خم شدن بلد نبودم حقمه شکستن
ایرادم تنها اخلاقِ گند مثل برده بود
خانوم سه چهار مترى باهات زمین دارم
همونجا که هفتههایی خاطراتم روى پرده بود
ناتمام به اختتام رسید نمایشنامه
آیا واسه غروبى بهتر جمعبندى دارى؟
یا پافشارى هنوزم به دورى و دوستى
عوض کن اسم رمزتو به خوبى و خوبى
بذار یه شهر بره تو حکومت نظامی
عاشقی بیمنطقم تو دنبالِ چرایی
و چیزی نمیدونی بیا صلاح من باش
لطفا منو آغاز کن