انسانهای امروزی نه از یک، بلکه حداقل از دو جمعیت اجدادی منشأ گرفتهاند که در گذشتههای دور از یکدیگر جدا شده و سپس دوباره با هم ادغام گشتند، پیش از آنکه انسانهای مدرن در سراسر جهان گسترش یابند!
با استفاده از آنالیز پیشرفته توالییابی کل ژنوم، محققین دانشگاه کمبریج شواهدی یافتهاند که نشان میدهد انسانهای امروزی نتیجهی یک رویداد اختلاط ژنتیکی بین دو جمعیت باستانی هستند که حدود ۱/۵ میلیون سال پیش از یکدیگر جدا شدند. این دو گروه تقریبا ۳۰۰ هزار سال پیش دوباره با یکدیگر ادغام شدند، بهگونهای که یک گروه ۸۰٪ و گروه دیگر ۲۰٪ از ترکیب ژنتیکی انسانهای مدرن را تأمین کرده است!
تا پیش از این، دیدگاه غالب در ژنتیک تکاملی انسان این بوده که هومو ساپینس حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار سال پیش در آفریقا پدیدار شده و از یک تبار یگانه نشأت گرفته است. اما نتایج جدیدی که امروز در Nature منتشر شدهاند، داستان پیچیدهتری را مطرح میکنند!
نتایج جدید نشان میدهند که خاستگاه دگرگشتی ما پیچیدهتر از چیزیست که تصور میشد و شامل گروههای متفاوتی بوده که بیش از یک میلیون سال بهطور جداگانه دگرگشت یافتند و سپس دوباره با هم ترکیب شده و گونهی انسان مدرن را شکل دادند.
در حالیکه پیشتر مشخص شده بود که نئاندرتالها و دنیسوواها، حدود ۵۰ هزار سال پیش با هومو ساپینس آمیزش ژنتیکی داشتهاند، نتایج جدید نشان میدهند که مدتها پیش از آن، یعنی حدود ۳۰۰ هزار سال پیش، یک رویداد اختلاط ژنتیکی بسیار گستردهتر رخ داده است.
برخلاف DNA نئاندرتالی که تنها حدود ۲ تا ۴ درصد از ژنوم انسانهای غیرآفریقایی را تشکیل میدهد، این رویداد باستانی تأثیری حدود ۱۰ برابر بیشتر داشته و در ژنوم تمامی انسانهای مدرن یافت میشود!
محققین از طریق آنالیز ژنوم، توانستند حضور جمعیتهای اجدادی را استنباط کنند، حتی اگر این گروهها هیچگونه اثر فیزیکی از خود بهجا نگذاشته باشند. علاوه بر شناسایی این دو جمعیت اجدادی، محققین همچنین تغییرات قابلتوجهی را شناسایی کردند که پس از نخستین جدایی این دو گروه رخ داده است.
بلافاصله پس از جدایی این دو جمعیت اجدادی، در یکی از آنها یک گلوگاه ژنتیکی شدید رخ داده، به این معنا که این جمعیت به اندازهای کوچک شده که تنها پس از حدود یک میلیون سال بهآرامی رشد کرده است. این جمعیت، بعدها حدود ۸۰٪ از ژنوم انسانهای امروزی را تأمین کرده و احتمالا همان گروهی باشد که نئاندرتالها و دنیسوواها نیز از آن منشأ گرفتهاند.
بااینحال، برخی از ژنهای جمعیتی که سهم کمتری در ترکیب ژنتیکی ما داشته است، بهویژه ژنهای مرتبط با عملکرد مغز و پردازش عصبی، ممکن است نقش حیاتی در دگرگشت انسان ایفا کرده باشند.
ژنهای بهارثرسیده از جمعیت دوم اغلب در بخشهایی از ژنوم قرار دارند که از نظر عملکردی، کماهمیتتر هستند. بنابراین، این ژنها ممکن است با زمینهی ژنتیکی غالب، سازگاری کمتری داشته باشند. چنین الگویی نشانهای از یک فرایند موسوم به purifying selection است، که طی آن انتخاب طبیعی جهشهای زیانآور را در طول زمان حذف میکند.
بدینترتیب، آمیزش بینگونهای و تبادل ژنتیکی نقشی اساسی در پیدایش گونههای جدید در سراسر قلمرو جانوران ایفا کرده است.
🔸️ پس اجداد مرموز انسانهای امروزی چه کسانی بودند؟
شواهد فسیلی نشان میدهند که گونههایی مانند هومو ارکتوس و هومو هایدلبرگ در این دوره هم در آفریقا و هم در مناطق دیگر حضور داشتهاند، که آنها را به نامزدهای بالقوهای برای این جمعیتهای اجدادی تبدیل میکند. بااینحال، برای مشخص کردن اینکه کدام جد ژنتیکی با کدام گروههای فسیلی مطابقت دارد، تحقیقات بیشتر و شاید شواهد بیشتری نیاز است.
محققین امیدوارند تا با اصلاح مدل خود بتوانند تبادلات ژنتیکی تدریجیتر بین جمعیتها را نیز در نظر بگیرند، بهجای آنکه صرفا بر جداییهای ناگهانی و ادغامهای مجدد تمرکز کنند. آنها همچنین قصد دارند یافتههای خود را در ارتباط با سایر کشفیات انسانشناسی بررسی کنند، از جمله شواهد فسیلی از آفریقا که نشان میدهند انسانهای اولیه ممکن است بسیار متنوعتر از آن چیزی بوده باشند که تاکنون تصور میشد.
درنهایت، این واقعیت که ما میتوانیم فقط با مطالعهی DNA امروزی، رویدادهایی را که صدها هزار یا حتی میلیونها سال پیش رخ دادهاند بازسازی کنیم، شگفتانگیز است!
این نتایج نشان میدهند که تاریخ ما بسیار غنیتر و پیچیدهتر از آن چیزی است که تصور میکردیم...!
رفرنس:
https://www.nature.com/articles/s415...