتری به ازای هر بازی داشته و فقط اندکی از میزان پاس های صحیحش کم شده است. در مورد زمانی که بارسا توپ را داشته و چقدر خوب آن را نگه می دارد، آن چنان تفاوتی میان دو تیم وجود ندارد.
می توانیم به نوعِ گل هایی که تیم ها زده اند نگاه کنیم. فصل اخیر بارسا 108 گل در لالیگا زد که 80 تای آن در جریان بازی به ثمر رسید، 6 گل در ضد حمله و 16 گل از ضربات ایستگاهی. در فصل 2010/11 آن ها در لالیگا 94 گل زدند، 71 گل در جریان بازی، 9 گل در ضد حمله و 9 گل از ضربات ایستگاهی.
دوباره آمار، خیلی ادعاهایی که مطرح می شوند را تایید نمی کنند. تیم پپ در واقع 3 گل بیشتر در ضد حملات زده بود. اما تفاوت بزرگی در ضربات ایستگاهی وجود دارد و مسلما کار های تمرینی کادر فنی فعلی بارسا به خوبی جواب دادند. این پراگماتیسمی لوچو را نشان می دهد. اما در کل نشانه بزرگی از تغییر فلسفه در مالکیت توپ دیده نمی شود.
بیایید به نوعِ پاس های هر تیم نگاه کنیم. تیم 2010/11 55 پاس بلند به ازای هر بازی داشت، در مقایسه با 694 پاس کوتاه. تیم لوییز انریکه 53 پاس بلند به ازای هر بازی داشته، در مقایسه با 628 پاس کوتاه. این نشان می دهد تیم فعلی احتمال بیشتری برای دادن پاس بلند دارد، اما نه با اختلاف خیلی زیاد. 4 سال پیش به ازای هر پاس بلند، 12.6 پاس کوتاه داده می شد. امسال این میزان 11.8 پاس کوتاه بود. تفاوتی جزیی وجود دارد و طراحی بازی کند تر کمتری از خط هافبک دیده می شود، اما این تفاوت آنقدر زیاد نیست.
معیارهای دیگر هم نمیتوانند مستقیمتر بودنِ بارسای فعلی را ثابت کنند. تعداد کل شوتها امسال فقط کمی بیشتر شده، 16.4 در مقایسه با 15.8. دریبل های کلی مشابه اند، 26.1 در مقایسه با 25.3. تعداد پاس های کلیدی به ازای هر بازی هم دقیقا یکسان هستند، 14.2.
پس آمار و ارقام نشان میدهند علیرغم تمام صحبتها در مورد یک انقلاب تاکتیکی، بارسلونا هنوز هم خیلی نزدیک به سبک سنتی اش بازی می کند. تیم امسال با فاصله زیاد بیشترین پاس های کوتاه کل لالیگا را داشت (تیم دوم رئال با 477 پاس کوتاه). کم ترین پاس های بلند هم مثل همیشه توسط بارسا داده شد (تیم دوم رئال با 56 پاس).
البته منظور این نیست که همه اشتباه میکنند. در واقع پیکه و بقیه داستانی را روایت میکند که توسط آمار تایید نمیشوند. در ذهن همه تیم "پپ" به عنوان تیمی خسته کننده که همیشه توپ را نگه میداشت، بدون آن که موقعیتی خلق کند، باقی مانده. بارسایِ فعلی در چند بازی بزرگ کمی متفاوت بود و همه را تحت تاثیر قرار داد، اما این بازتابی از کل بازی های فصل و اتفاقی که هر هفته در لالیگا می افتاد نیست.
در فصل 2014/15 بارسلونا در لحظات حساس و کلیدی بسیار موثر کار کرده، مخصوصا برابر تیم های بزرگ. مثل بازی برابر اتلتیکو و رئال در لالیگا و منچسترسیتی و بایرنمونیخ در لیگ قهرمانان. یکی از بین مسی، نیمار و سوارز با یک چشمه از نبوغ خودش بارسا را در این بازی ها در کنترل قرار داده است. اما در کل 90 دقیقه تیم آن ها مانند گذشته توپ را به گردش در می آورد. بارسا شاید امسال فصل جدیدی را شروع کرده باشد، اما لوییز انریکه قطعا سنت های تیمش را فراموش نکرده!!