طرفداری | این یکی از آن دسته بازیها بود. گاهی اوقات، فوتبال با اشتباهات جاری در آن تعریف میشود، رنگ و نور آن را عوض میکند و در نهایت به بخشی از زیبایی و هیجان آن تبدیل میشود. بله، گاهی اوقات فوتبال بازی مصیبت و بلا است. گاهی اوقات فوتبال به همان اندازه که در مورد رویاها است، درباره کابوس و ترس و وحشت هم هست.
اینبار دیدار سیتی و چلسی در مورد دو بازیکنی بود که به تسخیر این کابوس درآمدند و تا مدتها از آن رهایی نخواهند یافت. یکی از این بازیکنان در جبهه پیروز قرار گرفت اما خطای دیگری تیمش را محکوم به شکست کرد.
شاید این بدترین شروع در میان بازیکنانی باشد که برای نخستین بار در تیم جدید خود انجام وظیفه کردهاند. کمتر از سه دقیقه از زمان بازی نگذشته بود که عبدالقادر خوسانوف، اولین بازیکن ازبک تاریخ فوتبال انگلستان، در اولین بازی خود برای منچسترسیتی آرزو میکرد زمین اتحاد دهان باز کند و او را بدون لحظهای درنگ ببلعد.
خوسانوف فقط ۲۰ سال دارد. واقعاً یک بچه به نظر میرسد. اولین بازیکنی از ازبکستان است که در لیگ برتر بازی میکند و هفته گذشته با ۳۳ میلیون پوند از لانس وارد انگلیس شد، بدون اینکه حتی یک کلمه انگلیسی بلد باشد.
طی دو دقیقه در اولین بازی، خم شد و سعی کرد توپ بدون شتابی را خیلی ناشیانه با ضربه سر به سمت ادرسون، دروازهبان تیم، برگرداند ولی ضربه سر کمجان او مستقیماً به مسیر نیکلاس جکسون افتاد و او با پاس سریع نونی مادوئکه را در دهانه دروازه خالی قرار داد. دو دقیقه بعد، خوسانوف با خطا روی کول پالمر که مستقیماً راهی دروازه بود، کارت زرد گرفت. پسرک ازبک خیلی خوششانس بود که کارت قرمز را در دستان داور ندید، خیلی خوششانس.
پپ گواردیولا در پایان بازی با نیمچهلبخندی گفت: «این بهترین شروع نبود.» درست است، در حقیقت بدترین آغاز بازیکن طی ۳ دقیقه بود. خوسانوف بعد از خواب دیشب، البته اگر موفق به بستن پلکهای خود شده باشد، با خواب بدی خود را به زحمت از تخت پایین کشیده است.
خوسانوف، بخشی از هجوم و تقلای شاید ناامیدکننده ۱۲۷ میلیون پوندی نقل و انتقالات سیتی در ژانویه است. او به قدری عصبی، ناراحت و نامطمئن بود که به سختی میتوانست توپ را با بغل پا چند متری آنطرفتر پاس دهد. همتیمیهایش تا جایی که ممکن بود از پاس دادن به خوسانوف پرهیز میکردند. او تا دقیقه ۵۲ دوام آورد تا بالاخره پپ گواردیولا تصمیم به تعویض گرفت. ۵۲ دقیقهای که به اندازه ۵۲ سال گذشت.
اما این نبردی نبود که اشتباه خوسانوف نتیجه آن را روشن کند. یک اشتباه دیگر تکلیف را روشن کرد. یکی دیگر از اشتباهات بازیکنی که از کاری که انجام داده بود وحشتزده به نظر میرسید، اشتباه دیگری که یادآور این بود که فوتبال نابخشودنی و بیرحم است و بازیکنانی در این سطح با بالاترین استانداردها مجاز به انجام آن نیستند. اشتباهی که دیوارها را بر سر فرد مجرم میکوبد، در حالیکه ما بهعنوان تماشاگر شاید از شادی به آسمان به پرواز درآمده باشیم.
پس برای چند لحظه خوسانوف را فراموش کنید. این بازی باعث خطای فاجعهبار رابرت سانچز، دروازهبان چلسی شد، بازیکنی که تقریباً هر هفته توسط کارشناسان در تلویزیون یا منتقدان در رسانههای اجتماعی به باد انتقاد گرفته میشود و تأکید میشود که او به اندازه کافی برای چلسی خوب نیست. از سانچز بهعنوان یک حلقه ضعیف در چرخه هنگفت میلیارد پوندی چلسی در سراسر فوتبال جهان نام برده میشود و چلسی هرگز با او در محافظت از دروازه چیزی به دست نخواهد آورد. سانچز مشتاق بود اثبات کند شککنندگان و منتقدان سخت در اشتباهاند، اما این روز، آن روز نبود.
اواسط نیمه دوم بود، در حالیکه نبرد در نتیجه ۱-۱ قفل شده بود، سانچز با این تصور که پیش از ارلینگ هالند، بازیکن ۲۵۰ میلیون پوندی سیتی، به توپ شل خواهد رسید، با عجله از دروازه خود بیرون رفت. اشتباه بزرگی بود. او خیلی دیر متوجه اشتباه خود شد. هالند به توپ رسید و به سادگی، بسیار خوب و کشنده، اجازه نداد چنین اشتباهی بدون مجازات بماند و به طرز ماهرانهای توپ را روی سر سانچز وارد دروازه کرد.
سانچز برای مدت کوتاهی با درد و وحشت روی زمین افتاد. با عصبانیت و از خودبیزاری مشت خود را به زمین چمن کوبید و سپس ایستاد تا با واقعیت کاری که انجام داده بود و ضرری که برای تیمش به همراه آورده است، روبرو شود. پس از آن چلسی هم فرو ریخت و هرگز به نظر نمیرسید امیدی برای بازگشت داشته باشد. با پاس هالند، فیل فودن در دقایق پایانی پیروزی سیتی را محرز کرد و کار چلسی یکسره شد.
خوسانوف جوان روزهای زیادی زنده خواهد ماند تا بجنگد. زمانی که برای تبریک به همتیمیهایش به زمین میرفت، هنوز بسیار غمگین و محزون به نظر میرسید، اما این اولین بازی او بود و فرصتهای دیگری هم خواهد داشت. اما سانچز نه. چنین روزهایی سرنوشت او را رقم خواهد زد.
هیچ بازیکنی در این فصل در لیگ برتر بیش از سانچز که ۵ اشتباه داشته، مرتکب اشتباه منجر به گل نشده است. انزو مارسکا، سرمربی چلسی پس از بازی گفت:
ما مطمئناً به روبرت اعتماد داریم، البته او آگاه است که هنوز مرتکب اشتباهات زیادی میشود.
سیتی از آنجایی که جدایی یکی از بازیکنان بزرگ آنها، کایل واکر و پیوستنش به میلان تأیید شد، نیاز به تقویت روحیه قبل از رویارویی برابر کلاب بروخه در دیدار لیگ قهرمانان چهارشنبه داشت؛ دیداری که مشخص خواهد کرد سربازان گواردیولا به پلیآف لیگ قهرمانان صعود میکنند یا خیر.
پیروزی ۳-۱ مقابل چلسی، آنها را بالاتر از بورنموث، چلسی و نیوکاسل یونایتد به جمع چهار تیم برتر رساند و حتی اگر امید چندانی برای گرفتن لیورپول در صدر وجود نداشته باشد، پیروزی آنها کمی غرور را پس از این همه ضربات مهلک و خجالتآور اخیر بازگرداند.
گواردیولا تصمیم گرفته بود که خوسانوف و عمر مرموش، خریدهای جدید خود را مستقیماً بعد از شکست بد سیتی در پاریس در ترکیب اصلی جای دهد. به زودی به عمر مرموش که بازیکن هیجانانگیزی به نظر میرسد، خواهم پرداخت، ولی خوسانوف بیچاره انتظار مهر سریع گواردیولا را نداشت و از همان آغاز بهطور کلی فلج و درمانده به نظر میرسید، حتی زمانی که در صفآرایی اول بازی دستان بازیکنان چلسی را میفشرد. و وقتی بازی واقعاً شروع شد، اوضاع خیلی بدتر شد.
فقط خوسانوف نبود. دفاع سیتی در مجموع در ابتدا ضعیف عمل میکرد. اما سیتی سه دقیقه مانده به پایان، کار را به پایان رساند، زمانی که یک مکث و پاس درخشان هالند فضا را برای فودن باز کرد و او در تعقیب و گریز، شوت خود را درون دروازه سانچز و چلسی جای داد. رستگاری برای دروازهبان مفلوک چلسی احتمالاً در دوردستها هم دیده نمیشد. پایان کار او بود.
کابوس و خوابهای بد سانچز و خوسانوف تا چندی ادامه خواهد داشت و هر زمان که چشمان خود را ببندند، کابوس اتحاد با چنگالهای مخوف فردی کروگر، مانند کابوس خیابان اِلم استریت، در برابر آنها ظاهر خواهد شد. رقتانگیز و غمآور بود.