اگر کمی تفکر کنیم و به فکر فرو بریم میبینیم خداوند به هرچیزی یک نعمت داده است و اگر هم بحث فوتبال باشد یک نعمت بزرگ به نام رئال مادرید است. باشگاه با اصل و نسب که با خلقتش در فوتبال همه چیز را تغییر داد و درکی دیگر از فوتبال را برای ما معنا کرد. باشگاهی مانند یک کشور بزرگ که افول، شکست، قدرت، تسخیر، افتخار و جنگ را تجربه کرده است. اوج باشگاه به دوران مدیریت سانتیاگو برنابئو میرسد که توانست یکه تازی خود را در اروپا اغاز کند. آنها کاری کردند که مثل حملهی مغولها قلم فوتبال را با خط خود بنویسند...
رئال مادرید که دلش نمیخواست هیچوقت رقبایش بهش نزدیک شوند انواع دوره و تاکتیک ها را پیاده کرد
از دورهی کرکسها تا دوران کهشکهانیها و در اخر همیشه خورشید از شرق طلوع میکند. اما زیدان کاری کرد که خورشید اینبار از روی ورزشگاه سانتیاگو برنابئو طلوع کند تا ثابت کند بهترین و پرافتخارترین تیم تاریخ هستند.

رئال مادرید با وجود اینکه تیم محبوب و پرطرفداری است همین اندازه هم منفور هستند و شما میتوانید آن را در بازیهای حساس ببینید. اوج خشم و نفرت در بازی ال کلاسیکو در مقابل رقیب سنتی یعنی بارسلونا همه چیز را خلاصه میکند که اولتراسورها یک شعار دارند:
" مشت در برابر مشت و فحش در برابر فحش. "
آنقدر متعصب هستند و یاغی که میتوانتد هر بازیکنی را هو کنند. از زیدان تا رائول و رونالدو... آنها همیشه از خوانیتو افسانهای یاد میکنند که در دقیقه ۷ بازی ها اسمش را صدا میزنند و میگویند که روحش در ورزشگاه در حال پرسه زدن است. به قول خوانیتو:
" پوشیدن لباس رئال مادرید همانند لمس کردن آسمان است. "
پس مهم نیست تو کجا زیر خاکیتو پیدا کردی از چامارتین یا سانتیاگو. مهم اینه تو هیچوقت جواهرت رو به هیچ قیمتی نمیفروشی. ۱۲۳ سال عظمت، ۱۲۳ سال شکوه، ۱۲۳ سال قدرت... تولد ۱۲۳سالگیت مبارک رئال مادرید.
