جواد خیابانی

جواد خیابانی
آقای خیابانی از گزارشگرهای قدیمی و معروف ایرانی هستن که بخش زیادی از محبوبیتشون رو مدیون بازی ایران استرالیا و صعود تاریخی ایران به رقابت جام جهانی هستن. اما صعود تیم ملی به جام جهانی تبدیل به تکرار شده و گزارشهای آقای خیابانی تکراری. با توجه به گفتههای خودشون (که خیلی هم زیاد هستن)، پشتکار ایشون و میلشون به یادگیری هیچ وقت از بین نرفته. مثلا ایشون در ترفندی که شاید ابروهای خیلیها رو بالا ببره برای تلفظ اسم بازیکن یه کشور خاص به سفارت اون کشور زنگ زده بودن. مشکل آقای خیابانی اینه که علاقهشون به فوتبال رو در جهت درست استفاده نمیکنند. متاسفانه باید گفت ایشون به عنوان یکی از اعضای قدیمی و پرکار رسانهی پرمخاطب ملی، سواد رسانهای ندارند. اظهارنظرهای نا به جا، که اغلب هم در شبکههای اجتماعی وایرال میشه، باعث شده ایشون راه خودشون رو بیشتر از گذشته گم کنن و به جای بالا بردن کیفیت گزارش به جملهبندیهای عجیب ادامه بدن. جملههایی که تمرکز بیننده یا شنونده رو از بازی پرت میکنه و به آقای خیابانی و سطح پایین صدا و سیما جلب میکنه.
محمد سیانکی
یکی از گزارشگرهای سابقا خوب ایرانی که بعدا وارد حوزهی مربیگری شد. شاید در نگاه اول به نظر برسه این موضوع باعث شده بار فنی گزارشهای ایشون بالا بره و همین به جذابیت گزارشهاشون اضافه کنه، اما نه. با اینکه آقای سیانکی صدای خوبی دارن، اما به جای تمرکز روی وقایع بازی، سعی میکنن مدام به بیننده پند و اندرز بدن و همین باعث شده تحمل بازیها با گزارشهای ایشون سخت باشه. فوتبال در درجهی اول یه سرگرمیه و مهمترین وظیفهی یه گزارشگر حرفهای برجسته کردن جذابیتهای مسابقه و بالا بردن هیجان بیننده یا شنوندهی فوتبالیه نه درسهای اخلاقی. اصرار آقای سیانکی به این روند باعث میشه مخاطب به اشتباه برداشت کنه ایشون برای جبران ضعفهاشون در گزارشگری و اطلاعات فوتبالی همچین کاری میکنن.
پیمان یوسفی
فوتبال بازی هیجانانگیزیه و گزارشهای پیمان یوسفی تمام این هیجان رو میکشه. در عصری که باشگاهها مدام دنبال جذب مخاطبهای جوون و کم سن و سال هستند، شنیدن گزارش بازیهای با صدای آقای یوسفی تمام این تلاشها رو به هدر داده. ایشون بهتره فکری به حال جملهبندیهای طولانی و خستهکنندهشون کنن و خودشون رو با شرایط دنیای امروز وفق بدن یا خداحافظی کنن چون فوتبال سرزمینی برای پیرمردها نیست.
مزدک میرزایی
مزدک میرزایی حالا دیگه مجری فوتبالیه و اگه بخوام صادق باشم، ایشون گزارشگر بهتری بودن. آقای میرازیی صدای خوبی داشت و در انتقال هیجان به مخاطب موفق بود. تنها بدشانسیش این بود که هم نسل عادل فردوسی پور و هیچ وقت به اندازهی اون دیده نشد.
عادل فردوسی پور
خالق ماندگارترین جملات فوتبالی در خاطرهی فوتبالی ایرانیها. مردی که با جملاتی مثل «چیه این فوتبال» تا ابد در یاد فوتبال دوستان ایرانی خواهد ماند. علاقهی زیاد آقای فردوسی پور به فوتبال کاملا در گزارشهاشون پیداست و در انتقال احساسات به بیننده یا شنونده کاملا موفق عمل میکنه. درسته که قبلا با ارائهی اطلاعات آماری بیجا و زیاد از حد کمی سطح گزارشهاشون پایین اومد اما یاد گرفت اون عیب رو هم برطرف کنه و حالا میدونه چه اطلاعاتی برای مخاطب جذابه و اون اطلاعات رو باید کی و چطور ارائه کنه. از اونجا که در هر بازی فوتبال تعدادی سلبریتی در ورزشگاه حضور دارن و حضور این چهرهها به جذابیت بازیها اضافه میکنه، آقای فردوسی پور در شناخت سلبریتیها و معرفی اونا به مخاطب عملکرد خوبی داره. با اینکه خودش هم قبول داره صدای خوبی نداره ولی قطعا یکی از تاثیرگذارترین و برجستهترین گزارشگرهای ایرانیه.
فرشاد محمدی مرام
برای مشخص کردن سطح گزارشگری فرشاد محمدی مرام به این نکته اشاره میکنم که دیگه در صدا و سیما گزارش نمیکنه. آقای محمدی مرام جز خوشصداترین گزارشگر ایرانیه و بلده چطور باید هیجان بازی رو بالا ببره. شاید بهترین کلمه برای توصیف گزارشگری محمدی مرام استاندارد باشه. در تمام جنبههای گزارشگری همیشه استاندارد بالایی از خودش نشون داده و هیچ وقت گزارش بد نداشته. حس فوتبال دیدن با گزارش فرشاد محمدی مرام مثل فوتبال دیدن با دوستیه که عاشق فوتبال دیدنه و همهی خبرای جدید فوتبالی رو از حفظه؛ جذاب و دلنشین.
محمد رضا احمدی
محمدرضا احمدی رو شاید بشه بدشانسترین گزارشگر ایرانی دونست. مردی که قرار بود پل تغییر نسل گزارشگرهای ایرانی باشه اما هیچ وقت فرصت کافی در اختیارش قرار نگرفت. آقای احمدی صدای خوبی داره و شنیدن گزارشهای بازی با صدای ایشون به هیجان مخاطب اضافه میکنه. هر چند دایره لغاتش در حد بعضی گزارشگرها نیست و با وجود سابقهی بالای گزارش نتونسته بازی ماندگاری گزارش کنه اما همچنان گزارشگر خوبی به حساب میاد.
سعید زلفی
یکی دیگه از گزارشگرهای نسل جدید که هم صدای خوبی و هم اطلاعات بالای فوتبالیش نشون میده زیاد فوتبال مبینه و کارش رو دوست داره. سعید زلفی هم جز گزارشگرهاییه که مخاطب میدونه طرفدار چه تیمیه، با این حال جانبدارانه گزارش نمیکنه. صدای خوبی برای گزارش فوتبال داره و اگر یاد بگیره کمی هیجان به گزارشهاش تزریق کنه و بتونه مثل عادل فردوسی پور جملههایی بسازه که مردم با این جملهها بشناسن، میتونه سطح خودش رو بالاتر ببره.
نیما تاجیک
اگر قرار باشه یک گزارشگر رو به عنوان گزارشگر مورد علاقهم انتخاب کنم قطعا نیما تاجیک رو اتخاب میکنم. آقای تاجیک به خاطر اطلاعات فوتبالی بسیار خوب، درک و شناخت بالایی نسبت به جریان بازی داره. به عنوان مثال در بازی آتالانتا-رئال مادرید این فصل لیگ قهرمانان، شبکهی ورزش به جای پخش این بازی، هایلایتی از تمام بازیهای اون شب لیگ قهرمانان پخش کرد. اما آقای تاجیک نه تنها با تسلط تمام بازیها رو گزارش کرد و کنترل اوضاع دستش خارج نشد بلکه حرفهای بودنش رو به رخ کشید و سعی داشت مخاطبی رو که برای اولین بار با چنین وضعی مواجه میشه و احتمالا از این بابت خوشحال نیست، آروم و راضی نگه داره. با اینکه آقای تاجیک اعلام کرده طرفدار آرسناله اما موقع بازی رقبای مستقیم آرسنال جانبدارانه گزارش نمیکنه و در تمام مدت اخلاق حرفهایش رو حفظ میکنه. از اونجا که نیما تاجیک جز گزارشگرهای جدید صدا و سیماست، امیدوارم نشونهای باشه که نسل جدید گزارشگرهای ایرانی سطح بالاتری داشته باشند.
2 پیشنهاد برای بهتر شدن کیفیت گزارشگرهای ایرانی:
از خلاقیت نترسید. زبان فارسی امکانات زیادی داره و اگه کمی تلاش کنید میتونید بازی با کلمههای خلاقانهای پیدا کیند که به دل و جان فارسی زبانها بشینه. مثل همون کاری که مارتین تایلر با «eleven and heaven» برای جیمی واردی کرد. زبان فارسی، زبان آهنگین و شیرینیه. قدرش رو بدونید.
فوتبال بخشی از فرهنگ عامهست. از ارجاع دادن به سایر ستونهای فرهنگ عامه مثل موسیقی و سینما نترسید. دیالوگ فیلمهای پربیننده و متن آهنگ خوانندههای محبوب میتونه نقطه شروع خوبی باشه.