خوب است که او تیم را ترک می کند"، "او پیر شده است" یا "او به درد سبک بازی مدرن نمی خورد" چند نمونه از صحبت های اخیر پیرامون اخبار ترک ژاوی است. اما پرداختن به این صحبت ها تنها وقت تلف کردن است. در آینده کسی ژاوی را به عنوان کسی که از همه سریعتر می دوید، به یاد نخواهد آورد. کسی که از همه پرش بلندتری داشت، کسی که توپ ربایی می کرد، کسی که تلاش بسیار زیادی برای جلوگیری از رسیدن توپ به دروازه می کرد؛ این ها نکاتی نیستند که از ژاوی به خاطر این خصوصیات یاد شود.
از او به خاطر سه "لایی" پیاپی، برای توانایی دریبل چند نفر و برای رکورد های گلزنی یاد نخواهد شد.
این نکته همیشه گفته شده است که تنها مسائل اصلی در فوتبال، مکان و زمان هستند. کسی که بر دو نکته تسلط داشته باشد، بر فوتبال تسلط دارد. کسی مانند "جناب ژاوی" (همانطور که کاپیتان پویول به آن اشاره کرد). ژاوی خودِ فوتبال است. او استاد واقعی زمان و مکان است؛ او کسی است که با غریزه GPS مانندش می تواند پیش از رسیدن توپ، مکان دقیق و همه احتمال های ممکن برای آن توپ را بفهمد. گاهی گفته می شود کاری که او انجام می دهد آسان است. آسان؟! می خواهید بگویید آسان است که تک ضرب بازی کنید، در حالی که اکثرا - بسیار نزدیک به دقیقا - بهترین گزینه را برای انجام انتخاب می کنید؟ نه. قابل قبول نیست. کاری که ژاوی انجام می دهد، بسیار پیچیده است. اگر تا این حد آسان بود، اکثر انسان های دنیا باید ژاوی می شدند؛ اما نشدند. دلایلی در این مسئله وجود دارد.
الان من پاس کوتاه می دهم. الان من پاس بلند می دهم. الان من توپ را به راست می فرستم. الان توپ را به چپ می فرستم. حالا به مهاجمان. حالا به مدافعان. حالا به بازی سرعت می دهیم. حالا جریان بازی را کنترل می کنیم. حالا من نزدیک می شوم. حالا دور می شوم. همیشه این مسائل مربوط به زمان و مکان است. هیچکس قدرت بازی خوانی ژاوی را ندارد و در تاریخ فوتبال کمتر بازیکنانی بوده اند که توانایی انجام این کار را داشته اند. او همواره می داند چه چیزی برای شرایط تیم، بهترین گزینه است.
"9 کاذب" بدون ژاوی معنا پیدا نمی کند. «وقتی لئو را در این موقعیت و بین خطوط دیدی، به او پاس بده». این صحبت های پپ گواردیولا به ژاوی در روز پیروزی 6-2 در برنابئو بود. در آن روز، ژاوی به دنبال مسی می گشت و وقتی او را در همان موقعیتی که به او گفته شده بود می یافت، بوم! زیرا اگر شما همه استعداد های جهان را داشته باشید، ولی نتوانید پاس ها را اداره کنید، کاری از پیش نخواهید برد. ژاوی اما علاوه بر داشتن استعداد ذاتی، این توانایی را نیز دارا بود. نوعی از توانایی که بسیاری از مردم مانند آن را ندیده بودند، یا هرگز نخواهند فهمید.
یکی از اصول بازی های مبتنی بر مالکیت می گوید: "توپ را حرکت بدهید، تا بتوانید حریفتان را حرکت بدهید". ژاوی همواره این عمل را انجام می داد. اینجا و آنجا. همواره به دنبال خنثی کردن حرکت حریفان، به دنبال فضای بین خطوط، به دنبال مکانی برای دادن پاس عمقی و دوباره، بوم! لئو بگیر، و تمامش کن! و اگر مسی روی لبه محوطه جریمه توپ را در اختیار داشته باشد، تمامش خواهد کرد. این یکی از دلایلی ست که او بهترین بازیکن دنیاست.
یکی دیگر از اصول این نوع بازی می گوید: "تا حریف به استقبالت نیامد، آن را نگه دار". ژاوی با توپ می دوید تا بازیکن حریف به دنبال او بیاید؛ پس از آن با یک پاس ساده، بازیکن حریف از جریان بازی خارج می شود! حال با عبور او از نیمه زمین، تیم به محوطه حریف نزدیک شده است. مکان و زمان؛ همیشه.
ژاوی در کنار شکستن بسیاری مرزها، در کنار اینیستا و مسی، یک قانون دیگر را نیز نقض کرد. آن ها بازیکنان ریزنقش و تکنیکی هستند؛ خصوصا شماره 6 و 8 نشان دادند برای اینکه بتوانید در وسط زمین بازی کنید و عالی باشید، نیاز ندارید که 180 سانتی متر بلندای قامت و 80 کیلوگرم وزن داشته باشید! وقتی این دو با شماره 10 در نزدیکی محوطه جریمه ترکیب می شوند، برای هر کسی سر گیجه آور خواهد بود؛ تا اینکه بوم! مسی بار دیگر توپ را در اختیار گرفت و کار را تمام کرد.
اصل دیگری از این سبک بازی این است: "توپ هیچگاه خسته نمی شود، پس بیایید آن را بگردانیم". و ژاوی توپ را با سرعت دیوانه کننده ای می چرخاند. به اندازه ای که پس از روزی که بارسا در آن 4-0 بایرن را در نوکمپ شکست داد، وقتی از "فن بومل" بازیکن بایرن - و بازیکن سابق بارسا - پرسیده شد که چگونه هیچ خطایی در جریان بازی مرتکب نشدید؟ او پاسخ داد: «چون هیچکسی آنجا نبود. وقتی ما می رسیدیم نه خبری از بازیکن بود، نه توپ. درست مانند این بود که ارواح را تعقیب کنیم».
سال های زیادی طول خواهد کشید تا بازیکنی مانند ژاوی در بارسا و حتی در دنیای فوتبال ظهور کند. بازیکنانی مانند او به سختی پیدا می شوند. مهندسان و معماران زیادی با سبک بازی او پیدا نخواهند شد. هیچ کسی مانند ژاوی نمی تواند چنین تسلطی بر مهارت های فضایی خود داشته باشد. ژاوی نمی توانست 7 عنوان لالیگا، سه لیگ قهرمانان اروپا، دو جام جهانی باشگاه ها، دو قهرمانی جام ملت های اروپا و یک قهرمانی جهان را کسب کند، اگر از کهکشانی دیگر نیامده بود!
خانوم ها و آقایان؛ لطفا برخیزید و به احترام "ارباب مکان و زمان"، جناب ژاوی، کلاه از سر برداری