بیبی شکستهدل، من نه شاهم نه وزیر
من همون شورشیام،یاغی خستهی پیر
من همون شورشیام،یاغی خستهی پیر
ورقای دل همه ناامید و داغون
شاه پیکِ ظالمی، خشت قصرت از خون
رنجو بُر میزنی و دست ماها میدیو
دست تو بیبی و آس ما تو ناامیدی
ولی شاه پیک تهش خاک خشتها میشه
دست تودههای دل، داس هست و تیشه
داس و تیشه
داس هست و تیشه
داس و تیشه