طرفداری- در دنیای فیلم و سریال سازی بازی داربی آن گونه که در جامعه گسترده و محبوبیت دارد مورد علاقه نشان داده نشده است. با این حال تعدادی از کارگردانان ایرانی در آثار خود گوشه هایی را نیز به داربی حساس استقلال وپرسپولیس پرداختند و به زعم خود این بازی را نقد کردند. روایتی که می توان نگاه آن ها به مهم ترین بازی فوتبال داخل کشور ارزیابی کرد. در میان این مجموعه ها شاید بتوان چند اثر را برای بررسی بیشتر باز کرد که در زیر آمده است.
آبیه آبلیموجات
"حال و وضع ترنجبین بانو عینهو وقت اضافی بازی فیناله، آجیل مشگل گشاشم پنالتیه، گیرم اینجور وجودا، موتورشون رولز رویسه تخته گاز نرفتن سربالایی زندگی رو، دینامشون هم وصله به برق توکل، اینه که حکمت اش پنالتیه، یک شوت سنگین گله، گلشم تاجه گله ، قرمزته آبی آبلیمو جات"
این دیالوگ معروف محمد ابراهیم در فیلم مادر است که در مورد وضعیت و حال مادرش سخن می گوید، اما از آنجا که در مورد فوتبال سخن می گوید رنگ مورد علاقه خودش را نسبت به برادر کوچک ترش بیان می کند. علاقه محمد ابراهیم به رنگ قرمز و جلال الدین به رنگ آبی تصادفی انتخاب نشده و کاملا با شخصیت های این دو مطابقت دارد. محمد ابراهیم یک شخصیت شرور آتشین است و از همین رو قرمز را می پسندد و جلال الدین یک عارف شاعر مسلک که به رنگ های آرام بخش علاقه بیشتری دارد. شاید در نگاه اول این طور به نظر می رسد که چون شخصیت مثبت فیلم به رنگ آبی گرایش دارد پس کارگردان این رنگ را می پسندد ، اما از آن جا که جلال الدین جوابی به محمد ابراهیم نمی دهد همیشه پرسپولیسی ها از عبارت "آبیه آبلیموجات" برای کری خواندن مقابل استقلالی ها استفاده می کردندو به نوعی محمد ابراهیم برنده این جدال است . شاید این از معدود سکانس های برتر کری های استقلال- پرسپولیس در سینمای ایران باشد.
محاکمه در روز داربی
اصغر فرهادی در سریال داستان یک شهر به بررسی مشکلات اجتماعی جامعه ایران پرداخت . در یک قسمت از سری اول این سریال از تجربه برگزاری روز داربی در سال 78 ماجرای دیگری را ساخته و پرداخته کرد . داربی هشت اسفند 1378 را در روز یکشنبه بسیاری از ما به یاد داریم که در نهایت پرسپولیس با دوگل پیروز شد. در همان روز که بازی برگزار شد بچه های برنامه درشهر برخلاف میلشان مجبور بودند به جای تماشای بازی به ضبط محاکمه جوانی 15ساله بروند که به قتل متهم شده است. هیچ کدام از شخصیت های داستان هیچ گونه علاقه ای به رفتن پای این محاکمه ندارند و تنها آتنه فقیه نصیری را مزاحم خود می بینند. از آن جا که شخصیت اصلی سریال همیشه دیر می کند تصمیم می گیرند که اگر او سر موعد نیاید بی خیال شوند. اما تنها یک دقیقه قبل از موعد مقرر او فرا می رسد و بقیه مجبور می شوند بر خلاف میلشان بازی را رها کنند. اصغر فرهادی در این قسمت سعی کرد این مفهوم را برساند که در حالی که مردم در حال تماشای بازی فوتبال هستند در شهر اتفاقات دیگری هم می افتدو یک نوجوان در حال محاکمه است و خیلی ها حتی برنامه سازان علاقه ای به آن ندارند . هیچ کدام از عوامل برنامه در شهر هیچ گونه علاقه ای به این ماجرا ندارند و همه دربحث بازی استقلال و پرسپولیس گم شده اند و حتی درراه رفتن و در خوردو نیز این بحث را ادامه می دهند . فقیه نصیری هم در قسمتی از فیلم می گوید کاش من هم میتوانستم ذهن خودم را به چیز دیگری مشغول کنم ،حتی فوتبال
عصبانیت بچه های برنامه از عدم تماشای بازی آن چنان است که در پایان مجری برنامه به درگیری با بامتهم وشخصیت اصلی این قسمت از سریال می پردازد. به نظر می رسد فرهادی در این قسمت سعی کرد تلنگری به بی خیالی جامعه بزند.
ده نمکی ومحاکمه 22 نفر علاف توپ
مسعود ده نمکی در مستندی تحت عنوان کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟ روایت خود را از داربی نشان داد . این مستند برای اولین بار به طور کامل حواشی گسترده استادیوم در روزی داربی را با دوربین های مختلف به تصویر کشید و حتی فحاشی های تماشاگران را نیزنشان داد. دوربین هایی را نیز برای روایت تصویر در بیرون از استادیوم در روز بازی تهیه کرد تا از از منظرهای مختلف بازی را به تصویر بکشد. از این منظر مستند ده نمکی یک ایده کاملا فوق العاده و جالب به نظر می رسد. ده نمکی مستند خود را از کشته شدن تماشاگران فوتبال در روز بازی با ژاپن آغاز کرد و با حضور در مراسم ختم قربانیان حادثه و عصبانیت همه آن ها از فوتبال خشم خودش را از بی مبالاتی و بی خیالی نسبت به مرگ مردم نشان داد. با این حال به نظر می رسید هرچه فیلم جلوتر رفت نوعی محاکمه فوتبال نیزدر آن مشهود به نظر می رسید. حرف ده نمکی در مورد این مستند تعریف خودش از فوتبال بود. او معتقد بود که اگر در زمان گلادیاتورها فقرا برای ثروتمندان مبارزه می کنند ، فوتبال همان بازی گلادیاتوری است که ثروتمندان برای فقرا انجام می دهند.
کارگردان با حضور در مناطق فقیر نشین و بی خانمانی و فقر مردم حاشیه شهر فیلم خود را پیش برد و با افرادی مصاحبه می کرد که معتقد بودند معلوم نیست چرا 22نفر علاف دنبال توپ می دوند. ده نمکی در اواخر فیلم از یکی از طرفداران استقلال پرسید نظرت درمورد کشته شدن هواداران در بازی با ژاپن چیست که یکی از آن ها معتقد بود" اگر پرسپولیسی باشند مهم نیست، ما اون ها رو داخل آدم حساب نمی کنیم". مستند ده نمکی را به نوعی می توان محاکمه داربی و عوامل آن و تماشگران بازی خواند.
داربید برره ای
سریال های طنز زیادی در مورد فوتبال برنامه ساختند و هرکدام هم در زمان خودش محبوبیت زیادی کسب کردند . مهران غفوریان در زیر آسمان شهر ماجرای شب قبل داربی را با حضور علی انصاریان و نیکبخت واحدی به تصویر کشید. مهران مدیری هم در "پاورچین" روایت مرگ عمه کتی را با محبوبیت فوتبال در میان عزادران نمایش دادو یا مهدی مظلومی در" کمربندها را ببندیم" ماجرای داربی بین تیمهای بین فرودگاهی را با توجه به اتفاقات وقت فوتبال ایران نشان داد که اعتراضاتی را بین بازیکنان و مربیان برانگیخت. اما شاید داربید مهران مدیری در شب های برره را بتوان نسبت به بقیه یک سر و گردن بالاتر دانست. قسمت داربید با نویسندگی خشایار الوند انجام شد و حکایت فوتبال بین بالا برره و پایین برره بود. خشایار الوند در این قسمت به نوعی قربانی شدن عدالت در داربی های فوتبال ، حرف های کلیشه ای بازیکنان فوتبال در مورد این بازی، عرق به پیراهن باشگاه(که اینجا عرق به گونی تصویر شد)، اختلاف بین سرمربی و مدیر فنی، دوپینگ و روزنامه نگاری زرد رو به زبان طنز به تصویر کشید. بازیکنان و مربیان بازی در جواب این سوال که نظرشان درباره این بازی چیه به این جمله معروف که این بازی هم سه امتیاز داره قناعت می کردند که عصبانیت روزنامه نگار بازی را بر می انگیختند . شیرفرهاد نیز که در این بازی به عنوان داور بازی انتخاب شده بود با وجود این که سعی کرد عدالت را اجراء کند توسط همه به عنوان متهم اصلی انتخاب شد و در پایان کارش به زندان کشیده شد تا خشایار الوند به نوعی این نکته را بفهماند که عدالت در فوتبال ایران مرده است. کیانوش در جلسه انتخاب تیتر بازی معتقد بود بهترین تیتر این است "بازی صفر ، صفر ، داوری زیر صفر" ماجرای دوپینگ گرد نخود حسام دو برره ، دعوای سالارخان و پسرش برای تعیین وظایف سرمربی و مدیر فنی و دعوای بین بازی از جمله صحنه های جالب این قسمت از شب های برره بود. البته خشایار الوند بعدها تایید کرد که تا حدودی این قسمت خیلی بیشتر از حد به روز و امروزی شده بودو بقیه بچه ها چندان راضی نبودند ، ولی به هر صورت شاید در میان قسمت های فوتبالی تلویزیون از همه معروف تر باشد.