۱۳۸۴
روتو کم کن بیحیا دیگه سراغ من نیا
انگشت نمای شهر شدی بیآبروی روسیاه
تحملت سخته چقدر اصلا خود مصیبته
می خوام یه عمر نبینمت یه لحظهشم غنیمته
تازگیام که رابهرا وصلهی ناجور میزنی
زخم زبوناتو همش به نقطهی کور میزنی
خبر میاد از چپ و راست سرت شلوغه رابهرا
به لطف دور و بریات وقت نداری برای ما
روتو کم کن بیحیا دیگه سراغ من نیا
انگشت نمای شهر شدی بیآبروی روسیاه
حبس ابد خورد به دلم جیک اونم در نمیاد
روتو کم کن بیحیا دیگه سراغ من نیا
انگشت نمای شهر شدی بیآبروی روسیاه