بهرام دنیزخداحافظ کاپیتان خداحافظ رییس خداحافظ مهندس!
داشتم کم کم رفتن جرارد رو هضم میکردم که با دیدن خداحافظیه تو بغضم ترکید!
تازه فهمیدم وقتی اشک تو چشمات جمع میشه هیچ حرفی واسه نوشتن پیدا نمیکنی!
اندازه اون دختر کوچولو که تو جشن قهرمانی چن سال پیش بارسا داشت تو خیابون گریه میکردو ژاوی رو صدا میکرد هم نشدیم که مثل اون دستمونو بگیرن ببرن پیشش تا شاید کنارش نشون بدیم چقد دوسش داشتیم.