از روزی که در کوران رقابت های مقدماتی جام جهانی به یک باره فدراسیون فوتبال علی دایی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرد داستان سرمربیگری دایی به صورت جدی شروع شد.علی دایی در اولین تجربه سرمربیگری خود فصل 85-86 تیم سایپا را قهرمان لیگ برتر کرد. او در آن فصل بعنوان سرمربی بازیکن نارنجی پوشان عملکرد بسیار خوبی داشت. 12 اسفند سال 1386 علی دایی در عین ناباوری به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شد. قبول هدایت تیم ملی در شرایط دشوار آن زمان یک اشتباه بزرگ بود که دایی آنرا انجام داد و نتیجه آن برکناری وی در نهم فروردین 1388 بود که در پی شکست تیم ملی به عربستان در ورزشگاه آزادی صورت گرفت. استارت سرمربیگری خوب دایی یکی از عواملی بود که وی برای سرمربیگری تیم ملی وسوسه شد و این وسوسه نتیجه خوبی برای آقای گل فوتبال جهان نداشت. در آن مقطع خیلی از کارشناسان و نزدیکان دایی قبول این پست را برای وی زود دانستند اما خود دایی برای به دست گرفتن سکان هدایت تیم ملی مصمم بود. برکناری دایی از سرمربیگری تیم ملی یک نقطه تاریک برای او بود. او به مدت 7 ماه در شوک دوران تلخش در تیم ملی بود و پس از سپری کردن دورانی سخت در دی ماه 88 سکان هدایت تیم پرسپولیس را بر عهده گرفت. کسب دو عنوان قهرمانی جام حذفی و پیروزی در دربی پس از سه سال از مهم ترین کارهایی بود که دایی برای سرخپوشان انجام داد. پس از اختلافاتی که دایی با مسئولین پرسپولیس داشت از این تیم جدا و هدایت راه آهن را بر عهده گرفت. دوسال حضور در این تیم و کسب رده های یازدهم و هشتم باعث شد تا راه آهنی های برای حفظ ریتم پیشرفت تیم شان قرارداد دایی را تمدید کنند. اما دایی به یک باره با پیشنهاد تیم پرسپولیس مواجه شد و در حالیکه که با راه آهن قرارداد داشت راهی تیم سابقش شد تا دست راه آهنی ها را در حنا بگذارد.
داستان حضور دوباره دایی در پرسپولیس ما را به یاد داستان حضور عجیبش در تیم ملی می اندازد که حتی خودش نیز آنرا باور نمی کرد. این بار نیز دایی در حالی سرمربی پرسپولیس شد که صحبت از کسب سهمیه آسیا با راه آهن می کرد. حضور دوباره در تیم پرطرفدار پرسپولیس آنقدر وسوسه انگیز بود که دایی قید قراردادش را زد و راهی تیمی شد که مدیرعامل آن چند ماه پیش جزو دشمنانش به حساب می آمد. درگیری های لفظی دایی با رویانیان در مقاطعی از فصل گذشته به قدری بالا گرفته بود که هیچکس انتظار نداشت فصل آینده این دو باهم دست همکاری بدهند.
به هر حال دایی دوباره به پرسپولیس بازگشت و در اولین اقدام نام کریمی را از لیست تیمش خارج کرد. اختلافات کهنه این دو به قدری برای دایی مهم بود که قید حضور کریمی را در تیمش زد و اعلام کرد نیازی به این بازیکن ندارد. رفتارهای عجیب دایی از همان ابتدا با این تصمیم جنجالی شروع شد و کماکان نیز ادامه دارد. بحث و جدل با کارشناس داوری برنامه نود و صحبت های نه چندان دلچسبش در برنامه چند هفته قبل نود باعث شد که خیلی ها به او خرده بگیرند. دعواهای دایی به اینجا ختم نشد و این بار نوبت شرکت آل اشپورت بود که طعم حرف های نیش دار دایی را بچشد. این مساله به قدری پیش رفت که حتی مسئولین این شرکت دایی را تهدید به شکایت کردند. در اینکه علی کریمی بازیکنی است که گاهی حرف های تندی می زند یا کارشناسان داوری گاهاٌ نظرات بی طرف نمی دهند و اینکه شرکت آل اشپورت فاقد کیفیت لازم است هیچ شکی نیست اما به راستی دایی چرا باید اینهمه خود را درگیر چنین مسائل پیش و پا افتاده ای کند! سرمربیگری در تیم بزرگی چون پرسپولیس خود به خود حواشی بسیاری به دنبال دارد و اگر دایی بخواهد خود نیز اسیر حواشی دیگری شود بدون شک تمرکزش روی مسائل فنی را از دست خواهد داد.
در اینکه علی دایی بازیکن بزرگی است هیچ شکی نیست و همه ما فوتبال دوستان با به خاطر آوردن بازی های درخشان وی در دوران بازیگری به وجد می آییم اما با این شرایط دوران مربیگری دایی در مسیری پیش می رود که هیچ تناسبی با دوران بازیگری اش ندارد. تمرکز بیش از حد دایی روی مسائل حاشیه ای و اظهار نظر در مورد هر مساله ای باعث شده که این روزها همه از شهریار دلخور باشند. مسیری که دایی در سرمربیگری انتخاب کرد مسیر پر اشتباهی بود، او خیلی زود به سقف مربیگری رسید در حالیکه هنوز آمادگی لازم را ندشت. همین یک انتخاب نادرست باعث شد تا مسیر سرمربیگری وی دچار نوسانات بسیاری شود. ولی چه خوب است که علی دایی به عنوان سرمربی نیز همان شخصیتی را در پیش بگیرد که در دوران بازیگری اش داشت و اگر این گونه شود آنگاه دایی را باید موفق ترین مرد فوتبال ایران نامید.