پارسال نیم فصل مطلب یوونتوس، سال صفر رو کار کردم که بررسی کلی از وضعیت بازیکنای تیم و آینده باشگاه بود، فصلی که تقریبا تکلیف هوادارا مشخص بود، اینکه قرار نیست به افتخار خاصی برسیم، در انتهای یک دوره هستیم و در انتهای فصل یک دوره جدید رو شروع میکنیم، هر چند که انتهای فصل با وجود تقویت نشدن تیم، قهرمان کوپا ایتالیا شدیم، قصد داشتم این فصل هم در ادامه یک مطلب جدید از وضع تیم بنویسم که تقریبا دو ماهی هستش که نوشتن رو به عقب میندازم، چون شرایط و آینده باشگاه و روند تیم مبهمه.
تقریبا اوایل زمستون سال گذشته، اسم موتا اطراف باشگاه شنیده شد که بنظر اکثر یووهاییها به دلیل اینتری بودن (از جمله خودم) و کم تجربگی، مخالف حضورش بودن، اما به مرور ایدههای تاکتیکی موتا در قالب مطالب و ویدیوها بین یووهاییها دست به دست شد و خیلی از یووهاییها که دنبال تحول و بروزشدن تیم به سبک ایتالیایی بودن (از جمله خودم) متقاعد شدیم که بهترین گزینه برای تیم همین موتاست و با وجود مطرح شدن اسمهای مختلف، از جمله زیدان و کونته، یوونتوس انتخاب خودش رو کرده بود و درنهایت موتا سرمربی یووه شد.

دلایل شخصی خودم برای حمایت از موتا، ایجاد سبک مدرن ایتالیایی تو تیم، بازی گرفتن از بازیکنای مستعد تیم که در تیم الگری به حداقل کاریی رسیده بودن، افزایش احتمال تمدید قراداد با ربیو و کم توقع بودن از مدیریت بخاطر کم نام و نشان بودن که اجازه میداد خود مدیریت تیم ببنده و بودجه تیم بستن برای مربی بزرگ رو نداشتیم و درنهایت بازیکن سازی، چون تونسته بود از بازیکنایی مثل کالافیوری و زیرکزی که قبل از بازی زیر نظر این مربی، بازیکنای بیکیفیتی بودن، بازیکنای 40/50 میلیون یورویی بسازه که به مرور تقریبا خلاف اینها بهم ثابت شد و شاید جالب باشه که اعتراف می کنم به همین دلیل بهش لقب میکل آنژ (به دلیل ساختن مجسمه های شاهکار از یه تکه سنگ) رو دادهبودم!
اولین خرید تیم که تقریبا ازش مطمئن بودیم، کالافیوری بود که به دلیل تعلل ما و درخشش تو یورو، قیمتش بالا رفت و با توجه به بودجه ما برای ما غیرقابل دسترس شد.
نکات مثبت، نقل و انتقالات یووه در نیمه اول تابستون، خرید بازیکنایی مثل دیگرگوریو و تورام، جذب داگلاس با شرایط مناسب (هرچند بعدها معلوم شد معامله ای شبیه معامله آرتور بوده) و مازدا اعلام شدن بازیکنایی که رو بی کیفیت بودنشون تقریبا همه یووهاییها توافق داشتن و نکات منفی، عدم پیشرفت در تمدید قرارداد بازیکنهای کلیدی مثل ربیو و کیزا بود و همینطور از دست دادن فرصت جذب کالافیوری، تو نیمه دوم تابستون، اما شرایط کمی فرق کرد، مجبور شدیم برای جذب سایر اهداف نقل و انتقالاتی از بازیکنای پایه بفروشیم و از آینده باشگاه خرج کنیم و در نهایت با همه فراز و نشیبها تونستیم بازیکنایی مثل کوپماینرز که هدف اصلی یووه در تابستون بود و همچنین پس از شکست در جذب گزینههای اولیه در پستهای دفاع و وینگر، نیکو، چیکو، کالولو و کابال رو جذب کنیم و با درخشش امبانگولا، دیگه از جذب وینگر جدید هم صرف نظر کردیم و در انتهای تابستون هم کیزا رو با قیمت پایین رد کردیم که انتقادات از همینجا از مربی و جیونتلی شروع شد، مخصوصا اینکه در پست وینگر نتونسته بودیم گزینههای مناسب جذب کنیم و بازیکنای جذب شده هم با کیفیت تر کیزا نبودن ولی هزینه زیادی برای باشگاه داشتن.

بازیهای پیش فصل نشون داد که تیم موتا در مدت کوتاه لااقل نمیتونه تفکراتش رو به تیم القا کنه، با شروع فصل موتا مجبور شد کمی محتاطتر بازی کنه چون هنوز سبک خودش رو تو تیم جاننداخته بود و برای همین بیشتر تو یکم سوم میانی و دفاعی توپ رو نگه میداشتیم و نسبتا در چند بازی اول نتایج خوبی هم کسب کردیم، هرچند نشانههایی از مساویها تو نتایج اول فصل تیم هم بود، اما میشه گفت نقطه عطف تیم موتا، جایی که روند پیشرفت تیم کاملا متوقف شد، مصدومیت برمر بود، بعد مصدومیت برمر به مراتب محتاطتر شدیم و بازی به بازی در ایجاد موقعیت کم توانتر بودیم و موتا هم در نبود برمر هیچ انعطاف تاکتیکی از خودش نشون نداد و مساویهای پی در پی کسب کرد و مشخص بود بردن تیمایی مثل سیتی و میلان هم بیشتر از اینکه موفقیتی باشه که بدست آوردیم، فرم بد اون دو تیم بوده.
نتایج ضعیف تیم در این فصل، نه تنها انگشت اتهام هارو به سمت موتا به خاطر عدم انعطاف تاکتیکی، عدم خلق موقعیت، عدم استفاده درست و کاربردی از مهرههای تیم و کاهش کیفیت تیم، نیمکت نشین کردن فاجولی و داگلاس، عدم تطبیق با بازیکنی مثل ولاهوویچ و ... به سمت جیونتولی هم برد از این بابت که به درستی او مسئول انتخاب این مربیه و هزینه زیادی کرده و تاوان هایی از قبیل از دست دادن بازیکنای کلیدی مثل کیزا و ربیو، فروش بازیکنای پایه، خرج از آینده باشگاه و از همه مهم تر نتیجه نگرفتن رو باشگاه داده و فراموش نشود که یووه هنوز اسپانسر نداره و اینکه هویت جدید این تیم به چه صورت شکل بگیره تاثیر زیادی رو اسپانسر بعدی این تیم هم داره.

با وجود تمام انتقادها که تا حدی به جیونتولی وارده، از نظر من باز هم نمره قابل قبولی میتونه بگیره، اگر نگاه به ترکیب یووه بکنیم، این تیم نسبت به پارسال به مراتب از لحاظ مهره بهتر شده، جیونتولی تقریبا یک تیم کامل برای مربی جدید به تورین آورده که شامل بهترین دروازه بان و هافبک سری آ هم میشه، اما مربی انتخابیش اونطور که باید نتیجه نگرفته و باید منتظر واکنشش باشیم.
به موتا تنها جایی که میشه حق داد، مصدومیت برمره، اما این سوال پیش میاد که مگه ما کالولو رو به خواسته همین موتا جذب نکردیم؟ حالا چرا باید اونو رو در دفاع، ضعفی برای تیم موتا ببینیم؟ در تابستون بارها از مربی شنیدیم که بازیکنی در برنامه هاش نیست و اون بازیکن رو رد کردیم و جایگزینش هم نکردیم! اگر ما هویسن و روگانی و ... رو در دفاع رد کردیم و دنیلو رو نیمکت نشین کردیم، یا کیزا و کاستیچ و سوله رو رد کردیم و به نیکو و سام و چیکو بسنده کردیم و یا مویزه کین رو رد کردیم، بدون اینکه جایگزینی براش جذب کنیم، بهانه ای نداریم و همه مسئولیتهای کمبود بازیکن رو قبل شروع فصل قبول کردیم.
اما نکات نگران کننده تر موتا اینه که با وجود زمان دادن به این مربی، نه تنها نتایج تغییر نکرده، کیفیت بازی تیم هم رشد نکرده و رویکرد تکراری تیم داره و همچنین در خلق موقعیت ناتوانه، پافشاری بر روی یک سبک و ایده رو داره، در دفاع سازمان یافته نیست و حتی تعویضها این که چه نامهایی باید تعویض بشن و چه زمانی باید تعویض بشن، بنظر قبل بازی راجع بهشون تصمیم گرفته شده و بسته به شرایط بازی نیست و عملا در نیمه مربیان هیچ نبوغی نداره. از لحاظ مهره موتا تقریبا بهونهای نداره، مصدومیت برمر به کنار که خودش به عنوان بهترین مدافع سریآ به تیم اضافه شد، در این فصل ما دیگرگوریو رو به عنوان بهترین گلر سریآ، کوپ رو به عنوان بهترین هافبک سریآ و قبلترش لوکاتلی و دوشان رو به عنوان بهترین های سریآ تو پست خودشون جذب کردیم که تیمای بزرگ جزیره دنبال اینا بودن و البته باید اشاره کرد که داگلاس هم یکی از مهره تاثیرگذار جزیره بود که به این تیم اضافه شد و بقیه بازیکنهای تیم یا استعداد آینده دارن یا در بدترین حالت نمیشه به اونها برچسب مازاد زد و نباید گذاشت مربی عملکردشو پشت اسم بازیکنا پنهون کنه.

در این پنجره ما میتونیم کمی تغییر رویه جیونتولی رو نسبت به تقویت تیم ببینیم، به طور مثال با وجود علاقه زیاد موتا، یووه تلاش خاصی برا جذب زیرکزی نکرد، بازیکنی که اصلا کامل نیست و در سبک و شرایط خاصی میتونه تاثیرگذار باشه و وقتی برای مربی ایی که خودشو تو تیم نتونسته ثابت کنه، بازیکنی جذب کنی که صرفا با سبک اون مربی تطابق داره کار عاقلانه ایی نیست و ریسک زیادی داره، چون در صورت قطع همکاری با مربی، این شکل بازیکنها هم عملا مازاد میشن، اما به شکل دیگه سعی در تقویت تیم داره و تقریبا داره بهونههارو از موتا میگیره، به صورت صرفا قرضی موآنی و یکی دو بازیکن دیگه رو به تیم اضافه کرده، تا موتا بهونه کمبود بازیکن نداشته باشه و عیار خودشو نشون بده و البته این تیم در هر صورت حداقل نیاز به یک مدافع وسط مطمئن هم داره، چه این مربی باشه چه نه و جینوتلی محکومه که کارت آخر رو هم برای موتا بازی کنه و یه مدافع خیلی خوب نه مثل امثال کالولو و یا توموری به تیم اضافه کنه، تا هم تیم کامل بشه و هم شاید کور سوی امیدی که به موتا هست که احتمالا سرابه، نتیجه بده. البته که مربیهای تک بعدی که حتما نیاز به مهره های خاص دارن و بعضا اون مهرهها هم براشون مازاد میشن تجربه ثابت کرده نباید بهشون امید داشت، امیدی که یونایتد به تن هاخ داشت و براش کلی هزینه کرد و در نهایت به جایی نرسید و الان محکوم به تاوان دادن برا اعتماد کردن به تن هاخه، چیزی که موتا هم نشونههایی از اون داره و نباید بیش از اندازه بهش فرصت داد و حداکثر تا پایان این فصل باید شرایط و کیفیت تیمش مشخص شه و نه بیشتر. یکی از تاوانهایی که همین الان داریم بابت این مربی میدیم اینه که موتا و دوشان هیچ اعتماد و اعتقادی متقابلی به هم ندارن و همین کار تمدید دوشان رو با دستمزد پایین تر سخت میکنه و ممکنه سناریو کیزا در تابستون برای دوشان هم تکرار شه و یا به عنوان مثال ممکنه آخرین محصولات به جا مونده از آکادمی رو یعنی فاجولی و میرتی رو هم قربانی کنیم. در کل یووه در سالهای گذشته بخشی از خریداش برچسب بهترین خورده بودن، بهترین باشگاه خودشون، بهترین استعداد نسل خودشون، بهترین پست خودشون، بهترین لیگ خودشون و ...، مثل برناردسکی، دلیخت، رونالدو، کیزا و .... تا میرسیم به بازیکنای همین تیم فعلی، فقط یه مربی کاربلد نیاز داشتیم تا از اینا استفاده کنه و به مرور سطح تیمو ارتقاع بده، که تا الان موتا هم نشون داده اینکاره نیست، ما تو یه پنجره کلی تغییرات برای این مربی انجام دادیم، اینکارو حتی سیتی برا پپ هم نکرد و طی چند پنجره تیمو تقویت کرد، با این همه تغییرات باز انگشت اتهام یسری هوادارا به بازیکناست، فراموش نکنیم که اسپینازولایی که یه دهه پیش ردش کردیم و اعتقاد داشتیم کیفیتش در سطح یووه نیست، بعد یه دهه تو تیم کونته فیکس جلو یووه بازی میکنه و ما از اون تیم شکست میخوریم، این تیم نیاز به مربی برنده داره و مشکلش بازیکنا نیستن، مربی که مثل کونته نتیجه نگرفتن رو نتونه تحمل کنه و بعد هر نتیجه بدی نگه تو مسیر درستی هستیم و ... متاسفانه چند سالی هستش که باشگاه به جای اینکه طبق فلسفهش فقط به فکر برد باشه، به نباختن افتخار میکنه!
درنهایت امیدوارم با موتا به نتیجه برسیم (با این حال که احتمالش کمه)، چون تغییر مربی هم هزینه خودشو داره و جاافتادن تیم زمان بره، تیم جوون، مستعد و خوبی هم داریم، حیفه، ولی اگه همین روند ادامه پیدا کنه، جیونتولی نهایتا تا آخر فصل باید با این مربی قطع همکاری کنه.
# تا ابد ...
