بهرام افشاری
Release : 1974
Everyday my papa would work
پدرم هر روز کار میکرد
To help to make ends meet
تا به گذران زندگی کمک کنه
To see that we would eat
و ببینه آیا ما غذایی داریم که بخوریم
Keep those shoes upon my feet
و کفشی داریم که بپوشیم.
Every night my papa would take me
بابام هرشب منو به اتاقم میبرد
And tuck me in my bed
و منو توی رختخوابم میگذاشت و پتو رو روم میکشید تا بخوابم
Kiss me on my head
سرمو بوس میکرد،
After all my prayers were said
بعد از دعاهایی که میخوندم
Growing up with them was easy
بزرگ شدن با اونها خیلی آسون بود
time just flew on by
زمان هم زود میگذشت
The years began to fly
سالها سپری شد
They aged and so did I
اونها پیر و من بزرگ شدم.
And I could tell
و تونستم بفهمم که
That mama she wasn’t well
مامانم حالش خوب نیست
Papa knew and deep down so did she
بابا اینو میدونست و مامانم توی خودش بود و خبر داشت که قراره چی بشه
So did she
مامانم خبر داشت که قراره چی بشه
When she died
وقتی اون مرد،
Papa broke down and he cried
بابا از هم پاشید و شروع به گریه کرد
All he said was, God, Why not take me
و همه چیزی که گفت این بود : خدا چرا منو نبردی
Every night he sat there sleeping in his rocking chair
هر شب به صورت خوابآلود روی صندلی متحرکش مینشست
He never went upstais
و هیچوقت طبقه بالایی نرفت
Because she wasn’t there
چون مامانم دیگه اونجا نبود
Then one day my Papa said
و یه روز بابام گفت
Son, I’m proud of how you’ve grown
پسرم من به اینکه چطور بزرگ شدی، افتخار میکنم
make it on your own
برو زندگیت خودتو بساز
I’ll be O.K. alone
من با تنهایی راحتم
Every time I kiss my children
هر وقت بچه هامو میبوسم
Papa’s words ring true
کلمات بابام تو ذهنم طنین انداز میشه
He said, Children live through you
اون میگفت، بچهها انگاری توی وجودت زندگی میکنن
Let them grow
بزار بزرگ بشن
They’ll leave you, too
یه روزی هم ترکت میکنن
I remember every word Papa used to say
همه کلماتی که بابا عادت داشت بگه رو یادم میاد
I live that every day
و هر روز با این خاطرات زندگی میکنم
He taught me well that way
اون به خوبی این مسیر ( زندگی رو ) یادم داده
Every night my papa would take me
بابام هرشب منو به اتاقم میبرد
And tuck me in my bed
و منو توی رختخوابم میگذاشت و پتو رو روم میکشید تا بخوابم
Kiss me on my head
سرمو بوس میکرد،
After all my prayers were said
بعد از دعاهایی که میخوندم