اون مث داداشمه هنوز با اینکه شکرابه وسط
خبر از دل تو ندارم، مث چی دله تنگه واست
عروسی دشمنامونه و شاده دل بدخواه جفتمون
وصله هنو برادریم بهت، گوش نده چی میگن پشتمون
تنها اومدیم، تنها هم میریم
ولی هنو داداشمی دلی
هنوز سرت میچسبونم آمپر
بدون شیله پیله گیریم
خودش میدونه باکیم، هنو تاج سره تخم چشه
خودش میدونه با کیم، حرف دله باید گفته شه
خودش میدونه با کیم، تا ابد غمش غم منه
خودش میدونه با کیم، ظاهر میشم فقط زنگ بزنه
ما چفت هم بودیم مث پروبال، سوزن و خال، فنجون و فال
اون مث داداشمه هنوزم چش و چال
به من حال میداد اگه نمیداد به تو حال
نسخم فمیلی جمع شه باز بریم یه شمال
دست پسرتو بگیرم بگه عمو بهم
واسه من بازداشتگاهم میشد باتو عشق و حال
نمیشد خرید داداشیمونو با چک و چال
...
خودش میدونه باکیم، هنو تاج سره تخم چشه
خودش میدونه با کیم، حرف دله باید گفته شه
خودش میدونه با کیم، تا ابد غمش غم منه
خودش میدونه با کیم، ظاهر میشم فقط زنگ بزنه
...
چیزی که داشتیم گرونهها دادا
تهرون تورگی داشتش یه نمونه باما
نذا بکشه به فردا حتی
دلمون تنگ به دره چشمون سالار
جدا شدیم دلم نمیخواد ولی
اَ پس همهچی تنهایی برام
خودم میکشم حبستو تکی
ندا بدی میجنگم تنهایی برات
اون مث داداشمه تا تهش
حتی اگه نبینمش دیگه
ناموسش ناموس خودمه
بدخواه داشته باشه هزینش یه تیغه
...
خودش میدونه باکیم، هنو تاج سره تخم چشه
خودش میدونه با کیم، حرف دله باید گفته شه
خودش میدونه با کیم، تا ابد غمش غم منه
خودش میدونه با کیم، ظاهر میشم فقط زنگ بزنه