طرفداری- فرض می شود که اگر تیم شما از پاس بلند استفاده کند، کار بدی کرده است؛ که عناصر نامطلوبی در سبک بازی مستقیم تیمی مانند منچستر یونایتد، بعد از آن همه خرج تابستانی، وجود دارند.
غرابت تمام این مسائل، صد البته، با این حقیقت تشدید می شود که وقتی سم الردایس در اظهار نظر خود گفت که وست هم در مواجهه با فوتبالِ پاس بلند یونایتد ناتوان بود، در واقع خود را به سُخره گرفت.
اما فن خال به نظر می رسد که یا آن سخنان را و یا کنفرانس مطبوعاتی پس از آن را جدی گرفت و نتیجه آن، توزیع یک خلاصه آماری چهار صفحه ای از عملکرد یونایتد در این فصل بود.
داده های وبسایت هواسکورد نشان می دهند که پس از پایان بازی های آخر هفته، تنها برنلی با 1877 پاس بلند، از یونایتد (1861) بیش تر پاس بلند داده است. کیو پی آر، وست برومویچ آلبیون و لستر سیتی در رده های سوم تا پنجم این لیست قرار می گیرند؛ لیستی که دلالت بر این دارد که گویا بین بازی کردن با پاس بلند و قرارگرفتن در قسمت نامطلوب جدول ارتباطی وجود دارد. این تز با این حقیقت که آرسنال، منچستر سیتی، لیورپول، چلسی و سوانزی سیتی کم ترین تعداد پاس بلند را در لیگ داده اند، حمایت می شود.
اما پاس های بلند با همدیگر تفاوت دارند. اوپتا یک پاس بلند را پاسی تعریف می کند که مسافتی بیش از 25 یارد را طی کند. این پاس می تواند به جلو، به کناره ها یا حتی به عقب برود.
هنوز هم در این دورانِ پس از بارسلونای گواردیولا، گرایش به این سو است که بهترین تیم ها با ترجیحِ مالکیت توپ و دیدن آن به عنوان بهترین روش چیرگی یک تیم قوی بر رقیب، توپ را از حریف سلب کرده و با پاس دادن باعث خستگی اش شوند. اما این الزاماً نباید همه گیر باشد. در حقیقت یکی از عظمت های فوتبال آن است که می توان آن را به شیوه های مختلفی بازی کرد.
به طور مشابه، قابل درک است که تیم های ضعیف تر، که مجبورند بیش تر دفاع کنند، در نهایت با تعداد بالا در مقابل دروازه خودی تجمع می کنند و گاهی نیز توپ را به سوی یکی از هم تیمی های شان، که در سوی دیگر زمین منزوی شده است، ارسال می کنند. اما این به معنای آن نیست که یونایتد دارد این کار را انجام می دهد.
در واقع پرسینگ سنتی مورد علاقه امثال فن خال و مارسلو بیلسا همواره با فوتبال مستقیم توأمان بوده است. یکی از اهداف پرسینگ شدید این است که پیش از آنکه رقیب فرصت سازمان دهی پیدا کند، توپ را پس بگیرید و حمله کنید.
پروفایل خاص یک چنین تیمی را که بررسی کنیم ـــ ساوتهمپتون زیر نظر مائوریسیو پوچتینو در فصل پیش ـــ به عنوان مثال متوجه می شویم که این تیم ها پاس های بلند زیادی می دهند اما مالکیت توپ بالایی نیز دارند: توپ را زیاد از دست می دهند اما زیاد هم پس اش می گیرند.
مالکیت توپ 59/3 درصدی این فصل شیاطین، در رده دوم در لیگ برتر قرار دارد. نکته قابل تأمل نیز آن است که هیچ تیمی در پنج لیگ معتبر اروپایی به اندازه یونایتد پاس بلند درست ارسال نمی کند.
این فوتبالِ «علی اصغری» نیست. این توپ ها مانند پاس های بلند ویمبلدون، واتفورد یا کمبریج نیستند، که یک بازیکن هدف را نشانه می گیرند یا به دنبال فرستادن توپ به گوشه ها و سپس پرس کردن حریف به هنگام چرخش او هستند. اینجا مسئله انتقال سریع توپ از عقب به جلو است، بحث بازی مستقیم و سرعت مطرح است و یکشنبه نیز استفاده از حضور هوایی فلاینی را به عنوان یک پلن ب موفق به چشم دیدیم.
عده ای بازی سازی صبورانه را ترجیح می دهند، همانطور که عده ای ترجیح می دهند تا شاهد برده شدن توپ به گوشه ها و دریبل کردن مدافعین کناری توسط وینگرها باشند و عده ای از مشاهده زدن ضربات سر توسط بازیکن هدف به وجد می آیند اما این ها هیچکدام انتقال سریع از عقب به جلو را به عنوان یک سبک بازی از ارزش ساقط نمی کند.
با توجه به تعداد پاس های بلند درست یونایتد، آن ها حتی می توانند مدعی خوب بودن در این روش باشند، که می توان فرض کرد این همان نکته ای بود که فن خال به آن اشاره می کرد.
واقعاً غرابت این نیست که تیم او به آن روش بازی می کند، بلکه آن است که واژه «پاس بلند» یک چنین کیفیت زهرآگینی دارد. فرستادن دقیق توپ به نقاط دور یک مهارت است.
فوتبال یک بازی با تنوع بالاست و شاید بهتر باشد این نکته را درک کنیم، نه اینکه مانند عده زیادی در این هفته، سبکی را بکوبیم که با تصورات رایج تفاوت دارد.
یادداشت «جاناتان ویلسون» برای وبسایت «بلیچر ریپورت»