بازی شناور با بازیکن های سرعتی و جناح خلاق اولین فرمت برای تیم های بزرگ است تا با داشتن تمام کننده بتوانند از برتری خود در جذب بازیکنان ستاره بهره بگیرند.
روش دوم که پپ انتخاب کرد هیمنه بر توپ نزدیک به دروازه حریف بود که در ظرف چند سال اخیر منطقه تصاحب توپ کمی به سمت دروازه خودی عقب نشست تا جلوی ضد حمله ها گرفته شود.
در حقیقت بحران بازی های کم رمق سیتی از همین جا شروع شد. این نحوه بازی که از خلاقیت و جذابیت کم کرد و به برد با نتایج نزدیک دلخوش کرد. اوج این نوع بازی، روی آوردن بازیکنان سیتی به حفظ توپ کنار پرچم کرنر بود.
رودری با توانایی بالا در حفظ و پخش توپ به مناطق استیبل اجازه می داد که تیم سیتی به راحتی در زمین حریف حفظ توپ کند اما خلاقیت و نبوغ امثال فودن و برناردو در برنده صاحب توپ طلای امسال دیده نمی شود.
الآن سیتی خلاقیت در نزدیکی محوطه را در سطح سال های پیشین خود ندارد قدرت حفظ استیبل توپ در مناطق میانی را هم با نبود رودری از دست داده است. اگر جدول پاس گل ها رو ببینید صدر جدول و بازیکنان سیتی فاصله فراوان دارند چرا که بازیکنان خلاف سیتی با انتخاب حمله بی شتاب از دور بازی خارج می شوند.
در بازی های اخیر، پپ با تمرکز روی خلاقیت، پرس از بالا و دوندگی بازیکنان سعی دارد این خلأ را جبران کند اما هر چقدر به بازی سرعت بدهد ضد حمله های بیشتری تیمش را اسیر می کند. مشکلی که با نبود رودری و انتخاب این نوع بازی حتما هزینه خواهد داشت. نوعی قمار که خلافیت و گلزنی تیم بر تعداد گل های حریف در ضد حملات غلبه کند.
سیتی برای خروج از این نوع قمار، نیاز به ساختاری برای حفظ توپ دارد که ترکیب های مختلف مهره های امسال سیتی مثل گوندگان و کواچیچ جواب نداد. راه حل دوم روی آوردن به پرس از بالا و چند مرحله ای است که پس از دست دادن توپ امکان ضد حمله را کم کند که گویا سیتی پس از شکست در روش اول به این روش روی آورده است. گل فودن در بازی وستهم از روی همین قضیه به ثمر رسید.
آیا قمار سیتی جواب می دهد؟