طرفداری | لوییس سوارز بدون شک یکی از بهترین مهاجمان نسل خود است. غریزه گلزنی، تعهد کاری مداوم و تواناییاش در تولید لحظات جادویی در تنگترین فضاها، او را به کابوسی برای مدافعان تبدیل کرد. بدون در نظر گرفتن رنگ پیراهنش، سوارز یک تمام کننده بی رحم بود که میتوانست موقعیتهای نصفه و نیمه را در یک لحظه به گل تبدیل کند.
اما اوج دوران حرفهای سوارز چه زمانی بود؟ بدون شک اوج دوران حرفهای ال پیستولرو به همکاری او با لیونل مسی و نیمار در بارسلونا و تشکیل مثلث مخوف MSN باز میگردد.
در فصل 15-2014، بارسلونا در سطح کاملاً متفاوتی نسبت به سایر تیمها بازی میکرد. مثلث MSN در آن فصل روی هم 122 گل زدند که این آمار شگفت انگیز، بارسلونا را به سمت یک سهگانه تاریخی (لالیگا، کوپا دل ری و لیگ قهرمانان) سوق داد. سوارز مکمل بی نظیری برای مسی و نیمار بود. علاوه بر گلزنی، سوارز مانند دیوانهها به خط دفاعی رقیب فشار میآورد، فضا ایجاد کرده و با هم تیمیهایش ارتباط برقرار میکرد و این مسئله بود که بارسلونا را توقف ناپذیر کرده بود.
لحظه برجسته دوران حرفهای سوارز؟ فینال لیگ قهرمانان 2015، جایی که او گلی بسیار مهم مقابل یوونتوس به ثمر رساند. در آن دوره، بارسلونا فقط بهترین باشگاه جهان نبود، بلکه به قداست خاصی رسیده بود. فوتبال آنها شعری بود که جریان داشت و سوارز یکی از معماران اصلی سلطه آنها بر جهان بود.
بُعد تاریک؛ آغشته به جنون
اما با تمام دوران درخشانی که سوارز داشته، او یکی از جنجالیترین شخصیتهای دنیای فوتبال است. میراث او از لحظات جنون خالص، جدا نشدنی است. لحظاتی که او را به خاطر دلایل نادرستی روی جلد روزنامهها و سرتیتر خبرها قرار داد. کارنامه او میتوانست بهتر و بزرگتر از این باشد اما زخمهایی که خودش به خودش زد، اندکی مانع این اتفاق شد.
هر چند سوارز با استعداد، گلها و لحظات زیبای خود به یاد ماندنی است اما جنجالها نیز بخشی از داستان زندگی او هستند. این تضاد بین استعداد و رفتارهای بحث برانگیز اوست که سوارز را به شخصیتی پیچیده و جالب در دنیای فوتبال تبدیل کرده است.
گاز گیرنده سریالی!
بیایید به تاریخ 24 ژوئن 2014 در برزیل بازگردیم. لوییس سوارز از اروگوئه و جورجو کیه لینی از ایتالیا یکی از ماندگارترین و البته عجیبترین صحنههای تاریخ جام جهانی را رقم زدند. در جریان بازی دو تیم در مرحله گروهی، لوییس سوارز خیلی ناگهانی و در شرایطی که بسیاری هرگز دلیل کار او را درک نکردند، شانه جورجو کیه لینی را گاز گرفت و در نهایت نیز 4 ماه از فوتبال محروم شد.
در واقع دو نوع پرخاشگری وجود دارد؛ پرخاشگری عادی و پرخاشگری به سبک لوییس سوارز! این مرد فقط با جنگندگی و شدت بالا بازی نمیکرد، بلکه او به معنای واقعی کلمه، حریفانش را مثل یک خونآشام دیوانه از اروگوئه، گاز میگرفت. و این فقط یک بار اتفاق نیفتاد، حتی دو بار هم نه، بلکه او سه بار این کار را در زمین فوتبال انجام داد!
اولین دفعه در جریان بازی آژاکس و آیندهوون در سال 2010 بود که او شانه اوتمان باکال را گاز گرفت و 7 جلسه محروم شد. دفعه دوم زمانی بود که در لیورپول بازی میکرد و در جریان تقابل با چلسی در سال 2013، برانیسلاو ایوانوویچ را گاز گرفت تا با محرومیت 10 جلسهای رو به رو شود. آخرین بار نیز همان اتفاق معروف با جورجو کیه لینی در جام جهانی و محرومیت 4 ماهه از تمامی فعالیتهای فوتبالی برای مهاجم اروگوئهای بود.
کدام بازیکنی چنین رفتاری دارد؟ چه کسی حاضر است این کار را تکرار کند؟ به نظر میرسد سوارز به صورت ژنتیکی برنامهریزی شده تا به حرفه خود آسیب بزند و بارها و بارها شهرت خودش را زیر سوال ببرد.
شاید سوارز در زندگی قبلی خود، دروازهبان بوده!
بازی تیم ملی فوتبال اروگوئه در مرحله یکچهارم نهایی جام جهانی 2010 در برابر غنا، لوییس سوارز را همزمان به عنوان یک قهرمان ملی و یک شرور بینالمللی در تاریخ این رقابت ثبت کرد. هند عمدی سوارز روی خط دروازه خودی، باعث شد غنا به گل نرسد و در ادامه نیز پنالتی این تیم تبدیل به گل نشود تا صعود تاریخی غنا به نیمه نهایی رقم نخورد.
سوارز که بعد از خطای هند خود از مسابقه اخراج شده بود، لحظاتی در کنار زمین ماند و پس از این که آساموآ جیان ضربه پنالتی را از دست داد، با شوق زیادی به خوشحالی پرداخت و فقط بر زخمهای قاره آفریقا افزود. این یکی از لحظات سوال برانگیز از لحاظ اخلاقی در تاریخ جام جهانی بود.
رسوایی نژادپرستانه
در سال 2011، در طول یک بازی بین لیورپول و منچستریونایتد، سوارز متهم به توهین نژادپرستانه به پاتریس اورا شد و در نهایت اتحادیه فوتبال انگلیس مهاجم اروگوئهای را 8 بازی محروم کرد. امتناع او از دست دادن با اورا به هنگام بازگشت از محرومیت خود، نشان داد که شخصیت او حاضر به عذرخواهی نیست. این لحظه، بیشتر از هر چیز دیگری لکه سیاهی بر روی کارنامه سوارز است.
نابغهای که نمیتوان نادیده گرفت
با وجود تمام نقصهای رفتاری سوارز، هرگز نمیتوان نبوغ او را نادیده گرفت. او در اسپانیا و هلند قهرمان لیگ شد، یک قهرمانی کوپا آمریکا با اروگوئه کسب کرد و با بارسلونا جام قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر برد. او در فصل 16-2015 با از بین بردن سلطه چندین ساله مسی و رونالدو، بهترین گلزن لالیگا شد. سوارز در اتلتیکو مادرید دوباره به اوج خودش برگشت و این تیم را در مسیر قهرمانی شگفت انگیز لالیگا در سال 2021 رهبری کرد و این در حالی بود که بسیاری او را تمام شده میدانستند.
علاوه بر این، لوییس سوارز در دوران سلطه لیونل مسی و کریستیانو رونالدو بر فوتبال و در سالهایی که این دو بازیکن به نوبت برنده کفش طلای اروپا میشدند، موفق شد 2 بار به این جایزه دست یابد. اولین بار در فصل 14-2013 بود که لوییس سوارز در لیورپول بازی میکرد و با 31 گل در 33 بازی، به صورت مشترک با کریستیانو رونالدو برنده کفش طلای اروپا شد. دومین بار در فصل رویایی و درخشان 16-2015 بود که لوییس سوارز در کنار کسب سه جام با بارسلونا، با ثبت 40 گل در 35 بازی که میتوان این آمار را حاصل بازی در کنار لیونل مسی و نیمار دانست، برای دومین بار برنده کفش طلا شد.
کارایی او، حرکات و عطش بی نظیرش برای گلزنی، سوارز را به یکی از ترسناکترین مهاجمان تاریخ فوتبال تبدیل کرد. با وجود جنجالهایش، او هرگز احترام هم تیمیهای خود را از دست نداد زیرا آنها میدانستند که در فوتبال هیچ بازیکن و شخصی مانند سوارز وجود ندارد.
لوییس سوارز یک معماست. او هم یک افسانه و هم یک شرور است. یک استعداد خاص در نسل خود و هم یک خودزننده! برای هر گل خیره کننده و لحظه نفس گیری که داشته، یک جنجال نیز کنار گذاشته که باعث میشود سر تکان دهید. اما شاید همین مسئله باعث شده او خاص باشد. او تنها یک بازیکن فوتبال نبود، سوارز یک تجربه بود. بازیکنی که به یک اندازه هواداران و منتقدان را هیجانزده، عصبانی، وحشتزده و شگفتزده میکرد.
آیا دوست داشتید او در تیم شما باشد؟ قطعاً. آیا میخواهید طرف مقابل او در لحظات جنون آمیزش باشید؟ نه، هرگز.
تولدت مبارک لوییس سوارز، شماره 9 بی نظیر، دیوانه و فراموش نشدنی فوتبال.
ترجمه از وب سایت One Football با اندکی دخل و تصرف