در مورد رابطه بین مورینیو و گواردیولا بسیار بحث و صحبت شده است ولی تنها چیزی که مشخص است این است که، آنها با هم دوست نیستند، همانطور که قبل تر هم، زمانی که هر دو در بارسلونا، ابتدا زیر نظر سر بابی رابسون و بعدها لوئیز فان خال سرمربیان بارسا، فعالیت می کردند، با یکدیگر دوست نبودند.
در آن هنگام گواردیولا به عنوان کاپیتان بارسلونا با پیراهن شماره 4 در مستطیل سبز می درخشید و تیمش را رهبری می کرد و مورینیو برای سر بابی رابسون کارهای مترجمی انجام می داد، تا این که خیلی زود به عنوان یک دستیار مفید و بعدها کمک مربی در بارسا، خود را مطرح کرد.
بدین ترتیب آنها با یکدیگر به خوبی آشنا شدند، مورینیو خیلی زود متوجه فهم بازی بالا و منحصر به فرد گواردیولا، هوش سرشار و ایده های اولیه وی برای پیشرفت در فوتبال شد و گواردیولا نیز طبیعتا با طرز فکر خوزه مورینیو، نحوه انگیزه و هیجان دادن وی به تیم و سایر نقاط ضعف و قوت وی آشنا شد.
دو سال پیش هنگامی که پپ گواردیولا و خوزه مورینیو در یک دوئل طولانی، یک بار دیگر در مقابل هم، در کسوت مربیگری بارسلونا و رئال مادرید، ایستادند، هر کدام در مقابل دیگری یک مزیت و برتری داشتند.
خوزه مورینیو می دانست که چه باید بگوید تا به گواردیولا ضربه بزند و گواردیولا نیز می دانست که چگونه در مقابل حملات لفظی مورینیو واکنش نشان دهد تا او را خشمگین نماید.
در ماههای بعد نیز مورینیو در گفتگو با رسانه های مختلف به گواردیولا طعنه می زد و واکنش گواردیولا در برابر این سخنان فقط سکوت بود.
یک روز بعد از تمرین بارسا در نیوکمپ، مسئول بخش مطبوعات باشگاه بارسلونا به سمت پپ آمد تا وی را از صحبت های مورینیو در مورد بارسا و خود وی آگاه سازد. اما پپ اجازه صحبت به این شخص را نداد و گفت که تمایلی برای شنیدن صحبت های مورینیو را ندارد، چون قصد پاسخگویی به حرفهای مطرح شده از سوی مورینیو را ندارد.
گواردیولا افزود که تنها یک بار جواب حرف های مورینیو را خواهد داد و آن هم روزی است که باشگاهش بارسلونا به آن واقعا احتیاج داشته باشد.
و این روز فرا رسید و آن هنگامی بود که گواردیولا در اتاق کنفرانس ورزشگاه برنابئو نشست و در مقابل دوربین ها و خبرنگاران سخنرانی تاثیر گذاری انجام داد.
بارسا در این روز، روز قبل از فینال جام حذفی اسپانیا، حال و روز خوشی نداشت، پویول خارج از فرم ایده آل بود، آبیدال بیمار بود، اینیستا مصدوم شده بود و مسی و سایر بازیکنان از لحاظ روحی به هیچ وجه آماده بازی نبودند. با این حال سخنرانی پپ در آن روز بسیار قاطع و تاثیرگذار بود به طوری که هنگام بازگشت به هتل محل اقامت بارسا، بازیکنان از گواردیولا سرمربی تیمشان، به خاطر این سخنرانی به گرمی استقبال کردند و به احترام وی چند دقیقه ایستاده کف زدند.
از این روز به بعد، از دوستی بین پپ گواردیولا و خوزه مورینیو به مقدار زیادی کاسته شد، هر چند که نمی توان ادعا کرد آنها به دشمنان یکدیگر تبدیل شدند. می توان تنها ادعا کرد، از این روز به بعد آنها دیگر به هم احترام نمی گذارند.
بعد از مدت ها پپ گواردیولا و خوزه مورینیو، دوباره در برابر هم قرار گرفتند، اما در جایی دیگر و این بار در بازی سوپر کاپ اروپا، مورینیو قبل از این بازی و بازهم به روش خودش شروع به طعنه زدن کرد و بازهم گواردیولا هیچ واکنشی نشان نداد.
مورینیو در ابتدا به تمجید از عملکرد یوپ هاینکس، سرمربی فصل پیش بایرن مونیخ، جام های فتح شده بایرن توسط وی در فصل گذشته و بازی درخشان بایرن زیر نظر وی پرداخت و در نهایت ضمن طعنه زدن به پپ اظهار داشت که بایرن مونیخ فصل گذشته بازی های به مراتب بهتر و زیباتری به نمایش می گذاشت.
واکنش گواردیولا اما همانند قبل بود و یا بهتر است بگوییم او هیچ واکنشی نسبت به این صحبت های مورینو نداشت. اما هنوز راه زیادی در پیش است، اما این که روزی پپ گواردیولا در بایرن نیز همانند آن روز در مادرید سخنرانی تاریخی و تاثیرگذاری داشته باشد، بسیار نامحتمل به نظرمی رسد.
آنها به خوبی یکدیگر و واکنشهای یکدیگر را می شناسند. در مورد پپ گواردیولا و خوزه مورینیو می توان گفت که آنها نه دوست هستند ونه دشمن، آنها فقط آشنایان قدیمی هستند.